۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۱ : ۰۰
عقیق: یک سال پیش در چنین روزی، مادری دلش بیدلیل شور میزد؛ اما نمیدانست چرا. پدری سعی میکرد حواس خود را از اضطراب ناخواندهای که وارد ذهنش شده پرت کند. زن و شوهر هر دو سعی میکردند اضطراب را کنار بزنند و زندگیشان را بکنند، تا اینکه خبری آوار شد روی زندگیشان؛ خبر شهادت آرمان، خبر شهادت پر از درد و شکنجه آرمان علیوردی.
آرمان علیوردی یکی از مدافعان امنیت و شهدای اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ بود که آشوبگران او را در منطقه اکباتان در گوشهای دوره کرده و با شکنجههای وحشیانه به شهادت رساندند. در فیلمی که از شکنجه کردن او توسط اغتشاشگران در فضای مجازی منتشر شده مشاهده میکنیم هر چه از او میخواهند به اعتقاداتش توهین کند تا جانش را به او ببخشند، آرمان قبول نکرده و به طور واضح از آنچه خود به آن باور دارد، دفاع میکند.
فعالان قرآنی کشور که سالهاست به دیدار خانواده شهدای قرآنی میروند، این بار تصمیم گرفتند سری به خانه آرزو فروغی و عزتالله علیوردی بزنند. خانهای که قاب عکسهای آرمان بیشتر از هر چیز دیگری به آن خانه نور میبخشید.
وقتی مهمانان نشستند، برادر ۱۲ ساله آرمان، محمدامین، وسایل پذیرایی را از مادربزرگش در آشپزخانه تحویل میگرفت و با سلیقه و ادب از مهمانان برادرش پذیرایی میکرد.
خیلی از کارهایی که آرمان انجام میداد به خاطر مردم بود
پدر آرمان مثل همیشه غمش را پشت صورت آرام اما محکمش پنهان کرد و رشته سخن را در دست گرفت تا همسرش، که انگار این روزها قلبش باز به سنگینی چهارم آبانماه پارسال شده، مجبور به صحبت نشود. او لب به سخن باز کرد و گفت: «هم محیط خانه بر تربیت فرزند مؤثر است و هم جامعه. آرمان هم در مسجد رشد کرد و با افراد خاصی نشست و برخاست داشت. به همین خاطر من اعتقاد دارم آرمان در شناسنامه ۲۱ سال داشت اما از نظر فکری خیلی بالاتر از این سن بود.»
آرزو فروغی، مادر آرمان علیوردی
ما درباره آرمان صحبت میکنیم، اما در کنار آرمان، آرمانهای دیگری بودند و هستند
«خیلی از کارهایی که آرمان انجام میداد، به خاطر مردم بود» پدر آرمان این را گفت و ادامه داد: «او از دانشگاه به حوزه رفت. برای خودش تحصیل میکرد اما به بچههای دیگر هم در مسجد درس میداد. شاید اگر کسی از بیرون کار او را میدید، فکر میکرد به ازای تدریس خصوصی پول میگیرد، اما کسانی که در کار جهادی هستند و به دیگران درس میدهند، نه تنها پولی نمیگیرند بلکه از خودشان نیز هزینه میکنند.»
او ادامه داد: «در همین مسجد افراد دیگری هم کار و فعالیت میکنند ولی گمنام هستند. ما درباره آرمان صحبت میکنیم، اما در کنار آرمان، آرمانهای دیگری بودند و هستند.»
ضربههایی که به آرمان میزدند حساب شده بود
عزتالله علیوردی گفت: «آرمان با بچهها متواضعانه رفتار میکرد و حواسش بود که دلگیر نشوند؛ اما نه تنها ضعیف نبود، بلکه شجاع هم بود. شبی که آرمان به شهادت رسید، اوضاع در منطقه اکباتان قرمز بوده و وضعیت خطرناکی به وجود آمده بود. در شلوغی آن شب که خیلیها فیلمش را هم دیدهاند، بالای ۲۰۰ ـ ۳۰۰ نفر آرمان را دوره کرده بودند و ۷۰ ـ ۶۰ نفر هم او را میزدند؛ با این حال آرمان که بچه متواضعی بود، در مقابل کسانی که وحشیانه او را میزدند کوتاه نیامد. در صورتی که شاید با گفتن یک کلمه از زیر دست آنها در برود.»
«ضرباتی که به او زدند، شوخی نبوده و این طور نبود که در آن شلوغی هر کس بیاید و ضربهای بزند. همه این ضربهها حساب و کتاب شده بود!» پدر آرمان این را گفت، آهی کشید و با طمأنینه توضیح داد: «برای مثال به ران ضربه میزنند تا شخص دیگر نتواند حرکت کند یا به سر ضربه میزنند تا گیج شود. با این حال آرمان مقابلشان ایستاد.»
آرمان علیوردی، از شهدای اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱
مردم خودشان قضاوت کردند
صحبت از شجاعت آرمان که شد، پدرش او را این طور توصیف کرد: «خیلی از کارهایی که آرمان میکرد، برای آیندگان درس شده است. ما مثل شهید حججی، آرمان و ... زیاد داشتیم. گاهی اوقات حق و باطل برای مردم مجسم میشود. در ماجرای شهادت آنها خود مردم آمدند و قضاوت کردند، نه ما. از فردای روزی که آرمان را زدند، مردم با همان فیلم ۴ دقیقهای که در چند مقطع او را زدند، قضاوت کردند.»
او نفسی کشید و گفت: «مردم در فیلم دیدند که جوانی بیگناه را به اسم شعار «زن، زندگی، آزادی» زدند؛ در حالیکه شعاری که میدادند با خودشان مطابقت نداشت. شعار میدادند و میزدند.»
مردم در فیلم دیدند که جوانی بیگناه را به اسم شعار «زن، زندگی، آزادی» زدند؛ در حالیکه شعاری که میدادند با خودشان مطابقت نداشت. شعار میدادند و میزدند
میخواستند جای ظالم و مظلوم را عوض کنند
آقای علیوردی ادامه داد: «یکی تشویق میکرد، یکی میزد، خیلیها پشت صحنه کار میکردند، خیلیها از آن طرف دستور میدادند، حتی تماشاچیهایی که در حال تشویق بودند در قتل آرمان شریک هستند. شاید حتی کسی که روی او گازوئیل ریخته بود در نزدیکی ما زندگی کند. اما آنها سرانجام باید جوابگو باشند، حتی اگر در آن دنیا باشد. مظلومیت آرمان این وسط ماند.»
آرمان علیوردی، از شهدای اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱
بابای آرمان گفت: «آنها میخواستند جای مظلوم و ظالم را عوض کنند؛ اما با همان فیلمی که خودشان گرفتند و خودشان پخش کردند، باعث گیر افتادن خودشان شدند و خودشان هم باعث مشخص شدن ظالم و مظلوم شدند.»