۰۱ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱ رجب ۱۴۴۶ - ۲۹ : ۰۱
عقیق:علامه حیدر قلی خان معروف به «سردار کابلی» (۱۲۹۳ - ۱۳۷۲ ق)، عالم دینی، فیلسوف، فقیه اصولی، محدث، متکلم، رجالی، مورخ و ریاضیدان شیعی قرن چهاردهم قمری در ۷۴ سال قبل، در ۸۰ سالگی دار فانی را وداع گفت.
ایشان فرزند سردار نور محمدخان (از سرداران عالیرتبه ارتش افغانستان) در هجدهم محرم ۱۲۹۳ ق. (مطابق با ۲۵ بهمن ماه ۱۲۵۴ ش) در محله «چنداول» (مرکز شیعیان در غرب کابل)، به دنیا آمد.
او از خاندان های معروف طایفه قزلباش های افغانستان بوده است و این قزلباش ها گویا از اعقاب کسانی می باشند که همراه قشون نادرشاه به افغانستان رفتند و در آنجا مقیم شدند و همگی آنها شیعه بودند.حیدرقلی پس از مرگ پدرش (در سن ۳۱ سالگی او)، لقب پدر را به ارث برد و سردار کابلی نام گرفت.
سردار کابلی از سن پنج سالگی در لاهور به تحصیل اشتغال جست و علاوه از آنچه در مدرسه می آموخت از معلم سر خانه نیز استفاده می کرد. معلم او شخصی بود به نام سید سلامتعلی که سردار کابلی در نزد او انگلیسی و ریاضی را می آموخت. او در همین شهر به سبب اختلاط با مردم هندی را نیز فراگرفت.در ۱۳۰۴ ق پدرش خانواده و خدمتکاران و اطرافیان خود را به عراق برد و در کاظمین ساکن کرد.
در عراق سردار کابلی همچنان به تحصیلات کلاسیک خود ادامه داد و در ضمن آن، در نزد همان معلم وی در ریاضیات و انگلیسی، که به همراه آنان مهاجرت کرده بود تحصیل نموده آنها را تکمیل نمود. همچنین در نزد یکی مدرسین عالی مقام آن روز به نام شیخ علی اصغر تبریزی که سردار خود از او با تجلیل نام می برده و او را ادیبی فقیه و متکلمی عارف معرفی می نموده است ادبیات و فقه و اصول و کلام را فراگرفت.
سردار کابلی سپس در خدمت پدر عازم ایران شد. در هنگام ساکن شدن در کرمانشاه گر چه از عمر سردار کابلی ۱۷ سال بیشتر نمی گذشت، اما چون از تربیت کامل و تحصیلات مرتبط برخوردار شده بود جوانی فاضل و آراسته به کمالات نفسانی شناخته می شد. او در کرمانشاه نیز همچنان شبانه روز به آموختن انواع علوم و فنون مشغول بود.در مدت اقامت در کرمانشاه همچنین چندین بار به عراق و داخل ایران و یکبار هم به هندوستان سفر نمود و در هر یک از شهرهای نجف بغداد نجف کاظمین تهران مشهد و بمبئی مدتی اقامت کرد و از عالمان این شهرها کسب علم نمود.
حکیم وارسته علامه سردار کابلی پس از کسب مدارج علمی و رسیدن به درجه اجتهاد و فتوا، موفق شد از رجال نامی و مشایخ بزرگ حوزه علمیه اجازه نقل روایات دریافت کند:
آیت الله سید حسن صدر
آیت الله میرزا محمدعلی دشتی
آیت الله حاج سید عباس لاری
آیت الله حاج شیخ عباس قمی
آیت الله سید یحیی خراسانی
آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانی
آثار ارزشمندی در زمینه های مختلف از وی به یادگار مانده است که بیشتر آنها به صورت پراکنده در کتابخانه های عمومی و شخصی در ایران وجود دارد. از مجموع ۳۲ جلد تألیفات وی به تعدادی اشاره می گردد:
تحفة الأجلة فی معرفة القبلة - یکی از آثار سردار کابلی
کتاب اربعین (این کتاب حاوی چهل حدیث در فضایل امام علی علیه السلام از طرق اهل سنت می باشد.)
نظم باب حادی عشر
شرح دعای صباح
رساله در معرفت (جوّ)
ترجمه انجیل برنابا
«تبصرة الحر فی تحقیق الکر» در بیان انطباق تحقیقی بین وزن و مساحت و حجم
«تحفة الاحباب» در بیان آیات قرآن
«تحفة الاجله فی معرفة القبلة» در شناخت قبله که برای فهم کتاب به دانش جبر و مثلثات و هیئت و جغرافی نیاز است
«العلم الشاخص فی اسرار ظل الشاخص» در اعمال فلکی
کتابی در «المساحه» ترجمه از انگلیسی
«غایه التعدیل فی معرفه حقیقه الاوزان والمکاییل»
«کشف القناع فی تحقیق المیل والذراع»
«مناهج الوفاق»، در اعداد
شرح حدیث امیرالمومنین علیه السلام در بیان قطر و محیط خورشید و ماه و اختلاف افق خورشید
«دیوان ابوطالب علیه السلام» و شرح «لامیهی» آن
شرح «تهذیب المنطق»
شرح «خطبهی حضرت زینب سلام الله علیها»
«مصباح القواعد»، در قواعد علوم ریاضی
«الدرر النثیره»، شبیه به «کشکول» در سه مجلد[
حواشی بر مفتاح الحساب غیاث الدین جمشید کاشانی
آشنایی با زبانهای خارجی
سردار کابلی همراه با فراگیری علوم معقول (فلسفه، حکمت و هیئت) و منقول (فقه و اصول) به زبانهای عربی، انگلیسی، عبری و اردو آشنایی کامل پیدا کرد و با لهجه مخصوص هر زبان قادر به تکلم و محاوره بود و برخی از تألیفات خود را به نگارش درآورد و بعضی از کتب خارجی را ترجمه نمود.
وی تحقیقاتی درباره زبان عبری به عمل آورد و برخی از نظرات دانشمند مسیحی عراق (اب انستاس ...) درباره «فقه اللغه» را رد کرد. و نیز کتاب «انجیل برنابا» را از عربی به فارسی درآورده، و با نسخه انگلیسی آن تطبیق داد. وی سروده هایی نیز به زبان اردو و انگلیسی دارد.
اثبات درستی قبله مسجدالنبی
علامه مجلسی محدث بزرگ شیعه معتقد بود که قبله مسجد مدینه از سوی سلاطین جور از جایگاه اصلی خود منحرف گردیده است. با اینکه سردار کابلی اکثر محرابهای موجود زمان خود را منحرف از قبله می دانست و خود با اندک انحراف از محراب مساجد نماز می گزارد، با نبوغی که در هیئت و حکمت داشت توانست با فرمولهای پیچیده ریاضی مسأله «انحراف قبله مسجد مدینه» را رد کند و حکیمانه مدعای خویش را اثبات نماید. وی معتقد است که محراب مسجد مدینه صد در صد درست و طبق موازین ریاضی و هیئت است و حتی انحراف نداشتن قبله مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله را از معجزات بارز مکتب اسلام دانسته و دلایلی در این باره اقامه نموده است.
خوشنویسی
او علاوه بر فضایل و مناقبی که داشت، هنرمند خوبی بود و در خط نستعلیق و شکسته قلمی توانا و نقش آفرین داشت. نمونه این دو خط را می توان از حواشی سردار بر کتاب «شهاب» تألیف قاضی ابو عبدالله خضاعی و در «غایة التعدیل» مشاهده نمود که هر دو کتاب به طریق افست چاپ گردیده است.
از نگاه علمای شیعه
آقابزرگ تهرانی، او را از بزرگترین علمای شیعه در قرن خویش دانسته است و در توصیف او میگوید:«از نابغههای دوران و پهلوانان علم و جولاندهندگان بیان و ستونهای فضیلت بود. به علوم قدیم و جدید، چه معقول و چه منقول، احاطه داشت، آنها را بررسی کرد و در آنها مهارت یافت و این است فضیلتی خداوندی که به هر که بخواهد عنایت کند.»
علامه سید محمدحسین طباطبائی او را اینگونه توصیف کرده است:الشیخ الفاضل البارع الشهیر بالسردار الکابلی (استاد فاضلِ ماهر، مشهور به سردار کابلی) و او را کسی دانسته که در رساله ظریف «تحفة الاجلّة فی معرفة القبلة» توانسته با روش ریاضی و دقیق قبله شهرها را معین کند و درستی قبله محراب پیامبر(ص) در مسجدالنبی را اثبات کند و نیز در جای دیگر از او با عنوان الحِبر الفاضل ( سردار کابلی ) یاد کرده که انجیل برنابا را از زبان عربی به فارسی ترجمه کرده است.
علامه حسن زاده آملی که خود ریاضیدان متبحر عصر ما بودند و کتابها و رساله های متعددی در هیئت و ریاضیات دارد، در مورد ایشان می نویسند: روحانی بزرگ حیدرقلی بن نورمحمد معروف به سردار کابلی، از مفاخر و ذخائر علمی عصر ما بوده است، و محاسن و محامد وی بسیار است، در ریاضیات عالیه عالمی متضلع، و در هیات و نجوم کاملی متبحر بود، و در استخراج از زیجات خریت در صناعت بود. زیج بهادری محلی به حواشی و تعلیقات استادانه ماهرانه به دست خط مبارکش در تصرف راقم است که بر حدت فهم و تبحر او، و کثرت تمرن و تدرب او در فن، برهان قاطع است. رساله بسیار گرانقدر و ارزشمند «تحفة الاجلة فی معرفة القبله» به عربی و فارسی یکی از آثار وجودی او است که بر علو مقام علمی او حجتی بالغ است. نگارنده احدی از علمای عصر خود را در تسلط و احاطه به علم فلک و ریاضیات عالیه به پایه استادش جناب علامه ذوالفنون حاج میرزا ابوالحسن شعرانی، و جناب سردار کابلی، نمی شناسد، رضوان الله علیهما.
او از آغاز تا آخر عمر، طلبه به معنای واقعی کلمه بود و نه به فکر جاه و مقام افتاد و نه به یاد لشکر و خدم و حشم. از تمام وجود او عزت و شرف می بارید.به غنای عجیبی دست یافته بود. در چهره اش آثار کبر و نخوت دیده نمی شد. انسانی بود قانع، صبور، خوشرو و خوش لهجه. وقتی راه می رفت زمین را می نگریست و وقتی می نشست در حال فکر کردن بود. وقتی به کسی می رسید با تبسم احوالپرسی می کرد و اگر سخن از علم و فضل او به میان می آمد می گفت: «من ذره ای بیش نیستم».او ظاهری ساده و بی آلایش داشت. لباس ساده می پوشید، ساده سخن می گفت و غذای ساده می خورد. مهربان بود و با مردم صمیمانه می نشست و صادقانه برخورد می کرد. از تمام وجودش اخلاص و صفا نمایان بود.
ادب و تواضع آن مرد کریم، دوستان و آشنایانش را به شگفتی وا می داشت. بزرگانی که به کرمانشاه وارد می شدند و اشتیاق به ملاقات با او را داشتند، او از باب احترام و ادب ابتدا به دیدن آنها می رفت تا آمدن آنها به منزل او جنبه بازدید داشته باشد. وی این احترام را نسبت به هر شخصی مراعات می کرد بدون آنکه ملاحظه ای به مقام و مرام و مسلک طرف داشته باشد.
علامه سردار کابلی در سحرگاه جمادی الاول ۱۳۷۲ قمری در سن ۷۹ سالگی رحلت نمود و پس از مراسم تشییع و عزاداری در کرمانشاه، تابوت سردار را طبق وصیت خودش به نجف اشرف انتقال دادند و در قبرستان وادی السلام در جوار مرقد مطهر امام علی علیه السلام به خاک سپردند.
در بیان مقام معظم رهبری
شخصیت دیگر، مرحوم سردار کابلی است؛ شخصیت برجستهی علمی در فنون مختلف. این کتابی که دربارهی ایشان نوشتند، کتاب بسیار پرمغز و خوبی است؛ بنده سالها پیش این کتاب را دیدم.
ایشان حدود شصت سال در کرمانشاه بوده است. بزرگان از او استفادهها کردند. من در آن کتاب خواندم که مرحوم حاج آقا حسین قمی (رضوان اللَّه تعالی علیه) در سفر به عتبات یا در برگشت از عتبات، به کرمانشاه میآیند و با مرحوم سردار کابلی دیدار میکنند. در یک مسئلهای دربارهی قبله و این حرفها بین این دو نفر بحث شد و مرحوم سردار کابلی مطالبی گفت که حاج آقا حسین گفت شما بیا اینها را به من یاد بده.
نویسندهی کتاب میگوید من خودم دو جلسه دیدم - به نظرم میگوید خودم دیدم؛ چون من سالها پیش این کتاب را خواندم - که حاج آقا حسین قمی، مرجع تقلید، شخصیت علمی برجسته، جلوی سردار کابلی مینشست و سردار کابلی آن بحث علمی را به ایشان یاد میداد. این هم خودش درس است؛ یادگیری در سنین هشتاد سالگیِ مرحوم حاج آقا حسین و در رتبهی مرجعیت تقلید. برای یک عالم، این کار نه فقط ننگ نیست، عیب نیست، بلکه افتخار است. ما طلبهها باید اینها را یاد بگیریم.
شما جوانها باید با این روشها حرکت کنید و پیش بروید. این مرد، کابلی بود، اهل کابل بود، بزرگشدهی هند بود، بعد نجف بود، به اینجا آمد، کرمانشاه از او پذیرائی کرد، او را در آغوش گرفت؛ مرحوم سردار کابلی - جامع فنون، ذو فنون - شصت سال در کرمانشاه ماند. همین مرحوم شهید اشرفی اصفهانی یکی از علمای مهاجر به این شهر بود. این شهر این خصوصیت را هم دارد؛ نشان میدهد که دلهای مردم، دلهای عالمِ دینپسند است؛ علمای دین را دوست میدارند. وقتی که کسی را پیدا کردند و خصوصیات او را دیدند، پسندیدند و فهمیدند، با صفائی که مردم کرمانشاه دارند، آنچنان با او گرم میگیرند که او احساس نمیکند در وطن خودش نیست. خب، مرحوم اشرفی، اصفهانی بود، اما خودش را کأنه کرمانشاهی میدانست؛ شده بود کرمانشاهی.۱۳۹۰/۰۷/۲۰
منابع:
khamenei.ir
دانشنامه اسلامی
منبع:حوزه