۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۱ : ۱۳
عقیق: آیتالله سید محمدحسین حسینی طهرانی، فقیه، عارف و از شاگردان علامه طباطبایی بود. آیتالله طهرانی بیشتر با مباحث عرفانی شناخته شده است، اما وی در سالهای حضورش در تهران که همزمان با نهضت اسلامی امام خمینی بود، با حمایت کامل از نهضت، به سازماندهی نیروهای مبارز پرداخت. «رسالة لبّ اللباب فی سیر و سلوک اولی الألباب» از آثار ایشان است.
مرحوم علامه طهرانی در جلد اول کتاب امام شناسی به بیان لزوم پیروی از حق میپردازد وی یکی از احکام فطری و عقلی را لزوم متابعت از حق میداند.
سید هاشم بحرانی پانزده روایت از طریق عامه و یازده روایت از طریق خاصه روایت میکند مبنی بر آنکه علی با حق است، و حقّ با علی است، و بر آنکه حضرت فرمودند: خدایا حق را با علی قرار ده، هر جا که علی قرار دارد؛ و بر لزوم متابعت و پیروی از طریقه آن حضرت. ما در اینجا روایاتی که از طریق عامه نقل شده، را با حذف سند و بهاختصار بیان میکنیم.
ابراهیم بن محمد حموینی که از علما عامه است، و موفق بن احمد خوارزمی با اسناد متصل خود روایت میکنند از شهر بن حوشب، و زمخشری در ربیع الأبرار مرسلًا روایت میکنند: شهر بن حوشب میگوید: من در نزد امّ سلمه نشسته بودم، که مردی اجازه دخول خواست. ام سلمه گفت: کیستی تو؟ گفت: من ابوثابت غلام علی هستم. ام سلمه گفت: خوش آمدی ای ابو ثابت بیا بنشین. ابوثابت داخل شد، و ام سلمه بهاو مرحبا گفت. سپس ام سلمه گفت: ای ابو ثابت! در آن وقتیکه دلها بهسوی مقاصد خود به پرواز درآمد، و هر دلی بهمقصدی و آرزوئی، و دنبال شخصی پرید، دل تو بهکجا پرواز کرد؟ ابوثابت گفت دل من پیروی از علی نمود. ام سلمه گفت: خوب جایی بار خود را فرود آوردی! قسم به آن خدایی که جان من در دست اوست، حقاً از رسول خدا شنیدم که میفرمود: علی با حق و قرآن است، و حق و قرآن با علی است، و آن دو از هم جدا نخواهند شد، تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. و سپس ام سلمه گفت: من فرزند خود عمر، و فرزند برادر خود عبد الله بن ابی امیه، را فرستادم، تا در رکاب علی با دشمنانش نبرد کنند، و اگر رسول خدا ما زنان را امر نمیفرمود که در خانههای خود بمانیم، و در آسایشگاههای خود بیاسائیم، هر آینه من نیز برای حمایت علی از منزل بیرون میرفتم، تا خود را به علی رسانیده، و با مردان در صف جنگجویان علی بهکارزار با دشمنان او مشغول میشدم.
حموینی با اسناد متصل خود از ابوحیان تمیمی، از پدرش، از علی علیه السلام در کتاب «الجمع بین الصحاح الستة»، تألیف رزین امام الحرمین از صحیح بخاری از أمیرالمؤمنین علی بن أبیطالب علیه السلام از جز اول کتاب الفردوس از أمیرالمؤمنین علیه السلام و موفق بن احمد خوارزمی با اسناد متّصل خود از ابو الحباب تمیمی، از پدرش، از علی علیه السلام روایت کنند که: أمیرالمؤمنین علی بن أبیطالب فرمود که رسول خدا فرمود: خدا رحمت کند علی را، بار پروردگار حقّ را با علی بهگردش در آر هر کجا که علی میگردد.
حموینی با اسناد متصل خود از برادر دعبل خزاعی، از هارون الرشید از ازرق بن قیس، از عبد الله بن عباس روایت میکند: حضرت رسول الله میفرماید: حق با علی بن أبیطالب است هر کجا علی حرکت کند و در هر حالی که بوده باشد. از کتاب فضائل الصحابة با اسناد متصل خود از اصبغ نباته، از محمد بن ابیبکر از عائشه، که گفت شنیدم از رسول الله صلی الله علیه و آله که فرمودند: علی با حق است و حق با علی است، و آن دو هیچگاه از هم جدا نمیشوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
موفق بن احمد خوارزمی با اسناد متصل خود از شریک، از سلیمان اعمش، از ابراهیم، از علقمه و اسود میگویند: ما از ابوایوب انصاری شنیدیم که میگفت: شنیدم که رسول الله به عمار بن یاسر میگفت: ای عمار؟ تو را جماعت ستمگر خواهند کشت، و تو با حق هستی و حق با توست، ای عمار! زمانی که دیدی علی را که از یک طریق سیر میکند! و غیر علی از وادی دیگر، تو با علی باش و در طریق او گام بردار و تمام مردم را رها کن، علی تو را بههلاکت و ضلالت نمیافکند، و از هدایت خارج نمیکند. ای عمار! کسیکه شمشیری حمایل خود کند و بدان بخواهد علی را بر علیه دشمنانش نصرت کند خداوند آن شمشیر را در روز بازپسین به صورت گردنبندی از دُرّ به گردن او در آویزد و کسی که شمشیری حمایل کند و بخواهد با آن دشمن علی را یاری کند، خداوند در روز قیامت آن شمشیر را بصورت گردنبندی از آتش بهگردن او آویزان کند، عمار میگوید: بهحضرت رسول اکرم عرض کردم: کافیاست من مطلب را آن طور که باید دریافتم.