۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۳ : ۰۷
عقیق:
پیادهروی اربعین یک مراسم و تجمع عظیم عزاداران نیست، زیرا مقام عزا و عزاداری برای سیدالشهدا(ع) همیشه و در همه نقاط و اعصار حیات شیعه جاری است و مختص به زمان و مکان خاص نیست. پس بافت هویتی و فرهنگی اربعین متفاوتتر از یک قیام برای اقامه عزاست. اما از سوی دیگر اربعین درعینحال که یک فرهنگ مادر بهحساب میآید، ویژگیهایی دارد که خود را از قالب فرهنگ بیرون میکشد و بر فضای پیرامونی خودش و گفتمان آن، غلبه مییابد. اربعین را میتوان یک فناوری بینا فرهنگی دانست که در نسبت با دو امر فرهنگ و سیاست در حال رفتوبرگشت است. وقتی از نقش سیاست سخن میگوییم منظور مراودات و قواعد رسمی و قانونی هست که بهتبع فناور بودن اربعین، تغییر ماهوی پیدا میکند. اربعین مفاهیمی همچون مرز بین کشورها و تفاوت فرهنگ زیستن را درمینوردد و برای مدت هرچند کوتاهی این امر فرهنگی بر قواعد و چارچوبهای غالب میشود. وقتی زائری از پاکستان ۳۰۰۰کیلومتر دورتر از حرم عشق، مرزها را پشت سر میگذارد، درواقع نقطه تلاقی و برخورد امر فرهنگی با امر سیاسی است. در نسبتسنجی روابط این امر فرهنگی میتوان اینگونه تعبیر کرد که اربعین ماحصل مجموعهای از تعاملات و تبادلات بین مسئله دین و فرهنگ عمومی است. وقتی شما زائر دیار کربلا میشوید درعینحال که با شوق دینی برای زیارت مزار سیدالشهدا(ع) پای در مسیر میگذارید، مجموعهای از فرهنگها و خردهفرهنگهای خود را برای امر والاتری فدا میکنید. احترام به فرهنگ و مردم عراق، تلاش برای آرامسازی جو سیاسی و اجتماعی عراق برای برگزاری راهپیمایی اربعین بخشی از فداکاری فرهنگی است.
پیادهروی اربعین حسینی از وجوه ممتاز هجرت در فرهنگ سیاسی شیعی است که بهعنوان بزرگترین اجتماع انسانی جهانی برگزار میشود. این اجتماع باشکوه مذهبی علاوه بر دارابودن وجوه ممتاز مذهبی، واجد پیامهای عمیق سیاسی و اجتماعی است. بر همین اساس شاید بتوان اربعین را در بستر جامعهشناسی سیاسی و حوزه جنبشهای اجتماعی نیز مورد بررسی و مداقه قرار داد. وقتی واقعه اربعین را از این منظر بررسی میکنیم با مؤلفههایی همچون: استمرار ساختار و ستاد مسئله، بهرهبردن از طیف وسیع شرکتکنندگان، وحدت و ارزشمندی هدف، تکرار و تعهد در اجرای آن برمیخوریم که همگی این مؤلفهها نشان میدهد اربعین حسینی یک جنبش عظیم اجتماعی است. جنبشهای اجتماعی متناسب با کارکرد و توان رهبریشان در تاریخ مدتهای مختلفی برای باقیماندن دارند اما اربعین براساس بافت عظیم و تاریخسازی همچون واقعه عاشورا شکلگرفته است؛ لذا این بهعنوان یک جنبش اجتماعی ذاتاً بادوام و مانا هست و خواهد بود. صرفاً این جنبش به تغییر نوع مواجهه بافرهنگ پیرامونی خود متناسب با مسائل و رخدادها میپردازد و ماهیت خود را از دست نمیدهد و از مؤلفههایش عدول نمیکند.
مکان و ظرفیتهای پیادهروی عظیم اربعین بهمثابه یک آیین و منسک معنوی را میتوان از منظر ارتباطات میانفرهنگی نیز مورد بررسی قرار داد. ارتباط و تماس فرهنگی زائران کشورهای مختلف جهان اسلام و از فِرق مختلف و برخی ادیان در این آیین مشترک معنوی، مسئلهای مهم و بینافرهنگی بهحساب میآید که میتواند زمینههای همگرایی و تسهیل ارتباطات میانفرهنگی زائران ایرانی و عراقی را فراهم کند. تفاوتهای فرهنگی در اجتماع عظیم اربعین و حضور کنشگران فعال با هویتهای مختلف قومی، نژادی و فرهنگی نیازمند استفاده از روشهایی هست که بتواند جنبههای ارتباطی و فرهنگی این جمعیت متکثر و متنوع را در جهت همگرایی، مدیریت و راهبری کند. سازوکارهای فرهنگی عامه، همچون: گفتوگوی همدلانه بین زائرین، پذیرایی از مهمانان سایر کشورها، ارتباطات غیرکلامی و نظایر آن میتواند مبدأهای شکلگیری همگرایی، فرهنگپذیری و تقویت اتحاد بین شیعیان شود؛ لذا حضور سالانه میلیونها زائر با تمایزات هویتی در امر مشترک آیینی و مذهبی، بیانگر بسط تمدنی این امر بینفرهنگی و توسعه مناسبات انسانی و ارتباطات میانفرهنگی در خلال راهپیمایی اربعین حسینی است.
هرقدر هم که اربعین حسینی را از منظر فرهنگی موردبررسی قرار دهیم، اما باید گفت بخش زیادی از محبوبیت این آیین به جاذبههای فرهنگ حسینی مربوط میشود. اما همین محبوبیت در دل امر اجتماعی، منجر شده تا اربعین را به یک سرمایه اجتماعی گرانبها تبدیل کند. شاید تا یک دهه قبل کسی تصور نمیکرد این حرکت عظیم به یک سرمایه اجتماعی بین ملل تبدیل شود. اما الان و پس از تکرار حضور پرشورتر هرساله مردم در این آیین، باید گفت حراست از اربعین بهعنوان یک سرمایه اجتماعی امری مهم و حساس است. ازاینرو که با دولتی شدن این مناسک و حضور سازوکارهای بوروکراسی شاید این آیین از جنبههای اجتماعی و مردمی بودن خود دور میشود و بهتبع آن کارکردهای فرهنگی و دینی خود را از دست میدهد؛ لذا ساختار دولت باید بهعنوان نگهبانی امین و دلسوز از این سرمایه اجتماعی حمایت و مراقبت کند تا با کنشگری خود در عرصه فرهنگی برای جامعه مفید باشد.