۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۸ : ۰۵
عقیق: مرحوم آیت الله حائری شیرازی در یکی از سخنان خود به «ارتباط فوتبال با زندان و اعدام» اشاره کرده بودند که متن آن بدین شرح است:
این فوتبال، یک جامعه کوچک است که مجرم دارد، قاضی دارد، زندان دارد، اخراج دارد. همه این چیزهایی که در جامعه هست در فوتبال هست. منتها یک جامعه کوچک است، یک دنیای کوچک است، قوانینتان را بر مبنای این وضع کنید.
ببینید، قوانین فوتبال هر جریمهاش، به شدت متناسب با جرم است. مثلاً در منطقه جریمه وقتی که یک کسی یک خلافی را میکند، یا با دستش توپ را میگیرد، این موجب پنالتی است. بازی فوتبال است، بنا بوده که با پا بازی کنید. حالا که دستت را آوردی در کار، جریمهاش پنالتی است. ما میبینیم که کارشناسانه عمل شده در فوتبال. قوه مقننه و قوه مجریه و قوه قضاییهاش هماهنگ کار میکنند که این جامعۀ زیبا را بوجود آورده اند.
در فوتبال، کارت زرد دادنش هم زیبا است. کارت سرخ دادن هم زیبا است. طرف را هم که اخراج میکنند، زیبا است. مردم لذت میبرند، نه اینکه ناراحت بشوند. معنایش این است که در احکام جامعه هم اگر اعدامش به موقع باشد، زیبا است. نباید از حکم اعدام ترسید. ببینید چه کار کرد؟ وقتی کارت قرمز داد یعنی از بازی برو بیرون؛ اعدام هم یعنی از بازی برو بیرون.
کارت زرد و قرمز، خشونت نیست. کسی که زیباشناسی دین را بداند، میفهمد که دست دزد را قطع کردن، بسیار قشنگ است. صد در صد قشنگ است. صد در صد زیبا است. چرا؟ یک دست قطع کن، یک شهر آرام بشود! یک دست قطع کن، یک عالَم نفس بکشد! راحت بشود! چقدر روی دیوار خانهها سیخ برای امنیت آویزان کردهاند، قفل روی قفل، قفل روی قفل! چه فایده دارد؟ این زندگی است؟! این زندگی است که زن امنیت نداشته باشد بخواهد بیاید در کوچه؟ کار این آقا که مزاحم ناموس مردم میشود، زشت است، اما دار زدن او قشنگ است.
عالَم نمیفهمد، میگویند اعدام کردن، خشونت است. بیچاره ها! شما اینهمه سال که زندان درست کردید در اروپا، چندتا دزد را از دزدی بازداشتید؟ شما که دیگر مشکل بیکاری ندارید، پس این گانگسترها چیست؟ شما راهی ندارید غیر از همان کاری که در فوتبال میکنید! همان را عمل کنید. کارت زرد لازم است. زندان، کارت زرد است. اعدام، کارت سرخ است. به او میگوییم اگر نمیتوانی در این بازی شرکت کنی، لایقش نیستی، از بازی بیرون برو.
اگر داور این کار را نمیکرد، هر کس که قویتر بود، پهلوانتر بود، توپِ او میرفت در گل. چینیها ریز و کوچک هستند، کرهایها ریز و کوچک هستند، آفریقاییهایی هیکلدار و درشتاند. اینها وقتی با هم مسابقه میدهند، چینیها برنده میشوند. حالا اگر واقعاً به زور و هیکل بود، محال بود چینیها یک گل به آنها بزنند! یک هُلی به آنها میدادند و پرتشان میکردند آن طرف. اما الآن این چینی، از لای دست و پای اینها رد میشود، گل میکند، اما آنها جرأت ندارند دست به او بزنند! عالَم همین است. بروید هرچه در فوتبال پیدا کردید از جامعه و حکومت مطالبه کنید.
منبع: دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله حائری شیرازی