کد خبر : ۱۲۰۴۸۲
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۴۰۰ - ۱۹:۲۱
آیت‌الله تحریری:

بزرگی و ارزش نزد خدا، با تقوا تعریف می‌شود/ چرا عده‌ای قدرت تشخیص حق و باطل را ندارند؟

تقوا حقیقتی است که از اعمال درونی و جنبه‌های روحی روانی و فکری انسان شروع شده و سایر ابعاد وجود انسان را شامل می‌شود. به بیان دیگر، از اولین مراتب کمالی انسان، مسئله تقواست که تا بالاترین مراتب کمال ادامه پیدا می‌کند.

عقیق:آیت الله محمدباقر تحریری، تولیت مدرسه علمیه مروی در درس اخلاق که با محوریت موضوع «تقوا» در این حوزه علمیه برگزار شد، به تبیین جایگاه تقوا در امور اخلاقی،‌ اعتقادی و فکری پرداخت.

این استاد اخلاق با اشاره به عبارت توصیه مهم نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله به جناب ابوذر، ‌تقوا را رئیس و مرکز همه امور اخلاقی و اعتقادی دانست و گفت: در قرآن کریم عناوین مختلفی برای صاحبان کمال آمده که هر یک از این عناوین نشان‌دهنده یک حالت و تحول خاص در وجود این افراد است. در همه این مراحل، تقوا اساس بوده و اگر انسان بخواهد به مقام صلاح، اخلاص، احسان و غیره برسد لازم است که اساس تقوا را رعایت کند. چنانکه خدای متعال در سوره مبارکه بقره می‌فرماید: «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین». درواقع متقین با این توجه اولیه و ارتباط با قرآن همراه هستند و کسانی که بخواهند در مسیر پاکی فکری، اعتقادی و مراحل دیگر پاکی قدم بردارند، قرآن برایشان راهگشا و راهنماست.

در ادامه بخشی از بیانات تولیت مدرسه علمیه مروی را می‌خوانید.‌

تأکید نبی مکرم اسلام(ص) بر موضوع تقوا

پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله خطاب به جناب ابوذر می‌فرماید: یا اباذرّ؛ المتّقون سادة و الفقهاء قادة و مجالستهم زیادة. در این عبارت رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه، مطالب اخلاقی و تهذیبی و مسائلی که در جهت حرکت به سوی کمال حقیقی به آنها نیاز است را بیان می‌فرمایند. این حدیث یک فرمایش کلیدی است که به صورت کلی بیان فرمودند و جایگاه هر یک از افرادی که دارای این عناوین هستند را تبیین می‌فرماید؛ جایگاهشان در مرحله اول نزد خدای متعال و در مرحله دوم در نزد مؤمنین.

در عین حال باید به ماهیت این عناوین توجه بیشتری شود که این عناوین برای صاحبان خود شأنیت خاصی را نیاورد و آن، عنوان تقواست.

تقوا حقیقتی است که از اعمال درونی و جنبه‌های روحی روانی و فکری انسان شروع شده و ابعاد وجود انسان را شامل می‌شود. به بیان دیگر، از اولین مراتب کمالی انسان، مسئله تقواست تا بالاترین مراتب کمال.

تقوا، اساس اخلاق است

در قرآن کریم عناوین مختلفی برای صاحبان کمال آمده که هر یک از این عناوین نشان‌دهنده یک حالت و تحول خاص در وجود این افراد است. در همه این مراحل، تقوا اساس بوده و اگر انسان بخواهد به مقام صلاح، اخلاص، احسان و غیره برسد لازم است که اساس تقوا را رعایت کند. چنانکه خدای متعال در سوره مبارکه بقره می‌فرماید: «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین».

درواقع متقین با این توجه اولیه و ارتباط با قرآن همراه هستند و کسانی که بخواهند در مسیر پاکی فکری، اعتقادی و مراحل دیگر پاکی قدم بردارند، قرآن برایشان راهگشا و راهنماست.

در آیه دیگری می‌فرماید: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لَا َزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا» با توجه معنای لغوی تقوا که از حفظ و حراست از امور نامطلوب می‌آید، این کلمه در امور مختلف استفاده شده است.

نبی مکرم اسلام صلوات‌الله علیه و آله می‌فرمایند متقین کسانی‌اند که به صفت تقوا آراسته هستند، این افراد بزرگان‌اند. در مورد بزرگی انسان باید دقت شود که این روابط دنیایی و تشخصات دنیایی موجب بزرگی انسان نیست. اختلافات جغرافیایی و زبانی و غیره از ویژگی‌های دنیاست، در حالی که خدای متعال بزرگی را در تقوا می‌داند: «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم» گرامی‌ترین و بزرگترین جنبه بزرگی که خداوند به انسان می‌دهد با مرتبه تقوا شکل می‌گیرد که در مرحله اول پاکی اعتقادی از آلودگی‌هاست.

البته هر یک از ابعاد بینشی انسان دارای جنبه پاکی و ناپاکی است و اگر انسان بخواهد در مرحله‌ای از تقوا قرار بگیرد، باید نسبت به جنیه‌هایی که تقوا با آن تحقق پیدا می‌کند، آگاه باشد.

آگاهی، لازمه تقواست

آگاهی‌ها نیز مختلف است؛ اما آگاهی‌های اولیه و بدون اتکا به ادله خاص و پیچیدگی‌های علمی کفایت می‌کند. منتها باید آگاهی باشد و لازمه تقواست. چنانکه پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرموده‌اند: « إنما العلم ثلاثة: آیة محکمة، فریضة عادلة، سنة قائمة»

ابتدا آیت محکمه را فرموده‌اند که مشخصه علمی است که قرآن و دین، آن را علم واقعی و نجات‌بخش و سعادت‌آفرین می‌داند. بعد از آن،‌ فریضه عادله و سنه القائمه را بیان می‌فرماید.

این آگاهی‌ها باید با وجود انسان در مسیر سعادت عجین شود، البته سعادت ابدی. در سعادت دنیایی علوم دیگر هم لازم است که این‌ها در مقایسه با این علوم، فضل محسوب می‌شود. در حالی که این نوع آگاهی‌ها در ارتباط با جنبه سعادت، فریضه به حساب می‌آید.

این موارد هم جنبه بینشی را دارد، ‌هم اتصاف به اوصاف حسنه و هم جنبه کاربردی و اعمال و رفتار انسان را عهده‌دار است که این آگاهی‌ها در ارتباط با هم بوده و انسان را یک حقیقت خاصی می‌سازد.

قرض آن است که تقوا در هر یک از این امور، ابتدا به فراگیری صحیح، استدلال عقلی یا تعبد اجتهادی و یا تعبد تقلیدی را فرابگیرد. قهراً باید این امور در جان انسان قرار بگیرد و قرار آن را به ایمان تعبیر می‌کنند. در این میان، جنبه تقوا جنبه پاکی این امور به حساب می‌آید.

آثار مترتب بر تقوا

انسان در مرحله اول عقل را به کار گرفته و میان حق و باطل در امور تشخیص بدهد و آن را پیاده کند تا تشخیص او قوی‌تر شود. فرقانیت بر تقوا مترتب شده که انسان در مقام فراگیری یک مرتبه از تقوا را دنبال می‌کند و در مقام دیگر مرتبه دیگر را به صورت کلیات دنبال می‌کند و این کلیات در زندگی عملی، جزئی می‌شود.

اگر کسی در مسیر تقوا باشد، به مرور در امور جزئی نیز می‌تواند میان حق و باطل و در امور عملی میان خیر و شر تمایز داشته باشد. هر یک از این آثار در همان مرحله برای انسان حاصل نمی‌شود بلکه تقوا مراحل مختلف دارد، همچنان‌که ابعادی مختلفی نسبت به ابعاد فکری، اخلاقی و عملی دارد.

بنابراین هر آنچه که بخواهد در وجود ما اثر بگذارد، باید با اساس تقوا همراه باشد. چنانکه امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام می‌فرمایند: « اتقا رئیس الاخلاق؛ تقوا رئیس همه خلق‌هاست.»

 

منبع:تسنیم


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین