عقیق: کافیست لحظهای کنار بایستید و چشم بیندازید به مردمی که از شهرها و روستاهای مختلف ایران قدم در مسیر پیاده روی اربعین گذاشتند. یکی با بچه کوچک آمده و دیگری کمک حال پدر یا مادر پیرش هست. دیگری فرزند معلولش را به نیت شفا روی ویلچر میبرد و بچههای کوچک بازیگوشانه به دنبال والدین خود حرکت میکنند. زوجهای جوان سرخوشانه با هم راه میروند و از روزهای آینده زندگی زیر سایه اهل بیت صحبت میکنند و دختران و پسران مجرد هم که با دوستانشان قدم در مسیر میگذارند از چهرههایشان معلوم است که دارند در این لحظات معنوی کیف میکنند.
اینجا اگر زائری حس کند کسی نیاز به کمک دارد، برایش فرقی ندارد هفت پشت غریبه باشد یا از همسفریهای خودش، الویت در آن لحظه برایش رفع مشکل آن فرد است. همه زائرها با هدف قدم بر میدارند. یکی میگوید مریض دارم، یکی میگوید برای ظهور امام زمان(عج) راه میروم و دیگری میگوید من نایب شهدایی هستم که رفتند تا امروز راه برای ما باز باشد.
*به نیت فرج آقا امام زمان(عج) قدمهایم را بر میدارم
خانمی که از مشهد مسافر این راه است میگوید: «هشت روز است سفر را آغاز کردیم و الان سه روز است که پیاده روی را شروع کردیم. من به نیت فرج آقا امام زمان(عج) قدمهایم را بر میدارم. این سومین بار است که به این مراسم معنوی میآیم.»
اخبار کسانی که پشت مرز ماندهاند به گوش این خانم رسیده، و دلش میخواهد به آنها بگوید: «من به نیابت از همه کسانی که به هر دلیلی نتوانستند بیایند راه میروم و امیدوارم همه کسانی که پشت مرزها ماندند رزق زیارت قسمتشان شود و همان طور که ما طلبیده شدیم آنها هم طلبیده شوند.»