عقیق: رفتن به مکه و حاجی شدن آرزوی هر مسلمانی است که با وجود سختیهای این سالها، حالا دیگر انتظار به ثمر نشسته و عاشقان این سفر معنوی میتوانند به زیارت خانه خدا بروند. سفری پر فراز و نشیب که شاید در گذشته چندان هم آسان نبود.اگر از پدربزرگ و مادربزرگها بپرسید که رفتن به خانه خدا چقدر مشقت داشت و در کنارش چقدر جذاب، حتماً خواهید شنید که در آن زمان هر کسی نمیتوانست حاجی شود.
در تاریخ آمده که روابط ایران در دوران پهلوی با عربستان فراز و نشیبهای زیادی داشته؛ زمانی خوب بودند و زائر میفرستادند و زمانی دیگر حتی امنیت زائران را از کشورهای دیگر مثل مصر طلب میکردند.سفر به خانه خدا که پس از سالها امروز در حال انجام است و هر روز بیش از یک هزار ایرانی به سرزمین وحی اعزام میشوند، روز و روزگاری آرزویی بود دست نیافتنی.
در سال ۱۳۲۰ ایران اجازه اعزام زائران به عربستان را نداد اما با توجه به اهمیت حج و این سفر معنوی، برخی افراد از سایر کشورها راهی حج شدند چرا که روابط بین ایران و عربستان در آن دوران چندان خوب نبود. در همان سال ۱۳۲۰ یکی از زائران جوان ایرانی توسط سعودیها به دار آویخته شد.
آن هم در ملا عام. یکی از علمای مشهد که در آن زمان در حج حضور داشته، سیدجواد علم الهدی، ماجرا را اینگونه روایت میکند که ابوطالب یزدی از اهالی اردکان با لباس احرام قصد بوسیدن کعبه را داشت، اما به دلیل شدت گرما به یکباره حالت تهوع امانش را برید. حوله بالا سرش را برداشت و داخلش بالا آورد. حدود سه بار این اتفاق افتاد. چون کنار خانه خدا بود مأموران سعودی که متوجه شدند او را دستگیر کردند.
ابوطالب هم که به زبان عربی تسلطی نداشت، نتوانست منظور و حالش را به آنها بفهماند. در نهایت سعودیها او بازداشت و قاضی هم حکم داد که بهخاطر خوردن نجسی و به طور عمد چنین کرده، پس محکوم به اعدام است. همان شد که دیگر ایرانیان را از مکه و مدینه اخراج کردند و حتی به آنهایی که در مکه بودند تا پس از اعمال به مدینه بروند، اجازه ندادند که در این کشور بمانند. آن زمان ایران اصرار داشت که عربستان عذرخواهی کند اما چنین نشد و رابطه دو کشور ۴ سال قطع شد.
پس از آن بهجای اینکه سعودیها عذرخواهی کنند و منت ایران را بکشند تا زائران خود را بفرستند، ایران نامهای به سعودیها داد و یک شمشیر طلایی هم هدیه کرد.سفرها بهصورت فردی و گروهی البته بدون دخالت رسمی دولت در امور زائران انجام شد تا اینکه وزارت اوقاف اعزام زائران را ساماندهی کرد. از سال ۱۳۵۱ سفرها نظاممند شد و تعداد زائران هم افزایش یافت. آن زمان قیمت حج به ۵ هزار تومان رسید.
البته داشتن خدمات بیشتر در قالب کاروان درجه یک، ۱۰۰۰ تومان گرانتر بود. همان زمان بود که مردم استقبال کردند و دیگر کاروانها درجهبندی شد. قیمت حج آن زمان به اندازه یک متر خانه در محله خوب تهران بود.
هر سال که میگذشت قیمت سفرهای زیارتی بهویژه حج هم گرانتر شد و البته تعداد متقاضیان هم بیشتر؛ تا جایی که در همان سالها حدود ۳۰ هزار نفر هر سال حاجی میشدند. البته پس از آتشگرفتن چادرهای زائران ایرانی در منا، سعی بر کاهش تعداد زائران بود.شاید در نگاه اول سفر به خانه خدا عادی و ساده بود اما فقط برای شهرنشینها. کمتر افرادی از روستا در دوران قبل از انقلاب اجازه داشتند که خودی نشان دهند یا حتی بگویند که میخواهند به حج بروند.
برای همین هم وقتی انقلاب شد، روستاییها که در حاشیه بودند و کمتر کسی به فکر معیشت آنها بود چه برسد به سفر زیارتی، زودتر پای کار امام خمینی (ره) آمدند و از پیر و جوان، زن و مرد برای تحقق آرمانهای ایشان دست به کار شدند.
با پیروزی انقلاب اسلامی اما سفرهای زیارتی تغییراتی داشت. دیگر افراد و قشر خاصی فقط حاجی نشدند. حتی افراد از روستاهای دوردست هم توفیق تشرف به خانه خدا را پیدا کردند. به دلیل استقبال بالا از افرادی که آمادگی تشرف داشتند، ثبتنام به عمل آمد. این تعداد آنقدر بالا بود که تا سه سال اعزام زائران طول کشید.یکی از فعالان حوزه حج، مهدی حمزهای، درباره آن ایام میگوید که ۴۰ دفتر در شهرهای مختلف برای ثبتنام پیشبینی شد.
در نظر داشتند در هر دفتری ۱۰۰۰ نفر اسمنویسی و بعد روند تمام شود. آن زمان هزینه اولیه ۱۰۰۰ تومان بود.مشکلی که وجود داشت این بود که پس از تکمیل برخی از دفاتر، متقاضیان به دیگر شعب میرفتند تا ثبتنام کنند. البته در یک روز آن هم فقط در سه ساعت نخست، همه ظرفیت پیشبینی شده تکمیل شد.
وقتی زائران ایرانی به حج تمتع مشرف شدند، با توجه به تأکید بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، برائت از مشرکین راه افتاد و دیگر حج تنها یک فریضه عبادی نبود، بلکه مسلمانان دور هم جمع میشدند تا نفرت از استکبار را فریاد بزنند.با مذاکرات انجام شده سهمیه ایران در اوایل انقلاب اسلامی رشد بسیاری داشت تا جایی که ۱۲۰ هزار نفر از ایران امکان تشرف داشتند اما با جنگ ایران و عراق، فقط ۵ هزار نفر توانستند در سال ۱۳۶۰ حاجی شوند.
قیمت حج در آن زمان نزدیک به ۲۰ هزار تومان بود.سهمیه ایران هر سال همین تعداد بود و زائران دیگر زیر نظر وزارت ارشاد عازم خانه خدا میشدند. روند اعزامها ادامه داشت تا اینکه سال ۱۳۶۶ حج خونین رخ داد. یکی از شاهدان عینی میگوید که مراسم برائت از مشرکین با شعارهای الموت لامریکا، الموت لاسرائیل آغاز شد. پس از پخش بخشی از پیام امام خمینی (ره) به زبان عربی، با حرکت زائران نیروهای سعودی به یکباره به سمت جمعیت آمدند و با سنگ و آجر و حتی شیشههای نوشابه به سمت ایرانیان حملهور شدند تا جایی که حتی به یکباره بهسوی زائران شلیک کردند.
با شهادت جمعی از زائران حج کشورمان، تا سال ۱۳۷۰ حج تعطیل شد. از آن پس دیگر سهمیه حج کشورها هم تغییراتی داشت. سازمان همکاریهای اسلامی مصوب کرد که بهاندازه یک هزارم جمعیت هر کشوری سهمیه حج تعلق گیرد. یعنی ایرانِ ۵۵ میلیون نفری در آن سال، ۵۵ هزار زائر حج میتوانست اعزام کند.یکی از پیشکسوتان حوزه حج میگوید که پس از این اتفاقات عربستان رفتارش تغییر کرد تا جایی که مذاکرات برای حج، به یک ساعت هم نکشید.
در حالی که پیش از آن گاهی تا ۱۸ ساعت درباره نحوه اعزامها چانهزنی میکردیم. در آن ایام تقاضا آنقدر زیاد شد که دهه ۸۰ همچنان ثبتنام حج انجام میشد تا اینکه سال ۱۳۸۶ آخرین بار ثبتنام حج از سوی سازمان حج صورت گرفت و چند برابر ظرفیت متقاضی وجود داشت.
روند اعزامها تا سال ۹۴ بهخوبی طی شد و نهتنها حج تمتع، بلکه هر سال حدود ۸۵۰ هزار ایرانی به عمره اعزام میشدند. در سال ۹۴ با فاجعه منا و شهادت جمعی از ایرانیان، اعزامها متوقف شد.یک سال زائران ایرانی به حج مشرف نشدند. پس از آن سفرها به حالت عادی بازگشت. با توجه به افزایش جمعیت هر سال هم تعداد زائران بیشتر شد. اما خبری از عمره نبود.
عربستان چندین بار آمادگی برای پذیرش زائران ایرانی را اعلام کرد. با وجود این، ایران برای تشرف زائران شروطی گذاشت و عنوان کرد که طرف عربستانی باید همه شروط را بپذیرد نه فقط یک یا ۲ شرط را. با ازسرگیری روابط سیاسی دو کشور و تأمین امنیت زائران ایرانی و پذیرش شروط ایران، زائران از اواخر شهریور به عمره اعزام میشوند و حالا دیگر آنهایی سفر به خانه خدا تسهیل شده است.
منبع:فارس