۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۵ : ۱۲
عقیق:در اثر گسترش هرج و مرج، ظلم، شهوترانی و اهداف شوم مادی و شیطانی در آخرالزمان، تمام فعالیتهای فرهنگی، تعلیم و تربیت، اخلاق و علم مفید در جوامع بشری تعطیل و یا به انحراف کشیده میشوند. علما و دانشمندان صالح که وظیفه هدایت مردم در این دوره را بر عهده دارند، یا به لحاظ فیزیکی از جامعه حذف میشوند و یا اینکه از متن جامعه طرد میشوند و توسط افراد گمراه به حاشیه رانده شده و اثرگذاری لازم در جامعه را ندارند.
ابن عباس از پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند که حضرت فرمود: «خداوند در شب معراج به من وحی کرد که از صلب علی(علیهالسلام) یازده مهدی و پیشوا را برگزیدم و همه آنان از نسل تو و از فرزندان فاطمهی بتول(سلاماللهعلیها) هستند که آخرین آنها مردی است که حضرت عیسی نماز را به امامت او میخواند؛ و او زمین را از عدل و داد پر میکند، همانگونه که از ظلم و جور پر شده بود .... گفتم: پروردگارا در چه زمانی این وعده محقق میشود؟ خداوند فرمود: زمانی که علم و دانش از روی زمین برداشته و جهل و نادانی ظاهر شود.»[۱]
اما مراد از برداشته شدن علم از روی زمین چیست؟ با توجه به سرعت زیاد پیشرفت علم و دانش در جوامع بشری، چگونه علم و دانش از این کره خاکی برچیده میشود؟ در پاسخ به این سؤال دو احتمال مطرح است که ما در ادامه به آنها میپردازیم.
احتمال اول
ممکن است که مراد از برداشته شدن علم و دانش از روی زمین در دوران پیش از ظهور، برداشته شدن تعقل و عقلانیت بشر باشد. زیرا در مجموعههای حدیثی که توسط بزرگترین و متخصصترین افراد به دانش حدیث گرد آمده است؛ روایات جهل و عقل در مقابل هم قرار دارد.[۲] همچنین هنگامیکه بنیاسرائیل در ماجرای ذبح گاو، حضرت موسی را به استهزاء و تمسخر گرفتند؛ ایشان فرمود: «وَ إِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلین [بقره/۶۷] و (به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما دستور میدهد ماده گاوی را ذبح کنید [و قطعهای از بدن آن را به مقتولی که قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند و غوغا خاموش گردد.] گفتند: آیا ما را مسخره میکنی؟ [موسی] گفت: به خدا پناه میبرم از اینکه از جاهلان باشم.» یعنی سخن غیرعاقلانه بگویم و شما را مسخره کنم.
بنابراین از تقابل علم با جهل میتوان استفاده کرد که مراد از علم در این روایات، تعقل و عقلانیت بشر است که در آخرالزمان برداشته میشود؛ یعنی در جوامع بشری آخرالزمان؛ دانشمند و عالم فراوان است، ولی افراد عاقل و خردمند بسیار نادر و کم است؛ زیرا در اثر متابعت از هوی و هوس رفتارهای عقلانی خود را از دست میدهند و به تبع آن، تمام زندگی فردی و اجتماعی بشر به دور از عقلانیت و خرد میشود و به انحراف و فساد میگراید.
احتمال دوم
احتمال دیگری که در این روایات وجود دارد، این است که علم مفید از روی زمین برداشته میشود؛ زیرا علوم امروزی بشر هرچه پیشرفت میکند به نگرانی بشریت میافزاید و زندگی او را از هر جهت تهدید میکند.
با توجه به پیشرفت علوم و تکنولوژی امروزی جهان و افزایش ناامنی زندگی بشر در اثر همین علوم، به نظر میرسد، مراد از برداشته شدن علم، علم مفید است؛ زیرا پیشرفت علوم و تکنولوژی امروزی بشر، آن علوم واقعی که سعادت دنیا و آخرت انسان را همراه داشته باشد و مورد رضایت خداوند نیز باشد، وجود ندارد؛ بلکه اغلب آنها در راستای تسلط بیشتر حاکمان ستمگر بر مردم کاربرد دارد. زیرا علومی که اسلام بر آن تأیید میکند و خداوند آن را میپسندند، علومی است که زمینه رشد و کمال انسانی و سعادت ابدی او را فراهم آورد و انسان را به بندگی و قرب الهی برساند. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در این باره میفرمایند: «ثمره علم، معرفت خداوند و بندگی اوست.»[۳] ولی متأسفانه رهآورد و محصول پیشرفت صنعتی و تکنولوژی لجام گسیخته امروزی، اسارت انسانها، ایجاد رعب و وحشت، سلب آسایش و حاکمیت هوی و هوس قدرتطلبی و برتریجویی، تخریب محیط زیست، استثمار و چپاول منابع معنوی و مادی ملتها و فراموشی زندگی اصلی و ابدی انسان بوده است و انسانیت انسان را مسخ کرده و او را در زمره سایر حیوانات قرار داده است.[۴]
سخن آخر
پیشرفت همین علوم و تکنولوژی یکی از عوامل مهم گسترش ظلم و فساد در جهان بوده است. زیرا انحراف اهداف تحصیل علم و صنعت و انحصار آن در دست عدهای خاص، سبب شده است حتی فرهنگ و عقاید جامعه بشری تحت تأثیر صنعت و تکنولوژی قرار بگیرد. در حالیکه انسان، مانند دیگر حیوانات نیست و زندگی او پس از این جهان فانی در جهان دیگری ادامه مییابد؛ به همین دلیل است که اسلام انسان را به فراگیری علم دانش تشویق میکند، ولی علم و دانشی که مورد نظر اسلام است، آن علم و دانش مفید است که به وسیله آن، انسان با اسرار و حقایق جهان خلقت آشنا میشود و به عظمت پدیدآورندهی آن پی میبرد و از این علم برای کمک به محرمان و مظلومان جان بهره میبرد.
برای مطالعه بیشتر به این کتابها مراجعه نمایید.
۱. «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم» اثر مرحوم آیتالله سید محمدتقی موسوی اصفهانی.
۲. «کمال الدین و تمام النعمه» اثر شیخ صدوق.
۳. « مهدویت رویکردها و چالشها» نوشته مهدی مهریزی.
پینوشت ها:
[۱]. کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، تصحیح علی اکبر غفاری، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۵ق، ص۲۵۱.
[۲]. برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: کتاب عقل و جهل اصول کافی مراجعه کنید.
[۳]. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، دار الحدیث، قم، ج۳، ص۱۸۸۶.
[۴]. حضرت مهدی (عج) در روایات شیعه و اهل سنت، احمد علی طاهری ورسی، آثار نفیس، ۱۳۹۰، ص۹۷-۹۶.
منبع: اندیشه برتر