۲۳ آبان ۱۴۰۳ ۱۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۱ : ۲۲
عقیق: سعید شیری: این روزها که شعله مقاومت بیش از هر زمان دیگری افروخته شده و رژیم غاصب صهیونیستی را در آستانه غرق شدن در باتلاق جنایتهای خود قرار داده است، عدهای از نواندیشان دینی بیش از همیشه به ترویج ترس و وادادگی در برابر دشمن دامن میزنند و «تسلیم» را بهترین گزینه در برابر سناریوی ددمنشانۀ دشمن معرفی میکنند و برای توجیه این اندیشۀ خود از صلح حضرت امام حسنبن علی سخن میگویند نه از قیام حسینی علیهم السّلام!
اما باید پرسید؛ تطبیق صلح امام حسن مجتبی علیه السلام برای توجیه وادادگی در برابر دشمنان چرا اشتباه است و چرا خطای محاسباتی محسوب میشود؟
برای پاسخ به این سؤال لازم است به تفاوتهای اساسی بین شرایط آن دوران و شرایط کنونی پرداخته شود. ایشان در شرایطی تصمیم به آن معاهده را گرفت که جامعه اسلامی پس از سالها جنگ و فتنه، خسته و فرسوده شده بود و مسیر اصلی را گم کرده بود. عدم بصیرت لازم از سوی یاران نزدیک آن امام بزرگوار از یک سو و فتنهافکنی معاویه در سپاه امام از طریق ارعاب، تهدید و تطمیع موجبات ریزش حداکثری سپاه امام را فراهم آورده بود. شرایط بهگونهای وخیم بود که امام بین نزدیکترین یاران خویش امنیت جانی نداشت، تا حدی که اقدام به ترور ایشان کردند و نیزه بر پای مبارکشان فرو بردند.
امام حسن علیه السلام با در نظر گرفتن این دست از واقعیتها و برای حفظ جان سایر مسلمانان و جلوگیری از انحطاط بیشتر، صلح را پذیرفت. این صلح، بهخلاف تصور عمومی، یک استراتژی دفاعی بود تا پایههای اسلام از داخل تخریب نشود.
اما شرایط امروز مقاومت، بهویژه در برابر رژیم صهیونیستی، تفاوت چشمگیری با آن دوران دارد. مقاومت کنونی، برخاسته از عزم و اراده جمعی ملتهای تحتستم است که با اتکا به ایمان و حمایت مردمی، آماده نبرد و ایستادگی هستند. بهخلاف دوره امام حسن علیه السلام، امروز جبهۀ مقاومت از توانایی نظامی، اتحاد منطقهای و پشتوانه مردمی در دنیا برخوردار است و زمینهساز پیروزیهای متعددی شده است، در چنین شرایطی، تطبیق وضعیت امروز با صلح آن امام نادرست است؛ چرا که تصمیمات استراتژیک باید بر اساس واقعیتهای زمانه گرفته شود و هرگونه عقبنشینی بدون در نظر گرفتن شرایط کنونی مقاومت میتواند باعث تقویت دشمنان و تضعیف جبهه اسلام شود.
اگر خداوند در عصر حاضر جریان مدافعان حرم را پیش چشم ما قرار داد و نشان داد که چگونه عدهای از مؤمنانِ جانبرکف، برای صیانت از حرم و حریم اهلبیت وحی علیهم السلام و بدون هیچ چشمداشتی قدم در مسیر شهادت برداشتند، حقیقتی است که چشم نفاق توانایی نظاره آن را ندارد و در نتیجه دچار خطای محاسباتی میشود. این مؤمنان بهخلاف جامعۀ سراسر نفاق و ریای عصر امام مجتبی علیه السلام با آگاهی و بصیرت، در برابر فتنهها و تهدیدات دشمن ایستادند و نشان دادند که عشق به اهلبیت علیهم السلام و دفاع از مقدسات، یک وظیفه الهی است که هر مسلمان مؤمنی باید به آن عمل کند.
جریان مدافعان حرم و جریان مقاومت، نهتنها در برابر تهدیدات فیزیکی دشمن مقاومند بلکه سلاح آنان در جبهۀ نرم دشمن بُرنده و سنگر آنان مستحکم است. آنها با فداکاری و ایثار، در برابر خطرات و چالشهای بزرگ قرار گرفتند و به همگان نشان دادند که میتوان با ایمان و استقامت همچون حضرت امام حسین علیه السلام در برابر ظلم و فساد ایستاد و سر تسلیم برابر دشمن فرود نیاورد. امروز باید دید جهان چهکسانی را الگوی خود در ظلمستیزی قرار دادند؛ جبهۀ مقاومت یا جبهۀ مستکبران؟ کشته شدن در این صحنۀ نبرد نهتنها شکست نیست بلکه عزت ابدی را بههمراه دارد؛ نهتنها هدر رفتن جان نیست بلکه احیای تمام خونهایی است که بهناحق در مسیر خدا بر زمین ریخته شده است و بهطور قطع خداوند دیر یا زود پیروزی را نصیب حزب خود میکند.
منبع:تسنیم