پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۱۲:۱۶

۱۴۰۳/۱۱/۲۷

توصیه‌های آیت‌الله بهجت: چگونه برای تعجیل فرج دعا کنیم؟

شیعه در سخت‌ترین دوران خود قرار دارد و فتنه‌ها از هر سو او را احاطه کرده‌اند. در چنین زمانی تنها راه نجات، تضرع و دعا برای فرج است، زیرا گشایش واقعی جز با ظهور محقق نمی‌شود. اگر دعا را ترک کنیم، بلاها شدت می‌گیرد و کار از کار خواهد گذشت.
کد خبر : ۱۳۲۴۵۱

عقیق: ماهنامه موعود در شماره ۲۸۹-۲۸۸ به بررسی موضوع «دعای تعجیل فرج مصلحت دنیا و آخرت» در بیانات مرحوم آیت الله بهجت پرداخته است که تقدیم شما فرهیختگان می شود.


عده ای غفلت می کنند از اینکه در این زمان ها برای تعجیل فرج دعا کنند [در نتیجه] از مصالح دنیای خودشان و از مصالح دنیای اهل دین - فضلا از آخرت – غفلت کرده اند. خب اگر کسی از دعا نمودن برای فرج) غفلت نکرده و دعا برای تعجیل فرج هم کرد، آیا این کافی است؟

گمان می کنم کافی نیست بلکه باید دعا کند که با عافیت شیعه این مطلب مقرّر بشود؛ با نجات شیعه از بلیاتی که قبل از ظهور می شود.

خدا می داند ایمان چه کسی محفوظ بماند آیا شوخی است؟ [آیا می شود گفت] قضیه سفیانی ممکن است نباشد یا اگر باشد سفیانی آدم صالحی باشد؟

آیا این حرفها درباره سفیانی قاطعیت ندارد که شیعه ها را به اسم می کشد؟!

 

* دعا برای تعجیل فرج همراه با عافیت

 

هیچ کس نمی تواند بگوید که این کار از من برنمی آید، این است که صمیمانه دعاکنم برای تعجیل فرج همراه با عافیت و نجات شیعه؛ دیگر شیعه برایش رمق نمانده.

این قضیه باید بشود؛ اگر نشد کلاب و خنازیر (سگ ها و خوک ها) می خورند شیعه را؛ کما اینکه داریم می بینیم؛ می خورند و رویش آب هم می خورند!...

وقتی صدام ملعون به ایران شیمیایی می زد، حرفی به او نزدند اما وقتی به آنجاها - سعودی (حجاز) - این کار را میخواست بکند حسابی جلویش را گرفتند که این کار حرام ،است جنایت است توحش است، اما برای ایران نه این حرف را نزدند.

مقصود اینکه این کار دعا برای تعجیل فرج همراه با عافیت باید بشود، اگر نشد همین هرج و مرجی که هست بالاتر می رود و دوام هم پیدا می کند.

می دانیم که ظهور «بَعدَ ما مُلِئَتْ ظُلماً و جَوراً» محقق می شود؛ این طور نیست که همه خوشند و او می آید و برای مردم ناخوشی می آورد.

بلکه در آن شرایط همه ناخوشند و او برای مردم خوشی می آورد، باید ظهور (محقق) بشود. همه محتاجیم؛ حتی کفّار که این مصلح بیاید، میخواهند ایمان داشته باشند یا نداشته باشند و این هم نمیشود.

الا «بَعدَ ما مُلِئَت ظُلماً و جَوراً»؛ اینها یقینی است. علی ای حال باید بشود و باید بیاید و روند امتلاء زمین از ظلم تقریباً از اختیار ما خارج است.

به جهت اینکه ما ایمان داریم، می دانیم که خواهد آمد و (لکن) «بَعدَ ما مُلِئَت ظُلماً وجَوراً» خواهد آمد؛ [ولی] آن مرتبه ای که از «ملئت» مانده پیش ما مجهول است.

 

* کارد به استخوان رسیده!

 

در هر حال باید برای تعجیل در امر فرج و رفع نگرانیها و گرفتاریها و نجات و اصلاح حال مؤمنان بگوییم «اللَّهُمَّ اکشِف هَذِهِ الغُمَّةَ عَن هَذِهِ الأُمَّةِ بِظُهُورِهِ؛ خداوندا با ظهور حضرت حجت این ناراحتی را از این امت برطرف نما»

زیرا واقعاً از ظلم و ستم و بلا و فشاری که بر سر اسلام و مسلمانان - به خصوص اهل ایمان - وارد می آید کارد به استخوان رسیده است، دیگر برای شیعه طاقت نمانده.

حالا چه باید بکنیم؟ می دانیم که ما موظفیم به دعا برای تعجیل فرج و می دانیم که مقدّمه فرج هم «مُلِئَت ظُلماً و جَوراً؛ پر شدن زمین از ظلم و جور» است.

پس چه کار باید بکنیم؟ قهراً باید این طور بخواهیم که تعجیل فرج با عافیت شیعه همراه باشد؛ «وَاجعَل لَنا فی ذَلِکَ الخِیَرَةَ؛ برای ما در آن خیر قرار بده».

 

* دیگر برای شیعه طاقت نماند!

 

اتفاقاتی در شیعه افتاده است که گفتنی نیست، هر که خودش فهمید که فهمید اینکه بنشینیم و به همدیگر بگوییم هیچ صلاح نیست.

بالاخره باید جلوگیری کرد تا مادامی که صورت نگرفته باید جلوگیری کرد، باید ملتفت باشیم.

مبادا در دعای صمیمی ،قلبی، قصور و تقصیر پیدا کنیم، نباید بگوییم این بلاها به ما منصوب نیست، آیا وقتی نیزه ها به پهلوی ما ،خورد آن وقت دعا کنیم؟

[خیر]؛ حالا باید برای نجات شیعه دعا کرد تا منجی بیاید و طوری بیاید که با عافیت شیعه مقرون باشد.

 

* نجات بشر فقط یک راه دارد

 

وای بر ما اگر ما چشممان را به همین نقطه ندوزیم [که] بابا! نجات بشر یک راه دارد؛ فضلاً از موحدان، مسلمانان و مؤمنان یک راه دارد، دو راه ندارد! بله.

تا [ ظهور] نشده، هر کس یک تکلیفی دارد این معلوم است و محتاج به بیان نیست.

گاه آدم به این راه می رود، گاه به آن راه، نه می توانیم صبر کنیم بر نشدنش و نه میتوانیم صبر کنیم بر شدنش؛ چه باید بکنیم؟

و بعد از عمل به وظایف ،دیگر چطوری باید دعا کنیم؟

همین که گفته شد دعای تعجیل فرج با نجات و عافیت شیعه با عافیت اهل ایمان و هر که به حکم اهل ایمان است، خدا می داند چقدر قاصر در کفار است.

این عقولی که ما در غیر کفّار می بینیم، حالا دیگر در کفار واضح تر است؛ سنگ پرستان و آفتاب پرستان و نمیدانم چوب پرستان

 

* اول حاجت او (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سپس حاجتهای شخصی

 

آن آقا از آقای صاحب زمانی که با آقا شیخ عبدالکریم [حائری] مرحوم در یک هفته وفات کردند نقل کرد:

ما در «مسجدکوفه» اعتکاف داشتیم؛ جماعات زیادی بودیم یک شب من در خواب حضرت او را دیدم؛ فرمودند که ببینید این ها از آن نقبای جمعیت هستند از خوبانشان هستند؛ اما هر کسی برای یک حاجتی آمده [است].

آن خانه می خواهد، آن یکی مریض دارد، آن مریض است، آن پول می خواهد، آن ادای دین می خواهد، آن عیال می خواهد... همین طور حاجت ها را شمرد که اینها این جور حاجت ها را می خواهند.

ولی هیچکس به فکر من نیست و حاجت من را کسی نمی خواهد و برای ظهور و فرج من به طور جدی دعا نمی کند!

خیلی عجیب است آدم در شدّت امر برود [امام عصر ما را وسیله قرار بدهد - [البته] باید هم وسیله قرار بدهد، به جهت اینکه از خدا [حاجتش را ] میخواهد و نمی تواند حاجت خودش را نخواهد - آن وقت در آن شدّت و اشتداد، بداند که این کسی را که وسیله قرار میدهد، او حاجتش اشد است و اهم است و لازم تر است و برای او دعا کردن مناسب تر است.

لذا قاعده اش این است کسی که حوائج خودش را می خواهد، آن را در مرتبه متأخّره قرار بدهد و آن حاجت عُظمای همه، یعنی «فرج حضرت ما» را جلو بیندازد.

 

* گرفتاری او گرفتاری همه بشر؛ فرج او فرج همه بشر

 

گویا حضرت از ما میخواهد که اعتکاف و توسل و دعایمان برای خصوص فرج و ظهر آن حضرت واقع شود؛ ولی ما به او خطاب میکنیم «عالم ز دست رفت تو پا در رکاب کن» یا اینکه میگوییم «ای یوسف زهرا بیا» غافل از اینکه او هم از خدا میخواهد که بیاید.

مگر آمدن او به دست اوست که از او می خواهیم از زندان بیرون بیاید؟

بلکه همه باید از خدا بخواهیم تا اذن دهد او ظهور نماید، خود او هم منتظر امر خدا و الهامات خداست تا ظهور کند و خود را معرفی نماید و از غریبی و درماندگی نجات یابد؛ زیرا گرفتاری او گرفتاری همه بشر و نجات و فرج ،او نجات همه بشر و نجات و فرج او برای همه است.

 

* دعا با سوز دل و اشک چشم باشد

 

دوستان آن حضرت را باید دو مطلب مهم را رعایت کنند، یکی اینکه در شداید برای فرج دعا کنند که خود همین مژده ای است؛ برای اینکه شداید به فرج متصل است.

دیگر اینکه دعا کنند ظهور آن حضرت برای اهل ،ایمان همراه با عافیت باشد و تا وقت، ظهور با وجود بلاها و شداید ثابت قدم و استوار در دین و عامل به تکلیف باشند.

خدا کند ظهور آن حضرت زود و قریب و با عافیت اهل ایمان همراه !باشد «وَاجعَل لَنَا فِی ذَلِکَ الخِیَرَةَ والعَافِیَةَ»؛ خدایا! در این امر، برای ما خیرو عافیت قرار بده».

زیرا ما ایمان میثم تمار را نداریم که هرچه بلا شدیدتر می شد ایمانش قوی تر می شد، با ضعف ایمانی که ما داریم، از کجا می دانیم که در بلاها و ابتلائات و شداید ثابت قدم خواهیم ماند؟

از کجا می دانیم قلباً هم از دین خارج نخواهیم شد؟

برای بسیاری از مردم در اثر سختیها و مشکلات و بلاها، تردید و شک حاصل میشود و توقع دارند که مثلاً الآن باید وقت ظهور آن حضرت می باشد و چرا ظاهر نمیگردد و...

بنابراین باید بدانیم که برای رفع این همه بلا چه باید بکنیم و چگونه باید دعا کنیم و متوسل شویم و شرایط و موانع دعا چیست.

شاید اعمال ما باعث این گونه بلاها شده است. بنابراین باید از آنچه می کردیم دست برداریم و بنای بر عود (بازگشت به سوی گناه) نداشته باشیم.

اگر برای رفع و دفع این قضایا و بلاها دعای جدی و حقیقی می کردیم این طور نمی شد.

آیا شرط دعا کننده آن است که حتماً سلمان باشد؟ خیر؛ بلکه دلش بسوزد و با سوز دل و اشک چشم دعا کند.

هرچند نزد خدا فاسق درجه اوّل !باشد زیرا معلوم است که خدا نمی خواهد یکی از اینها هلاک شوند؛ وگرنه مطلب به یک کاف و نون: «کُن» بسته است.

آن هم تعبیر است؛ زیرا او بسیط است و لفظ و زبان لازم ندارد؛ بلکه هرچه بخواهد میشود؛ بدون کاف و نون «کن».

لذا به خدا پناه میبرم، خدا تنبه بدهد که از ثقلین دست برنداریم، چون از آنها دست برداشتیم این بلاها بر سرمان آمد.

ما باید دایره ای از قرآن و توسلات وضع کنیم که محیط بر اهل ایمان گردد و آنها را حفظ کند؛ مبادا راه را گم کنیم. به خدا پناه میبریم، تمام بلاها از اهل کفر است؛ باز هم برای نجات، به آنها پناه میبریم، به دشمنهای خدا پناه می بریم.

 

* چگونه برای تعجیل فرج دعا کنیم؟

 

مسلمانها در دست کفّار ذلیل هستند و کفّار با مال و ثروت خود مسلمانان بر آنها مسلّطند و بر آنها حکومت می کنند آیا خوشحالی ما با این همه ذلت و خواری و اسارت و بردگی غفلت و غرور نیست؟!

گوسفندانی که حامی و ناصر و چوپان ندارند و از هر طرف گرگهای درنده به آنها حمله ور شده اند، چگونه باید باشند؟!

وخدا میداند که چطور کفّار می نشینند و برای ذلّت عبودیت و بردگی ممالک اسلامی نقشه میکشند! چقدر باید در فکر حضرت غایب باشیم و برای تعجیل در امر فرجش دعا کنیم؟

به طور یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت موثر است؛ اما نه لقلقه زبان و «عَجَل فَرَجَه» خشک و خالی و ورد همیشگی که در آخر منبر برای اینکه مردم از جا بلند شوند، گفته میشود.

یعنی راستی و جدی و با هم و غم متأثر باشیم و از خدا بخواهیم تا فاصله هزار و چند صد ساله ای که بین مردم و واسطه فیض اتفاق افتاده است، برطرف شود و به پایان برسد دعای با حال حزن و اندوه و تأثر قلبی از مردم واقع نمی شود.

اگر می شد، قطعاً وضع این طور نبود، فرج وقت معینی دارد که در آن وقت حضرت ظهور میکند.

 

* گلایه امام عصر از دوستان

 

[مرحوم آیت الله بهجت از قول یکی از مؤمنان چنین حکایت میکند] فرمود که به دوستان ما، به دل سوختگان ما بگویید که برای من دعا کنند، او از ما تقاضای دعا میکند، ما هم که میرویم [حاجت] او را فراموش میکنیم و از او می خواهیم که برای ما دعا کند.

 

*آنچه به دست ماست

 

ائمه اطهار در روز قیامت کارهایشان کار خدایی است؛ زیرا خدای متعال شفاعتهای آنها را قبول می کند. روز قیامت روز مجازات است.

کار ائمه اطهار در آن روز شفاعت از شیعیان است؛ عمدۀ چیزی که برای ما هست دعا برای تعجیل فرج است.

 

* ابتلائات، مقدمه تضرعات است

 

باید از آنچه باید میگفتیم که نگفتیم یا از آنچه باید نمیگفتیم که گفتیم یا از اینکه در فلان مکان یا زمان می باید فلان کار را میکردیم و نکردیم یا نمیکردیم و کردیم، استغفار کنیم.

زیرا تلف مال نسبت به تلف نفوس أَهْوَن (آسانتر) و تلف نفوس نسبت به تلف دین اهون است.

یک میلیارد هزینه سه روز جنگ، آن هم از کیسه خودِ ملت شوخی نیست؛ از هزار سال پیش ائمه ما از این گونه ابتلائات خبر داده و راه خلاص و نجات از آنها را هم برای ما بیان فرموده و نشان داده اند.

فرموده اند فلان دعا، از جمله دعای فرج را بخوانید و آن را از نشانه های مؤمن شمرده اند و نیز فرموده اند که به طور کلی در همهٔ ابتلائات و اختلافات راه امام علی راه نجات است.

چه کرده ایم که این گونه ابتلائات بر ما وارد میشود؟

خداوند می فرماید: «فَلَو لا إِجاءَهُم بَأْسُنا تَضَرَّعُوا؛ پس چرا آن هنگام که عذاب ما برایشان آمد تضرع نکردند»؟

 

* ضرورت دعا برای رفع گرفتاری شیعیان

 

آیا نباید ناراحت باشیم و دعا کنیم و فرج مسلمانان را بخواهیم؟

هنگامی که یک خلخال از پای ذمیّه ای بیرون آوردند حضرت امیر فرمود: «فَلَو أَنَّ امْرَءًا مُسلِماً مَاتَ مِن بَعدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً؛ " اگر شخص مسلمانی از شدت ناراحتی بر این ماجرا جان دهد به هیچ وجه سزاوار ملامت و سرزنش نیست».

یعنی اگر بمیرد جا دارد.

 

* نزدیک ترین دوست حضرت کسی است که...

 

کسی با او «حضرت صاحب الزمان» دوست تر است که بعد از اتیان (انجام) واجبات و ترک محرمات و طاعت خدا در واجبات و محرمات برای او و فرجش بیشتر دعا کند.

 

منبع:حوزه


گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها