۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۱ : ۰۹
عقیق: دیدار رمضانی دانشجویان و رهبر معظم انقلاب که غیر از سالهای کرونایی، به صورت منظم و در ماه رمضان هر سال برگزار میشود، امسال نیز 29 فروردین برگزار شد.
دانشجویان در این دیدار سخنان مهمی مطرح کردند و رهبر انقلاب نیز ضمن تمجید از روح سخنان دانشجویان، مطالب مهمی درباره «تحول» در کشور بیان کرده و به برخی نکات مطرح شده توسط دانشجویان نیز پاسخ گفتند. متن بیانات رهبر معظم انقلاب و سخنان دانشجویان و همچنین حاشیهنگاری این دیدار پیشتر در تسنیم منتشر شده است.
امّا خانم مهسا شمس خبرنگار تسنیم حاشیهی متفاوتی را هم از این دیدار نوشته است که در ذیل میخوانید:
روز 29 فروردین دیدار رهبر معظم انقلاب با دانشجویان برگزار شد؛ به گفته دانشجویان این دیدار با دیدارهای دیگر یک فرق خاص هم داشت چراکه با روز تولد رهبر انقلاب مصادف شده بود. از همان ابتدا که وارد حسینیه امام خمینی (ره) شده بودم، دانشجویان جسته و گریخته شعار می دادند. پسران میگفتند «این همه لشگر آمده» و دختران در جواب می گفتند: «به عشق رهبر آمده» بعد ساکت می شدند و مشغول نوشتن چیزهایی بر برگه و روی دستشان میشدند.
قصد داشتم از این دیدار حاشیهنویسی داشته باشم، برای همین تا زمانی که حضرت آقا وارد شوند گرم صحبت با دانشجویان شدم؛ یکی از دانشجویان که دانشگاه فرهنگیانی است میگوید روز تولدش با او تماس گرفته و اعلام کردهاند در قرعه کشی دیدار دانشجویی اسمش انتخاب شده است. سیده زهرا میگوید این دیدار برای من تولدبازی است، روز تولدم گفتند میتوانی بروی دیدار رهبری و امروز هم که تولد رهبر انقلاب است.
دوباره صدای شعارها در حسینیه بلند شد؛ «ای پسر فاطمه؛ تولدت مبارک» یک روحانی پشت میکروفن مواردی را قبل از ورود آقا تذکر دادند؛ یکی از آن موارد استفاده نادرست از خودکار و کاغذهایی بود که در حسینیه برای یادداشت نویسی وجود داشت. آن روحانی گفت: «اینها برای یادداشت نویسی و نکته برداری است، شما نباید از خودکارها برای نوشتن کف دست یا از کاغذها برای نوشتن شعار استفاده کنید.» اما دیگر این تذکر دیر شده بود، برخی دانشجویان خوش ذوق تا توانسته بودند شعار نوشته بودند و همه بی قرار ورود رهبر انقلاب بودند.
ساعت 16:25 آقا وارد شد؛ برخی از شدت ذوق گریه میکردند، در ابتدا شعارها قاطی شده بود، هرچند نفری یک شعار میدادند، ولی کم کم شعارها هماهنگ شد؛ رهبر هم پدرانه با لبخند دانشجوها را نگاه میکرد و روی صندلی نشست. پسرها شروع کردند: «ای پسر فاطمه؛ تولدت مبارک» به دنبال آنها دخترها هم شعار دادند، اولین کلامی که آقا پشت میکروفن گفتند در جواب به همین شعار بود؛ حضرت آقا بیان کردند: «تولد من آنقدرها هم اهمیت ندارد، بگذرید»
دانشجوها مسیر شعارها هم را عوض کردند تا روی حرف رهبرشان حرفی نزنند؛ اما برخی از آنها برای حضرت آقا هدیه گرفته بودند، بسیج دانشجویی برای حضرت آقا یک انگشتر عقیق گرفته بود و تشکل دیگری پرچم حرم حضرت زینب را از طرف خود و خانواده های شهدا برای آقا آورده بودند که البته این پرچم را نتوانسته بودند با خود به داخل بیت بیاورند.
بعد از سخنرانی دانشجویان، حضرت آقا بیانات خودشان را آغاز کرد؛ در همان ابتدا رهبری بار دیگر به موضوع تولدشان اشاره کردند و گفتند: « شما به من لطف دارید اما تولد من مسئله مهمی نیست که بخواهیم در موردش صحبت کنیم» دانشجویان همگی یک صدا اعلام کردند، مهم است مهم است و صلوات فرستادند. بحث تولد حضرت آقا حتی به سفرههای افطاری هم کشیده شده بود؛ یکی از دختران میگفت این زرشکپلو با مرغها شام تولد آقا هست و دیگری میگوید این تولد است که همه برای عرض تبریک تشنه باشند و تو صبور و آرام.