۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۹ : ۰۵
عقیق: به مناسبت فرا رسیدن دهه اول ماه صفر و عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان در مهدیه اعظم سمنان گفت: خداوند در آیات متعددی خودش را حکیم معرفی کرده است؛ فهم معنای اسمای الهی و طلوع دادن عملی این اسما در رفتار و کردار و حالات و زندگی بدون شک انسان را به نجات ابدی میرساند.
وی تصریح کرد: اگر کسی دنبال فهم اسمای الهی نباشد و در مقام طلوع دادن معانی این اسما در شئون زندگی خود نباشد هیچ راهی برای او نمیماند جز اینکه عناوین شیطانی را در خود ظهور بدهد نمیتواند تا آخر عمر متوقف باشد یا در حد ظرفیت خود اسمای الهی را میفهمد و عملا هم معنای این اسما را در خودش ظهور میدهد یا نه اگر دنبال این حقیقت نباشد اسیر شدن به بند فرهنگ ابلیس قطعی است.
استاد انصاریان با تاکید بر این که اولیای الهی همه را از خودشان بهتر می دانند، افزود: یکی از بارهای بسیار سنگین فرهنگ ابلیس، کبر است؛ کبر به این معنا نیست که من یک جا نشستهام بزرگواری، مومنی و فرد آبروداری میآید، جلوی پای او بلند نشوم، این بلند نشدن یا برای تنبلی یا سستی و غفلت است، چون من هیچگاه نمیتوانم نظر بدهم که از او بالاتر هستم قابل اثبات نیست.
کارشناس مذهبی تصریح کرد: «گر بر سر نفس خود امیری مردی»؛ اگر زورت به نفس خودت و خواسته ها و شهوات نامشروع برسد مردی، اگر گناهی پیش آمد و خودت را نگه داشتی و آلوده نشدی مردی، اگر بر دیگران خرده نگیری مردی؛ اخلاق عیبجویی و شکستن شخصیت مردم را نداشته باشیم.
وی افزود: پیامبراکرم(ص) و ائمه طاهرین(ع) هیچ گناهکاری را سرزنش نمیکردند؛ قاضی چه کار دارد کی مجرم است؟ کی مجرم نیست؟ کی ذی حق کی ذی حق نیست؟ او باید برابر با دلایل قضاوت کند و حرام است قاضی با چشم حقارت به یکی از دو نفری که رجوع به دادگاه کرده اند نگاه کند؛ حرام است که در دادگاه بین برادر، مادر و پدرش و طرف مقابل فرق بگذارد.
وی گفت: «وَ لِلهِ الْأَسْماءُ الحُسْنی فَادْعُوهُ بِها» خدا دارای اسما حسنی است. امام صادق(ع) اسما را شمرده است ۹۹ اسم است؛ فَادْعُوهُ بِها این متن قرآن است؛ خداوند فرمود اگر میخواهید با من رابطه برقرار کنید از طریق این اسما رابطه برقرار کنید، یعنی خودتان محل طلوع معانی این اسما شوید اما این که تسبیحم را در بیاورم صد دفعه بگویم یا رحمان، اما مهربان نباشم رابطه برقرار نمی شود. بین من و پروردگار باید جاذبه جاذبهی آهن و آهنربا باشد. وجود مقدس پروردگار در عالم معنا آهنربای بینهایت است و من باید آهنی شوم که آهنربا من را جذب کند.
منبع:حوزه