۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۸ : ۰۴
عقیق: با پایان یافتن اولین سال از فعالیت مرکز تخصصی احیاء امر در ساختار جدید خود، نشست اعضای این مجموعه با استاد میرباقری به منظور رونمایی از کتاب سال 1401 (گزارش یکساله مرکز تخصصی احیاء امر) برگزار شد. در این نشست تلاش شد با تشریح فعالیتهای انجامشده، از نکات ایشان برای اصلاح و ترمیم مسیر گذشته و طراحی چشمانداز آینده این مجموعه بهره کافی گرفته شود.
دکتر مصباحالهدی باقری در ابتدای جلسه به توضیح فلسفهی وجودی مرکز تخصصی احیاء امر و تاریخچهی اجمالی آن از زمان پیدایش به عنوان هستهی احیاء امر در مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) تا حضور در قامت مجموعه تخصصی احیاء امر به عنوان یک مرکز مستقل پرداختند.
در ادامه دکتر سیدابوالحسن حسینی، مدیر مرکز تخصصی احیاء امر، مقدماتی را پیرامون مأموریت و منطق اقدامی که در مجموعه وجود دارد بیان کردند. ایشان مأموریت مرکز تخصصی احیاء امر را «پردازش نظری و جریانسازی عملی برای تحقق هیئت الگو در نظام تمدنی شیعه» معرفی کردند و موفقیتهای کسب شده و درخشش مجموعه را مرهون ترکیبی منحصر به فرد از سه مؤلفه دانستند؛ «زیست در محیط علمی دانشگاه امام صادق (علیه السلام)»، «برخاستن از هیئت میثاق با شهدا» و «حاکم بودن منطق تربیتی مرکز رشد».
اعضاء این مرکز که در رشتههای گوناگون علوم اجتماعی تحصیل میکنند و دارای سابقه و تجربه خادمی در هیئت میثاق با شهدا هستند و به فعالیتهای علمی - پژوهشی و جریانسازی عملی در این حوزه مشغول هستند، به صورت مجزا گزارشی از مأموریت اختصاصی خود و اقدامات صورت گرفته در یک ساله گذشته مطرح کردند و استاد میرباقری در جریان فعالیتهای صورت گرفته قرار گرفتند. برخی از مواردی که در این بخش از جلسه و توسط اعضای مؤسسه تشریح شد، عبارت بودند از:
بیان نکات راهبردی ناظر به مجموعهی فعالیتهای مرکز تخصصی احیاء امر بخش دوم نشست را به خود اختصاص داد. آیت الله سیدمهدی میرباقری در ابتدا این نوع از جلسات را مایهی امیدواری به نسل جدید و آتش به اختیارها دانستند و اذعان داشتند، احساس میشود ادبیاتی بر محور انقلاب اسلامی دارد تولید میشود که نقطههای جوشش برای علوم انسانی و علومی است که بر اساس آنها اداره جامعه شکل میگیرد.
استاد میرباقری در هر بخش از ارائه گزارش، نکات و توصیه هایی را مطرح فرمودند. در خصوص طرح سدره و ارتقاء آن در طرح خانه حسینی، دو نکته اشاره فرمودند: اول آنکه محتوایی که بنا هست از طریق مبلغین ارائه بشود، باید حاوی نظام فکری مؤثری باشد که بتواند رابطه بین اعتقادات و عمل اجتماعی را تمام کند. دوم آنکه به تبع مدرنشدن کشور مشکلات گسترده شده و جریان مشاورهای در حال فعال شدن است که بسیار خطرناک است. در این جریان مشاورهای، طبقهی مرجعی درست میشود که مردم به آنها رجوع میکنند و البته آنها به لحاظ تعلیم طبیعتاً علوم انسانی غرب را آموختند و از حیث تربیت، تربیت صحیح اسلامی ندارند که بتوانند مرجع خانواده قرار بگیرند و اینها آفات بسیاری درست میکنند و دارند به شدت به آن دامن میزنند که اتفاق بیفتد و کار سازماندهی شدهای است و اگر اینگونه جلو برود شاید در طول یک دهه یک طبقه مرجع جدی برای حل مسائل اشخاص و خانوادهها پیدا بشود که به شدت دامن میزنند به الگوهای غربی.
اگر این روحانی خانواده بخواهد جایگزین آن بشود آموزشهایی نیاز است. اگر بخواهید روحانیون طبقه مرجع در این امور باشند باید دانشهای لازم متناسب با بحرانهای کنونی اشخاص و خانواده را داشته باشند. این کار اگر خوب الگوسازی بشود میتواند جایگزین جریان مشاوره بشود و چون همراه تعلق به سیدالشهدا و روضههای خانگی و آن عواطف و احساسات است هم تأثیرش زیاد است هم مرجعیتش به سرعت شکل میگیرد. تربیت نیروی انسانی در طراز این کار نیاز است. این مرکز میتواند این کار را الگوسازی کند. انسانی که میخواهد محرم اسرار خانواده بشود و مشکلات آن را حل کند هم باید توانایی روحی، هم توانایی ذهنی و هم مهارت داشته باشد، هر سه را لازم دارد. اگر میزان تقوا برای اینکه انسان مشاور خانواده شود وجود نداشته باشد از درون آن آسیبهای فراوانی بوجود میآید.
آیت الله میرباقری در ارتباط با طرح میثاق کودکی و بازیوارسازی، اظهار داشتند: «مراقب باشید این بازی رهزن نشود. در واقع به یک معنا ما بازی نداریم، یک نوع تعلیم و تربیت است، حتی در دوره کودکی هم لهو و لعب نداریم. البته مقصود شما همین است، اما تلاش کنیم ادبیات ما متناسب با معارف اهل بیت باشد. ما باید مبانی خودمان را در همه شئون تسری بدهیم. وادی امام حسین (علیه السلام) وادی حیاه الآخره هست آنجا وادی لهو و لعب نیست. در مدل تربیتی اهل بیت سرگرمی به این معنا نداریم.»
حجت السلام میرباقری در ارتباط با اندیشکده مطالعات حسینی و پژوهشهای انجام شده، اذعان داشتند: «احساس میشود در موضوعات پژوهشی اندیشکده، یک مدل اجمالی وجود دارد، ولی این مدل باید تکمیل بشود؛ چون هیئت یک بیرون دارد یک درون. نظام روابط درون و بیرون تعریف بشود و هم نظام شامل و هم نظام مشمول مدنظر قرار بگیرد هر دو مورد توجه قرار بگیرد. آنچه در خصوص سه رکن هیئت، یعنی امام، زائر و خادم بیان فرمودید، ناظر به نظام مشمول و خود هیئت بود؛ و اگر بخواهید نسبتش را با بیرون ببینیم پژوهشهای جدیتری مطرح میشود، نسبتش با خانواده، حاکمیت و صنفها و... باید دیده شود، خانواده رابطه بیرونی است. اگر بخواهیم جامعه بر محور هیئت داشته باشیم، باید نسبتهای هیئت با بیرون هم در یک مدلی مطالعه بشود که بتواند متغیرهای درونی و بیرونی را با هم ببیند و موضوعات پژوهشی بر اساس یک نظام متقنِ طراحی شده، باشد.»
«در مورد پژوهشهایی که پیرامون اندیشه امامین انقلاب انجام میدهید، حتما باید به روش و مدل محتوایی برسید. برخی از آثاری که منتسب به امامین انقلاب منتشر شده، بی اساس است و صرفا فیشهایی را کنار هم گذاشتهاند و به ایشان نسبت میدهند. در حالی که قرائت این اندیشه، نیاز به تحلیل دارد، هم منطق میخواهد هم مدل محتوایی میخواهد و الا چیزی را نسبت میدهیم که هر کسی از ظن خود شد یار من. مدل قرائت مهم است به اضافه چارچوب معنایی که امکان تحلیل روشن و جمعبندی از فیشها را میدهد.»
«نکته سوم در خصوص اندیشکده هم اینکه عنایت داشته باشید جایگاه هیئت را پایین نبینید. هیئت، حلقه اتصال جامعه به ادبیات عاشورا است، محور تحولات تاریخی جامعه شیعه است. این تشکیلات را در مطالعات دست کم نگیرید. همینطور که از دل عاشورا انقلاب در میآید، از دلش حتما نظام و حکمرانی و جامعه هم بیرون میآید. کما اینکه هیئت مهمترین نهاد بوده است در ایجاد انقلاب اسلامی، در مراحل بعد هم باید همان نقش را برایش قائل شد. در همان مراحل اولش هم ادبیاتسازی نشده است که نقش هیئات در خود انقلاب اسلامی چه بوده و تفاوت آن با دیگر انقلابها چه بوده است. ادبیات علمی پیدا نکرده است. نقش هیئت را نقش رفیعی ببنید و ادبیات تولید کنید.»
«در تقاطع گیری با خانواده و امثال اینها، آنجایی که با اقتضائات دنیای مدرن تقاطع پیدا میکند خیلی مراقبه کنید. گاهی در تقاطعگیری غفلت از اقتضائات دنیای مدرن میشود و ناخودآگاه الگوهای آنها مورد تأیید قرار میگیرد. نکته بعدی اینکه در این تقاطعگیری سه سطح را پیش ببرید؛ سطح خرد، کلان، توسعه. هم در سطح ارتقاء ظرفیت کل، هم در کلان یعنی ساختارها و خرد یعنی موضوعات، در سه سطح بحث را ببرید. یعنی هیئت وقتی با خانواده تقاطع پیدا میکند هم میتواند در افزایش ظرفیت خانواده مؤثر باشد که وحدت خانواده را افزایش دهد هم میتواند در ساختار خانواده و هم در موضوعات میتواند این اتفاق میافتد. نه فقط با خانواده با جامعه هم همین سه سطح باید دنبال بشود.»
استاد میرباقری در پایان جلسه و بعد از شنیدن گزارش اعضا و اظهار نظر نسبت به هر یک از بخشها و فعالیتهای مرکز احیاء امر، در ادامه به بیان سه نکته راهبردی بر اساس آیاتی از قرآن پرداختند و نسبتسنجی این آيات را با دستگاه اباعبدالله (علیه السلام) تشریح کردند؛
«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً» (سوره مبارکه کهف آیه شریفه ۹)
آیت الله میرباقری پس از قرائت و بیان شأن نزول آیه اظهار داشتند: «سیدالشهدا و عاشورا کهف جامعه مؤمنین در برابر مخاطراتی است که آنها را تهدید میکند. یک بساط شکوفهها و جلوههای دنیا است که در دست اهل دنیاست و جلوه پیدا میکند و اگر این کهف نباشد امکان نجات نیست. سید الشهدا کهف این امت است. هیئت نهادی است که پناهگاهی در برابر دستگاه عظیم شیطان است. این کهف ما را نجات میدهد.»
ایشان در ادامه افزودند: «در برابر ابتهاجات مادی که در دستگاه شیطان و بنیامیه درست میشود اگر حضرت عالم را وارد آن حزن عاشورایی نمیکردند هیچ کس از دل آن لهو و لعبها بیرون نمیآمد، این حزن، مؤمن را از دل دنیا و شکوفهها و جلوههای آن عبور میدهد. ما به دید یک کهف در برابر کل فتنهها به هیئت نگاه کنیم و ببینیم چگونه میشود این را پناهگاهی برای همه طبقات مؤمنین قرار داد. باید به هیئت به این دید نگاه کنیم. باید خیلی تأمل کرد که چگونه در دل فتنههای سنگین میتوان این پناهگاه را بالفعل کرد. باید روی این بحث سرمایهگذاری کرد تا ببینیم چگونه میشود این کهف را گسترش داد برای اقشار و جریانهای مختلف و چگونه میشود جامعه را به سلامت از این فتنهها عبور داد.»
«هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ» (سوره مبارکه حج آیه شریفه ۱۹)
جهاد تبیین موضوع دیگری بود که حجت الاسلام میرباقری با قرائت این آیه به بیان اهمیت آن در عصر حاضر و نسبت آن با امام حسین (علیه السلام) و عاشورا پرداختند. ایشان در ارتباط با این موضوع اظهار داشتند: «این درگیری یک درگیری عظیم تاریخی است. هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ سیدالشهدا فرمودند ما هستیم و بنیامیه. در روایت دیگری امام صادق (علیه السلام) ظاهراً میفرمایند ما میگوییم طرح خدا درست است آنها میگویند طرح ما درست است بعد حضرت فرمودند جدم با ابوسفیان میجنگید جدم امیرالمؤمنین با معاویه میجنگید، سید الشهدا با یزید و فرزندم با سفیانی. این یک جریان مستمر است. این درگیری در عاشورا به قله خودش میرسد. زیارت عاشورا را ملاحظه کردهاید، اگر این توجه در انسان پیدا شد که عظمت درگیری و وسعت کار سیدالشهدا را دید که درگیری ایشان در مقیاس سماوات و ارض است و عظمت مصیبت، انسان را به این بصیرت میرساند که آفاق میدان درگیری تا کجاست و موضع ایجاد میکند؛ از لعن تا برائت تا صف و قتال تا این قتال کشیده میشود به خونخواهی حضرت، قرب و معیت و ثبات قدم.»
ایشان در ادامه افزودند: «در این میدان درگیری اگر بتوانیم عاشورا را خوب تبیین کنیم میتواند محور بصیرت نسبت به میدان درگیری حق و باطل و شناخت جریانها باشد.» استاد میرباقری با بیان مثالی از دوران امیرالمؤمنین و اهمیت و لزوم همراهی با ولی به تکمیل این بحث پرداختند. سپس اظهار داشتند: «میتوان با عاشورا - اگر خیلی جزئینگر نباشیم - یک جهاد تبیین گستردهای را رقم زد. در همه دورهها مورد نیاز بوده است و امروز نیاز ضروری جامعه ماست و نیاز گستردهای است. ما یکی از مشکلاتی که داریم این است که ادبیات نداریم برای تبیین انقلاب اسلامی و دستاوردهایش. هنگام تبیین، با ادبیات توسعه تبیین میکنیم در حالی که این ادبیات و شاخصهای آن برای تبیین انقلاب اسلامی نیست. با عاشورا میتوان یک ادبیات فاخری تولید کرد برای تبیین موضع حق و باطل در عرصههای مختلف و پیروزیهای حق و شکستهای باطل و نقطه ضعفهای خودمان. این میدان درگیری تاریخی، میدانی است که باید از آن برای تبیین میدان درگیری امروز کمک بگیریم.»
«وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلى شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ» (سوره مباکه آل عمران آیه شریفه ۱۰۳)
استاد میرباقری پس از بیان شأن نزول و ماجرای این آیه به توضیح نعمت مورد اشاره در آیه پرداختند که همان نعمت رسول است و در دوره بعد ایشان نیز امام است که رشته نعمتی است که توسط ایشان عداوت تبدیل به اخوت میشود و رشته اعتصام است. ایشان اظهار داشتند: «سیدالشهدا حبلاللهی است که میتوان با او یک جامعهی دیگری ساخت. جامعهای که بر لبههای جهنم است تبدیل بشود به یک جامعه بهشتی، با سیدالشهدا میتوان این کار را انجام داد. دنیای غرب جامعه مبتنی بر بازار را میسازد که آدمها به دنبال منافع حداکثری خود هستند و مبنای آن بر صفات رذیله است. ما در برابر دنیای امروز باید سبک جدید اجتماعی که از جمله خانواده است بسازیم، یعنی پناهگاه ما در چالش بین توسعه و پیشرفت هیئت است.»
ایشان اضافه کردند: «هیئت مهمترین نهادی است که میتواند محور یک سبک زندگی جدید مبتنی بر اصول پیشرفت باشد نه توسعه. آنها به دنبال احیای اصول توسعه در جوامع اسلامی هستند ما به دنبال پیشرفت مبتنی بر پرستش خداوند متعال هستیم. ما میخواهیم جامعهای درست کنیم در سمت بهشت، مبتنی بر الفت و اخوت که این جامعه، «محوری» میخواهد که اعتصموا بحبل الله است؛ سیدالشهدا و عاشورا محوری است که میتوان با آن سبک زندگی جدیدی را رقم زد در برابر سبک زندگی مدرن و ما باید هیئت را به عنوان مهمترین نهادی که وجود دارد که میتواند پایگاهی بشود برای شکلگیری سبک زندگی جدیدی در جامعه در نظر بگیریم». ایشان در انتهای این بخش افزودند: «بخشی از پژوهشها باید برود به سمت ایجاد یک جامعه جدید و سبک زندگی جدید مبتنی بر اصول پیشرفت بر محور عاشورا که بخشی از آن خانواده است.»