۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۶ : ۱۴
عقیق:خطابه یا خطبۀ غدیر سخنرانی رسول خدا صلی الله علیه وآله است که در حجة الوداع در هنگام بازگشت از مناسک حج و در محل معروف غدیرخم صورت گرفته است. غدیرخم درست منطقه ای بود که راه حاجیان و کاروانها بسوی مناطق جنوبی و شمالی شبه جزیره عربستان از یکدیگر جدا میشد. در این مراسم بیش از 120 هزار حجگزار از اقصی نقاط بلاد اسلامی حضور داشتند و برخی نیز متن خطبه را به نگارش در آوردند تا آنجا که متن روایت از جهت اعتبار به حد تواتر (قوت سند) رسید.
ماهیت اصلی این رویداد تاریخی دو مقصد اساسی داشت که در برگیرنده دو حکم مهم از قوانین اسلام بود و برای مردم به طور رسمی تبیین نشده بود: یکی حج و مسئله مهمتر که اساس این سفر بر آن بنا شد، اعلان رسمیِ خلافت و ولایت بعد از رسول خدا بود. اهمیت این ماجرا به قدری زیاد بود که خداوند در آیهای از قرآن خطاب به رسول الله فرمود اگر آن را انجام ندهی، گویی رسالتت را به پایان نرساندی «یا أَیُّهَا الرَّسُول بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ ...» یعنی آنچه از سوى پروردگارت [ درباره ولایت امیرالمؤمنین] بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهى، رسالت خود را ابلاغ نکردی.» از این جهت ضروری است متن این خطبه بارها مورد مطالعه و بازخوانی و معارف آن مورد دقت قرار گیرد.
مجید فروزانمهر، دکترای رشتۀ نهجالبلاغه در گفتوگویی گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله در انتهای این خطبه تأکید داشتند این سخنان را « تا روز قیامت شاهدان به غایبان و پدران به فرزندان برسانند»؛ چرا که اساس اعتقاد شیعه بر موضوع ولایت بنا شده است. امام باقر علیهالسلام در روایتی فرمود بُنِیَ الإسلامُ على خَمْسٍ: عَلى الصَّلاةِ و الزَّکاةِ و الصَّومِ و الحَجِّ و الوَلایةِ و لَمْ یُنادَ بِشَیْءٍ کَما نُودِیَ بالوَلایةِ؛ یعنی اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت؛ و بر هیچ چیز به اندازه ولایت تأکید نشده است.»
وی با اشاره به فرازهایی از این خطبۀ معرفتی گفت: پیامبر در بخشی از این خطبه امیرالمؤمنین را خلیفه و امیر بر مؤمنان و امام هدایتگر معرفی کرده، میفرماید حضرت رسول الله در این عبارات در خصوص امیرالمومنین میفرمایند خَلِیفَةُ رَسُولِ اللَّهِ: یعنی در ابتدا ایشان خلیفه و مجرایی برای رسول الله هستند. وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ: در مرحله بعد ایشان برای مؤمنین، امیر هستند. وَ الْإِمَامُ الْهَادِی: در مرحله بعد، امام هادی هستند. ترتیب مفاهیم در کلام حضرت جای دقت دارد: خلیفه رسول، امیر مؤمنان، امامِ هدایتگر؛ از دیگر سو حداقل سه ویژگی زعامت بر مسلمین بیان شده است؛ خلیفهای که امارت آسمانی نداشته باشد و هادی الهی نباشد، هیچ گاه نمیتواند در مسند خلافت پیامبر بنشیند.
وی افزود: حضرت رسول الله در فرازی دیگر یکی از علل درخواست تأخیر در معرفی امیرالمومنین (ع) را اینگونه معرفی میکنند «وَ إِدْغَالِ الْآثِمِینَ»؛ یعنی آثمین که همان گناهکاران هستند، عملی به نام ادغال انجام میدهند. ادغال را گفتهاند به این معنا است که «چیزی را داخل چیز دیگری کنند به طوری که سبب فساد و خرابی شود.» این کار را ادغال میگویند که شبیه دغلکاری در فارسی است؛ یعنی گناهکاران در خصوص خلافت، امامت و ولایت امیرالمؤمنین موضوعات و مسائلی را داخل میکنند که سبب فساد و خرابی اصل موضوع می شود. یکسری از امت اسلام سعی داشتند موضوع خلافت و امارت را تحریف و یا حقیقت آن را پنهان کنند و جایگاه آن را تنزل دهند، در نهایت اینکه این مقولات را زمینی جلوه دهند طوری که هرکسی میتواند در این مسند بنشیند. این همان چیزی است که حضرت رسول الله نسبت به آن نگران بودند. در تاریخ مشاهده کردیم که تبعۀ این عمل امت به صورت هتک حریم عترت شکل گرفت و آن فجایعِ ناخرسند اتفاق افتاد. با این حال جریان خلافت و ولایت هیچ گاه متوقف نشد و به مسیر خود تا ولادت امام عصر (عج) ادامه داد، سپس تا عصر ظهور و پس از آن ادامه خواهد داشت.
منبع:تسنیم