۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۵ : ۰۴
عقیق: فتنه، اساسیترین حربه جبهه باطل برای متوقف کردن جریان حق است. در طول تاریخ، بیش از آن که زورگویی و اِعمال فشار بخواهد مؤمنان را از پا در بیاورد، این گسست و تشتت ناشی از فتنهها بوده که عامل فشل شدن و تضعیف جبهه حق واقع شده است. در ادامه سخنان حکیم انقلاب، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را در مورد برخی ویژگیهای فتنه و خاصیت آن میخوانیم.
دل درگیر فتنه نشود!
انسان گاهی اوقات وارد یک میدانی میشود، پاک وارد میشود، لیکن ممکن است خدای نکرده پاک از آنجا بیرون نیاید. انگیزههای مادی جذابند، خطرناکند. پول چیز خطرناکی است. ببینید امام سجاد (سلام الله علیه) در آن دعای مرزدارانِ صحیفه سجادیه، که به مرزداران و سربازان و مجاهدان جبهه دعا میکند، از جمله دعاهایش این است که پروردگارا! یاد مال فتون را از دل اینها ببر. این تعبیر «فتون»؛ فتنهانگیز، فقط در مورد مال در این دعا بهکار رفته؛ «المال الفتون». مال، فتنهانگیز است. فتنه همیشه به معنای فتنه در عرصه اجتماع نیست؛ بدتر از او، فتنه در عرصهی دل انسان است. اگر راه دلبستن به پول و به زندگی و به تشریفات و به جاه و جلال و اینها را بر روی دل باز کردید، دیگر واقعاً حد یقف ندارد. ... مراقبت از خود است. خودسازی و مراقبت از خود، اساس همه این کارهاست که میتواند انشاءالله همهی ما را هدایت کند و خدای متعال بایستی کمک کند. از خدای متعال بایستی کمک خواست، باید استغاثه کرد، باید به قرآن و دعا و تضرع پناه برد. (۱۳۸۷/۰۳/۲۱)
شعار فتنه، حق اما برای کار باطل است
فتنه یعنی چه؟ یعنی اشتباه و اختلاف صفوف، اختلاط صفوف، مخلوط شدن حق و باطل. «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولی الشّیطان علی اولیائه» مسأله مخلوط شدن حق و باطل، استفاده از شعارهای حق برای افاده مرام باطل و استفاده از نمادهای حق برای محکم کردن قواعد و پایههای باطل، از بلاها و بیماریهایی بود که در روزگار امیرالمؤمنین وجود داشت، لذا آن حضرت افشاگری میکند.
نهجالبلاغه و فتنه
در باب فتنه، امیرالمؤمنین در نهج البلاغه دوگونه حرف دارند. یکی مطلبی است که درباره کل عنوان فتنه بحث فرمودهاند. ... در خطبه دوم، به نظرم آنجا که راجع به ظهور پیامبر اکرم حرف میزند، اشاره میکند به وضع مردم و از جمله میفرماید: «فی فتن داستهم باخفافها، و وطئتهم باظلافها، و قامت علی سنابکها، فهم فیها تائهون حائرون جاهلون مفتونون فی خیر دار، و شرّ جیران، نومهم سهود و کحلهم دموع.» ... حضرت درباره فتنه حرف میزند: اسب وحشی فتنه این طور مردم را زیر پا انداخته بود، با لگد آنها را خرد میکرد، با سم سر آنها را میکوبید، بعد با وحشیگری سربلند میکرد، و مردم آنجا خوابشان بیداری و سرمه چشمشان اشک بود. سخن از فتنه پیش از ظهور پیغمبران است، وضع جوامعی را که انبیاء از آنجا ظهور کردهاند و مبعوث شدهاند بیان میکند و در حقیقت اشاره میکند به وضع زمان خودش و مردم را از فتنه پرهیز میدهد و میترساند.
مورد دیگر آن جایی است که فتنه مشخصی را ذکر میکند مثل تمام حرفهایی که راجع به مخالفین خودش، که آن جنگها را راه انداختند، بیان فرموده، راجع به معاویه، راجع به طلحه و زبیر، راجع به عایشه، راجع به کسانی دیگر، راجع به خوارج، مشخصا آن چیزهایی را بیان فرموده که در دیدگاهش فتنه به حساب میآمده است. این نوع دوم در حقیقت افشاگری است، امیرالمؤمنین برای این که فتنه را از بین ببرد و بخواباند بر آن است که چهرهها را روشن کند، این بهترین راه است. فتنه یعنی چه؟ دو گروه به هم افتادهاند، گرد و غبار است، چهرهها شناخته نمیشوند، گاهی انسان به برادر خودش شمشیر میزند، از برادر خودش خنجر میخورد، گاهی هم با یک دشمن در کنار هم راه میروند به او اعتماد میکند، و این فتنه است. علاج فتنه چیست؟ افشاگری، اصلا هیچ چیزی مثل افشاگری فتنه را علاج نمیکند و امیرالمؤمنین افشاگری میکند، این افشاگری حاکی از وجود این بیماری در آن روز است. (۱۳۶۴/۰۱/۱۹)