۲۲ آذر ۱۴۰۳ ۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۲۰
عقیق:سمانه نوری زاده قصری: یکی از مسائلی که همواره در جریان اتفاقات مهم و بزرگ بینالمللی پیرامون آن سخن گفته میشود، علائم و نشانههای ظهور منجی عالم بشریت است.
بر همین اساس با حجت الاسلام مهراب صادق نیا عضو هیئت علمی رشته ادیان ابراهیمی دانشکده ادیان و مذاهب و استاد حوزه به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
حجت الاسلام مهراب صادق نیا در گفتگویی در خصوص تطبیق اتفاقات ملی و جهانی با روایات ظهور و آخرالزمانی گفت: در عمده ابراهیمی و سامی بحث درباره موعود و منجی و اعتقاد به آنها یکی از عقاید محوری و اصلی بوده است. گرچه اختلافهای جزئی هم وجود دارد اما نقطه مهمی که اینجا نمایان شده است تطبیق حوادث و رخدادهای جاری آخرالزمانی با امروز و حوادث و اتفاقات منطقه است. باید گفت بحثهای آخرالزمانی همواره در همه ادیان وجود داشته است چه در مسیحیت و یهودیت و چه در اسلام. گرایشهایی برای همسان سازی رخدادهای جاری بر شرایط پیش گویی شده همیشه وجود داشته است. با این حال همه ادیان از این کار منع کردهاند و گفتند کسی تطبیق دهد دروغگو است و اقشار مختلف مردم را از این مسئله منع کردهاند.
وی ادامه داد: در روایات آمده است که «کذب الوقاتون» کسی که وقتی برای ظهور وقتی را تعیین میکند، دروغ میگوید.از قدیم گروههایی بودند که پارهای از رخدادها را حمل بر وقایع آخر الزمانی عنوان میکردند. چالش اصلی واحد تحلیل آنها است که موضوعی موعود گرایانه میشود و وقتی این اتفاق میافتد درک درستی از رخدادها نداشته و ضمن آن واکنش مناسبی ندارند و تحلیل درستی نمیکنند و بنا بر این کج فهمی در این زمینه رخ میدهد.
حجت الاسلام صادق نیا با تاکید بر اینکه باید اساساً نخست اعتبار روایات آخرالزمانی بررسی شود، افزود: آن دسته از روایات که حالات آخرالزمانی را اشاره و تصویر و ترسیم میکند اعتبار ضعیفی دارند. در تمامی ادیان هم در سنت اسلامی و هم یهود و مسیح اعتبار چندانی ندارند. این روایات در حیث سند در اسلام اعتبار چندانی ندارند. همچنین نکته دیگر این است که در این روایات باید رابطه این همانی بین واقعه رخ داده و آنچه که روایت میگوید انجام شود که کار دشواری است و نمیتوان آنها را با هم تطبیق داد.
عضو هیئت علمی رشته ادیان ابراهیمی دانشکده ادیان و مذاهب ادامه داد: این جور تحلیلها پیامدهای ناگواری در میان گروههای مذهبی داشته و یکی از این پیامدها پیدایش فرقههای جدیدی در میان گروههای مذهبی است. شاهدان یهوه و آناباپتیست ها گروههایی بودند که بعد از توقیت پدید آمدند یعنی بر اساس روایاتی گفتند که مسیح در تاریخی ظهور میکند و کسانی که وعدهها را باور کردند به فرقههایی بعد از عدم تحقق این مسئله تبدیل شدند از جمله در دین اسلام مهدی سودانی ادعایی کرد و گروهی طرفدارانش شدند. دلیل ممنوعیت اعلام وقت و تطبیق رخدادهای جاری بر مفاد روایاتی که ممکن است اعتبار نداشته باشند به همین پیامدهای ناگوار بر میگردد.
مؤلف کتاب «زمینههای فرهنگی مهدی نمایی در ایران معاصر» با اعلام اینکه این تطبیق نابخردانه باعث شکاف مذهبی و تولید فرقههای مذهبی جدید خواهد شد، ادامه داد: ایجاد یاس و ناامیدی از دیگر پیامدهای این مسئله است. یک واقعه را نشانه ظهور معرفی میکنند و باعث میشوند اصل باور به موعود و منجی با این پیش گویی ها زیر سوال رود و جامعه ناامید شود زمانی که وعدهای در کار نباشد.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: باید بدانیم چرا این اتفاقها میافتد چرا گروهی در جهان اسلام پدید میآیند که خوانش مهدویت را از این دست به وجود میآورند.در ادبیات اسلامی سه خوانش در خصوص مهدویت داشتیم. نخست خوانش عاطفی مبتنی بر تحلیل ذهنی که دال آن امر ظهور بوده است به همین علت وعده ظهور و تطبیق شرایط از قدیم در جامعه اسلامی وجود داشته است. خوانشی دیگر که نوظهور است تحلیل ساختاری بوده است. این موضوع به زمانی بعد از ظهور برمیگردد که وقتی امام زمان (عج) بیاید خانواده، آموزش، اقتصاد چطور خواهد بود و تصویری از ساختار جامعه ارائه میدهد که در دیدگاه ما آینده چگونه خواهد بود.
حجت الاسلام صادق نیا ادامه داد: این دو خوانش مسئولیتی را متوجه ایمان داران جز دعا و انتظار برای امام زمان (عج) نمیکنند. اما گفتمان دیگری وجود دارد که در خصوص امام خمینی (ره) است که دال مرکزی در این گفتمان، ظهور و انتظار نیست. تاکید امام خمینی (ره) این است که آنچه که امام زمان (عج) تحقق خواهند بخشید برای ما مهم است. افراد باید در زندگی روزمره تلاش کنند وضعیت را شبیه حکومت حضرت در بیاورند.
وی با تاکید بر اینکه دال مرکزی در نگاه امام خمینی (ره) بحث ظهور و انتظار نیست بلکه تلاش و تکاپو برای حکومتی شبیه امام زمان (عج) است، افزود: در این دیدگاه جامعه ایمانی مسئولیت دارد. اشکال این اتفاق امروز این است که با این کار تطبیق، رویکرد نخست را زنده و برجسته میکنند و بدین وسیله ساختار سیاسی ایران را سست میکنند چرا که در ساختار ایران مهدویت به مثابه گفتمانی واقعی است.
عضو هیئت علمی رشته ادیان ابراهیمی دانشکده ادیان و مذاهب با اعلام اینکه این پیش گویی ها از مسیر انقلاب و خوانش امام خمینی (ره) به دور است، گفت: این پیش گویی ها و چالشها افزون بر اینکه بی اعتبار هستند و از مبانی نظری کافی برخوردار نیستند بلکه موجب یاس شده و موجبات ایجاد گروهها و فرقه جدید را مهیا میکنند.
مؤلف کتاب «زمینههای فرهنگی مهدی نمایی در ایران معاصر» با اعلام راههایی برای مقابله با این شبه افکنی ها ادامه داد: راه مقابله با اینها بی اعتبار دانستن و تریبون ندادن به آنها است. اینها متأسفانه گاهی تریبون رسمی دارند و ما در قامت خطیب و یا کارشناس صدا و سیما این تحلیلها را میشنویم. باید به اینها بی توجهی کرد. ما نمیتوانیم این تحلیلها را از بین ببریم ولی نباید به دنبال تحلیل مسائل این چنینی از موعود باوری و مهدی باوری باشیم و با گرفتن رسانهها از آنها و بی توجهی به ایشان سعی در کم رنگتر شدن آنها کنیم. همچنین یکی دیگر از راههای مقابله تقویت تفکر انتقادی در جامعه باعث میشود گروهها به راحتی نتوانند هر تحلیلی را ارائه کنند.
منبع:مهر