۱۶ آذر ۱۴۰۳ ۵ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۲۲ : ۲۳
عقیق: انتشارات جمال که ناشر کتابهای دینی برای کودکان و نوجوانان است و کتاب پر مخاطبی چون خدایا اجازه را برای کودکان منتشر کرده، اقدام به برگزاری دوره خداشناسی برای کودکان کرده است. در روزگاری که همه نوع دورهای برای بچهها برگزار میشود جز دوره خداشناسی و توحید، این اقدام در نوع خودش قابل تامل و جالب است.
با حجت الاسلام علیرضا سبحانی نسب مدیر انتشارات جمال و مدرس این دوره گفتوگویی ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید:
*در دنیای امروز همه چیز به بچهها یاد میدهند جز آن چیزی که باید یاد بدهند یعنی خداشناسی و داشتن معنا و مفهوم زندگی. درباره ضرورت انجام برگزاری چنین دورهای برای ما و مخاطبان ما بگویید؟
متاسفانه جهان امروز درگیر یک بحران است و آن بحران نداشتن جهانبینی و بیمعنایی نسبت به زندگی است، یعنی آدمها نمیدانند اصلاً چرا به دنیا آمدند؟ چرا باید زندگی کنند؟ چه جوری باید زندگی کنند؟ چه کارهایی باید انجام بدهند؟ اساساً این زندگی چه معنایی میتواند داشته باشد؟ و همین ضرورت برگزاری این دوره را نشان میدهد.
*در حدیثی از پیامبر اکرم نقل شده که ایشان بیزاری جستهاند از پدر و مادرهای آخرالزمان که مسلمان هستند اما هیچ چیزی از دین را به بچههایشان یاد نمیدهند. متاسفانه در جامعه ما از این والدین زیاد دیده میشوند که اصلاً هیچ آموزشی به بچهها در این باره نمیدهند و بچهها را در دنیای بی سر و ته رسانهها رها کردهاند. بچهها چه آسیبهایی دیدهاند؟ و آیا والدین دغدغه آموزش دین و خداشناسی پیدا کردهاند؟
بهترین کسی که میتواند معنای درست به زندگی ما بدهد خداست. جهان بینی توحیدی معنای درست به زندگی ما میدهد اصلاً کودک و بزرگسال ندارد الان جامعه جهانی ما دچار یک بحران بیمعنایی در زندگی، بیهویتی و نداشتن یک جهانبینی است. جهانبینی توحیدی بهترین تفسیر و معنا برای جهان امروز ما است، برای اینکه چگونه زندگی کنیم، چگونه به جزء جزء رفتارهایمان معنایی ببخشیم که شاد زندگی کنیم، زندگی در آسایش و آرامش داشته باشیم و هم اینکه به یک هدف بلند جاودانهای باور داشته باشیم که تلاش برای آن هدف و کار کردن بر آن هدف برای ما هم لذتبخش و انگیزهبخش باشد و هم یک معنای قوی از آینده ما، جهان بعد از این، ما جهان برتر و جهان بعدتر برای ما ترسیم کند.
حل کردن بحران معنای زندگی از همان کودکی
*چه طور شد که تصمیم به برگزاری این دوره گرفتید؟
تنها جهانبینی و تنها ایدهای که میتواند یک معنای قوی و درست و جذابی به ما بدهد جهانبینی توحیدی است. پس این بحران، بحران جهانی است. این بحران کودک و بزرگسال نمیشناسد. ولی بهترین زمان برای اینکه این جهانبینی در درون انسان جوانه بزند و رشد کند و بارور شود زمانی است که ما کودک هستیم. ما به این اندیشه افتادیم که این بحران را باید از کودکی در خردسالان و کودکان حل کنیم و آن با آشنایی کودکان با خدا و معنا بخشیدن به زندگی امروز و آشناکردن با جهان بعدتر و جهان برتر است.
*ظاهراً این دوره بر اساس دو کتاب خدایا اجازه و خداشناسی قرآنی کودکان طراحی شده. از بازخوردهای این دو کتاب بین مردم کشور خودمان و کشورهای دیگر بگویید و اینکه محتوای دوره فقط این دو کتاب است؟
ما یک پازل بزرگی از کتابهای آشنایی کودکان با خدا داریم که هر کدام یک بخش مهمی از آشنایی کودکان با خدا را پر میکند. مثلاً بخشی پرسشهای کودکان درباره خدا را پاسخ میدهد. بعضی به نعمتهای خدا اشاره دارد و بچهها را آشنا میکند. بعضی با شگفتیهای آفرینش و حکمت الهی آشنا میکند و بعضی هم با سبک زندگی توحیدی که من کودک و بزرگسال الان باید چه زندگی داشته باشم که خدا از آن خوشش بیاید. خدایا اجازه و خداشناسی قرآنی کودکان بیشتر به پرسشهای کودکان درباره خدا پاسخ میدهد که بیشتر دوره ما پاسخگویی به پرسشهای کودکان درباره خداست. لذا این دو میتواند اساس کار این دوره باشد.
دل کودک را سرشار از عشق به خدا میکنیم
*درباره سیر آموزشی و سر فصلهای دوره میگویید؟
دوره پنج فصل دارد. ابتدا در این دوره با ضرورت آشنا شدن در حقیقت با جهان بینی توحیدی گفتوگو میشود و فواید آن را بررسی میکنیم. بعداً وارد سوالاتی میشویم که درباره خدا هست. یک سری سوالاتی هست که بچهها درمورد ارتباط با خدا یا دعا کردن دارند. بعضی از سؤالات درباره مرگ است. بعضی از سؤالات درباره بهشت و جهنم است. مجموعه این پرسشها، پرسشهایی است که اگر کودک و نوجوان بداند نسبت به خدا، آفرینش و جهان بعدتر نگاه روشنتری دارد. با خدای مهربان و بخشنده و پذیرا و با آغوش باز آشنا میشود و از آن خدایی که گاهی مواقع در حقیقت پدر مادر معلم یا محیط به عنوان خدای مچگیر خشن و گاهی ستمگر ظالم و حتی تلخ و شکنجهگر معرفی شده فاصله میگیرند. با خدای مهربان که با همه بندگان مهربان است. اگر کسی ظلم فاحشی کرده باشد و توبه نکرده باشد آن وقت او را مجازات میکند. با این خدا آشنا میشود با خدای پیامبران و این به نظر میرسد که بچهها با آشنایی با این خدا خیلی بیشتر به خدا علاقهمند میشوند. ما اطلاعات میدهیم ذهن کودک را پر میکنیم ولی بیش از آنکه ذهن کودک را پر کنیم دل آن را از عشق کودکان سرشار میکنیم.
*چه طور ممکن است هم بزرگسال و هم کودک بتوانند مخاطب دوره باشند؟ بالاخره گفتن از توحید برای بزرگسال پیچیدهتر است. آیا آموزش سطح بندی دارد؟
دوره برای این است که بزرگسالان یاد بگیرند پاسخ پرسشهای کودکان را بدهند ولی عمده پاسخها به گونهای است که به زبان کودک گفته شده یعنی به والدین یا مربیان یاد دادیم چه جوری با زبان کودک صحبت کنیم، بنابراین اگر کودکان هم ببینند اکثر دوره برای کودکان هم خوب است.
اساس این است که اگر شما یک مفهوم فلسفی کلامی اصولی یا هر مفهوم خردورزانه و عقلانی را خوب یاد بگیرید میتوانید جوری بیان کنید که هم بچهها بفهمند و هم بزرگسالها، بزرگسالها گاهی مواقع با آوردن اصطلاحات متن را پیچیده میکنند و در حقیقت نیاوردن این عبارتها متن روان میشود. متن روان و ساده را هم کودک میتواند بفهمد هم بزرگسال.
*برنامهای برای برگزاری چنین دورهای برای مخاطبان دیگر کشورها دارید؟
ما این دوره را برای کشورهای عربی هم قبلاً برگزار کردیم. امیدوارم که به زودی بتوانیم آن را برای دیگر کشورها هم انجام بدهیم.
*در کشورهای اسلامی دیگر کتاب و دورهای برای خداشناسی کودکان هست؟ اگر کتابی نیست پس چطور مسلمانان دیگر کشورها کودکانشان را آموزش میدهند؟ آیا آموزشهای سنتی پاسخگوی حجم زیاد شبهاتی که این روزها وارد میشود، هست؟
در کشورهای دیگر کتابهای ما به زبان عربی و انگلیسی ترجمه شده و در دسترس است. الان به زبانهای دیگری هم در حال ترجمه است و به زبانهای ترکی آذری و ترکی استانبولی، آلمانی و فرانسه و پرتغالی هم کتابهای ما ترجمه شده است.
نوعاً چطوری در ایران تا الان کتابی نبود و خیلی بچهها را با این مفاهیم آشنا نمیکردند و میگفتند که زود است، خیلی از کشورهای دیگر وقتی پاسخ نداشته باشند میگویند زود است بزرگ شوید یاد میگیرید.
موفقیت از آن کسی است که روی جهانبینی کودکان کار کند
*در دورهای که گروهکهای ضالهای مثل داعش برای جهان بینی کودکان برنامه دارند و حتی با بازی سعی در انحراف ذهنی آنها دارند، چنین دورههایی چه قدر میتواند کمک کننده باشد و چه کار برای ارتقا و همه گیرتر شدن آن باید کرد؟
به هر حال هرکس برای جهانبینی بچهها کار کند موفق است اگر داعش کار کند، موفق است ما کار بکنیم ما موفق هستیم. ما باید به صورت فعال برای بچههایمان کار کنیم. متاسفانه گاهی مواقع برخی از دانشهای ناقص یا غلط و یا از دور افتاده در دسترس برخی از مربیان قرار میگیرد و آنها به گمان اینکه نباید از خدا برای کودکان گفت، کودکان را به بازیها فیلمها و فضای مجازی میسپرند که در اختیار بیگانگانی است که یا عامدانه و بر اساس تئوری توطئه و یا نه مروج سبک زندگی خودشان است، مثلاً بدون اینکه قصد توطئه داشته باشند ولی از آنجایی که زندگی آنها یک زندگی الحادی و دور از خدا است به طور طبیعی تبلیغ الحاد میکنند و بهطور طبیعی دشمنی و مبارزه و مقابله با توحید میکنند، نه اینکه از سر دشمنی و عناد و توطئه، بلکه سبک زندگی خودشان را ترویج میکنند. به هر روی اگر ما از آموزش کودکانمان غفلت کنیم کودکان ما یا از سر دشمنی یا از سر جهالت مبلغان الحاد دچار جهانبینی غیرتوحیدی خواهند شد.
منبع:تسنیم