۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۱۰
عقیق: مصطفی شاکری گرکانی: نهم ربیعالاول سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر (عج) است. یکی از اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی زمینهسازی برای ظهور امام عصر (عج) در قالب حرکت در مسیر تقویت جبهه حق علیه جبهه باطل بوده است. در واقع امام خمینی با راهبری و تحقق انقلاب اسلامی نشان داد انتظار ظهور مهدی موعود (عج) صرفاً با دعا خواندن و انتظار کشیدن محقق نمیشود بلکه باید در این مسیر قدم برداشت و زمینه را برای تشکیل حکومت جهانی مهدوی فراهم کرد. از این جهت تشکیل جمهوری اسلامی و تلاش برای دستیابی به حکومت اسلامی یکی از اقدامات مؤثر در راستای تعجیل در ظهور امام عصر (عج) تلقی میشود.
به مناسبت نهم ربیع الاول، سالروز آغاز امامت امام زمان (عج) با حجتالاسلام جواد اکبری مطلق؛ کارشناس مهدویت و رئیس دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی درباره مصادیق بیعت فردی و جمعی با امام عصر (عج) گفتگو کردیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید؛
*در خصوص اهمیت بیعت با امام عصر (عج) و نحوه تحقق بیعت در زمان حاضر توضیح بفرمائید.
یکی از مباحثی که از گذشته تاریخ مطرح بوده برای اینکه افراد تعهد خودشان را نسبت به یک شخص نشان دهند و اعلام کنند که ما در مقابل دستورات او تابع هستیم، مسئله بیعت بوده است. بیعت تا این حد در میان اقوام گذشته اهمیت داشته که وقتی بیعت صورت میگرفته افراد تا پای جان، بر سر بیعت خود میایستادند و اگر با کسی بیعت میکردند خلاف آن را خیانت در امانت میدانستند.
این بیعت در زمان پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) نیز وجود داشت. در زمان امام عصر (ع) و دیگر ائمه، بیعت به آن معنای خاص صورت نمیگرفت بلکه افراد خدمت امام میرسیدند و ابراز ارادت میکردند و پذیرش ولایت امام را اعلام میکردند. الآن هم که در زمان غیبت به سر میبریم باید به دستورات امام گردن نهیم. راه گردن نهادن به دستورات امام از قرآن استفاده میشود. قرآن کریم میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله واطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» یعنی از خدا و رسول و اولی الامر اطاعت کنید. ما باید مصداق اولی الامر را در زمان خودمان بشناسیم و با او بیعت کنیم.
نکته مهم اینجا است که در این آیه «اولی الامر» به «رسول» عطف شده است و این نشان میدهد که اولی الامر همرتبه رسول (ص) هستند. امروز چون اولی الامر یعنی ائمه اطهار (ع) در میان ما حضور ندارد باید سراغ کسی برویم که نزدیکترین فرد به اولی الامر است. نزدیکترین فرد به اولی الامر ولی فقیه است یعنی کسی که آشنا به احادیث است، آشنا به اوضاع زمان است و ما را به دستورات ولی عصر (عج) نزدیکتر میکند. اگر ما با کسی که ما را به دستورات ولی عصر (عج) نزدیک میکند بیعت کردیم در واقع با امام عصر (عج) بیعت کردیم. اگر بخواهیم به دستورات امام عصر (عج) نزدیک شویم باید به ولی فقیه نزدیک شویم و اگر به ولی فقیه نزدیک شدیم به این آیه قرآن هم عمل کردیم.
*شما به مسئله ولایت فقیه اشاره کردید. میخواستم سوال کنم آیا میان بیعت با امام عصر (عج) و تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت نسبت و ارتباطی برقرار است؟
باید مقدمه ظهور را فراهم کرد. یک موقع ما از شرایط ظهور صحبت میکنیم، یک زمان از علائم ظهور صحبت میکنیم. اگر از علائم صحبت کردیم علائم دست ما نیست. مثلاً در روایات داریم که هنگام ظهور، ظلم فراگیر خواهد شد. اینکه ظلم فراگیر خواهد شد دست ما نیست و ما باید جلوی ظلم را بگیریم ولی با این وجود، ظلم فراگیر میشود و این امر خارج از اراده و اختیار ما است.
وظیفه ما این است که به امام عصر (عج) تشبه پیدا کنیم تا ظهور واقع شود و این امر، شرط ظهور است. برای شباهت به امام عصر (عج) یک وقت فردی عمل میکنیم مثلاً من تصمیم میگیرم کاری انجام دهم که امام از من راضی باشد، یک زمان در پی این هستیم دستوراتی که مورد نظر امام است در جامعه پیاده شود. برای اینکه دستورات دین در جامعه اجرا شود، ضمانت اجرا نیاز دارد، ضمانت اجرا در دنیای امروز فقط حکومت است و این حکومتها هستند که میتوانند ضمانت اجرا درست کنند. بنابراین اگر بخواهیم دستورات دین اجرا شود ضمانت اجرایی میخواهد و ضمانت اجرایی با تشکیل حکومت ممکن است. بنابراین اگر ولی فقیه نداشته باشیم یا حکومت تشکیل ندهیم نمیتوانیم مقدمات ظهور را فراهم کنیم و تنها راهش تشکیل حکومت است و اینکه در رأس حکومت کسی حضور داشته باشد که به امام نزدیک باشد.
*با توجه به اینکه توضیح دادید بیعت میتواند در قالب شکلگیری حکمرانی اسلامی محقق شود، آیا مرز بیعت همین جا متوقف میشود یا اینکه در عرصه بینالملل نیز مصداق پیدا میکند؟
پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «لو اجتمع الناس علی حب علی لما خلق الله النار» یعنی اگر مردم بر محبت علی (ع) اجتماع میکردند خدا آتش را خلق نمیکرد. حضرت نمیفرماید اگر مردم بر ولایت علی (ع) اجتماع میکردند چنین میشد چراکه خیلی از انسانها نمیتوانند ولایتپذیری که مورد نظر دین است را برآورده کنند لذا پیامبر (ص) به اجتماع بر محبت اشاره میکنند.
حالا که بحث محبت مطرح است شما باید شاخصهایی که ائمه (ع) دارند را به مردم جهان معرفی کنید تا خودبهخود نسبت به اهل بیت (ع) به ویژه امام عصر (عج) محبت پیدا کنند. مثلاً گفته میشود امیرالمومنین (ع) به خاطر شدت عدالتش به شهادت رسید. وقتی شما به مردم جهان بگویید انسانی به خاطر عدالتمحوری به شهادت رسید، خودبهخود به او علاقهمند میشوند و دوست دارند در جبهه این انسان قرار بگیرند. حضرت امیر در نهجالبلاغه میفرمایند اگر پذیرش حکومت به این قیمت باشد که به زور از دهان موریانهای دانه جویی درآورم این حکومت را نمیخواهم. تمام انسانهای دنیا با شنیدن این سخن به جهت فطرت پاکشان میگویند این شخص قابل ستایش است.
خود این مسئله مقدمهای است برای جهانی شدن اعتقاد به امامت و مهدویت. امام عصر (عج) میخواهد حکومت جهانی تشکیل بدهد و ما نیز وظیفه داریم کسانی که محب او هستند را در کنار هم در یک جبهه قرار دهیم. ممکن است محبین آن حضرت در یمن باشند، ممکن است در فلسطین باشند. در سراسر عالم انسانهای آزاده جهان در این جبهه قرار میگیرند. بر این اساس درمییابیم انقلاب اسلامی ایران یک مقدمهای است که آغاز شده و باید گسترش پیدا کند تا به سراسر دنیا برسد.
*در پایان به چند مورد از مصادیق بیعت فردی با امام زمان (عج) اشاره کنید.
اصلش این است که انسان تابع دستورات دینی باشد. دستورات دینی هم صرف نماز و روزه نیست. درست است که نماز ستون دین است ولی این نماز باید در بیرون نمود پیدا کند و نمود بیرونی آن این است که پیامبر (ص) فرمودند اگر کسی صدای مسلمانی را بشنود که آن مسلمان فریاد میزند کمکم کنید ولی به یاری او نپردازد، چنین فردی مسلمان نیست. مصداق بیرونی دستورات فردی دین این است که به کمک مظلومین در جهان بشتابید. ما یا نباید این شعار را بدهیم یا اگر شعار میدهیم باید پای آن بایستیم. امروز غزه و فلسطین مظلوم است، یمن مظلوم است و باید از آنها دفاع کرد. بنابراین یا نباید این شعار متعالی را قبول کنیم یا اگر قبول کردیم باید بدانیم همه با ما دوست نخواهند بود و یکجاهایی باید تاوان پس بدهیم و هزینه بدهیم.
مورد دیگر این است که در بیان دستورات دینی صراحت داشته باشیم یعنی صریحاً بگوییم طرفدار این باور دینی هستیم. اینکه در لفافه حرف بزنیم و موضع خودمان را مشخص نکنیم تا دیگران نفهمند در کدام جبهه هستیم نشان میدهد ولایتپذیری در ما وجود ندارد. پس هم در مقام تئوری باید تئوری خودمان را بیان کنیم و هم در مقام عمل از جبهه حق دفاع کنیم.
منبع:مهر