۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۲ : ۱۳
عقیق:هشتمین روز از ماه شوال، مصادف با سالگرد تخریب کینهتوزانه قبور ائمه بقیع علیهالسلام توسط وهابیون است. این عناصر ساختگیِ نظام استعمار، دو بار، یکی در سال 1220 و دیگری در سال 1344 قمری با بدعت شمردن بنا نهادن قبور و زیارت آن، به تخریب اماکن و بقعههای بقیع پرداختند. بسیاری از شیعیان، هر سال در هشتم شوال که به عنوان «یوم الهدم» شهرت یافته است، مجالسی را در کشورهای اسلامی برگزار میکنند و عاشقان اهل بیت(ع) به مرثیهخوانی و یادآوری حادثه تخریب بقیع میپردازند.
حجتالاسلام علیرضا روزبهانی، مدیر گروه فرق انحرافی مرکز تخصصی کلام و ادیان حوزه علمیه قم در گفتوگو با تسنیم با اشاره به ریشههای شکلگیری این رویداد تلخ گفت: زمانی که عبدالعزیز ابن سعود به عنوان سرکردۀ وهابیان در 1344 به مدینه حمله و شروع به تخریب قبور کرد، این شهر یکی از خواستگاههای شیعیان بود. اگرچه مدینه هیچگاه شیعی نبود، اما شیعیانی به عنوان شُرفا یا شریفها در آنجا حاکمیت داشتند. ضمن آنکه عثمانیها رفتاری در تضاد با تشیع داشتند، اما در هر صورت شیعیان آزادی عمل داشتند به گونهای که به زیارت قبور ائمه بقیع میرفتند و آداب و اعمال خود را انجام میدادند.
وی افزود: وهابیون نه تنها قبور ائمه بلکه قبر امالبنین (س)، عبدالله پدر پیامبر (ص)، عبدالله فرزند امام صادق (ع) و خیلی از قبور را تخریب کردند. یا حمله به قبر حضرت حوا (س)، تخریب قبر عبدالمطلب، ابوطالب و حضرت خدیجه (س) و حتی تخریب گنبد ابنعباس که از محترمین اهل سنت است، از دیگر اقدامات آنها بود. این اعمال سبب شد خشمی در جهان حتی در بین اهل سنت ایجاد شود. البته سابقۀ این کار را قبلاً داشتند.
این کارشناس فرق مذهبی ریشۀ عداوت وهابیت را در دشمنی عمیق با تشیع عنوان کرد و گفت: هرچند آنها بر اساس تفکرات سلفیگری خود چارچوبهایی تعریف کردند، اما با نگاه واقعگرایانه میتوان فهمید این تفکرات در راستای تضعیف باورهای شیعی است. دشمنی عمیقی وجود دارد که اینها بر اساس این دشمنی عمیق اقدام به این اعمال کردند. حقیقت آنکه نهاد تشیع همواره به عنوان تفکری معترض بوده که تلاش داشته آرمانهای اصیل اسلام را حفظ کند. وهابیان هم با ادعای اینکه قصد بازگشت به اسلام اصیل دارند، هدفشان آن بود که نوعی ارتجاع را به نام آموزههای دین بین مردم حاکم کنند. رشد معنوی و رشد علمی را تماماً منکر شدند و مدعی شدند قصد بازگشت به سیرۀ علمای پیشین و یا بازگشت به راه صحابه رسول الله (ص) و تابعین را داریم؛ از این جهت «سَلَفی» به معنای لغویِ «پیشین» نام گرفتند. در این مسیر یکی از اقداماتشان، تخریب باورهایی بود که آنها را کفر و شرک تلقی میکردند؛ در این بین، تخریب علائم و شعائر شیعی، مهمترین وجهۀ همت آنها بود که قبور اولیای دین از جملۀ آنها بود.
روزبهانی رفتار وهابیون در عمل به سیرۀ صحابه را بیراه هم ندانست و گفت: جالب بود که این جریان انحرافی سلفیگری یا وهابیگری، رفتاری را از خود بروز میدهد که میتوان آن را در علمکرد منفی برخی صحابه جستجو کرد. رفتاری که در فلان فرد از صحابه در حمله به برخی از اولیای دین و یا باورهای اسلامی صورت گرفت، منطبق بر سیرۀ نبوی نبود بلکه بیشتر شبیه عرب جاهلی بود. بنابراین این ارتجاعی که از آن صحبت میکنند، به معنای بازگشت به آموزههای اسلامی نیست بلکه به معنای بازگشت به قبل از اسلام، یعنی دوران وحشیگری عربستان است. همواره کافران و منافقان اینچنین رفتار کردهاند؛ یعنی آموزهها و پیشرفتهایی که تاکنون حاصل شده، نادیده میگیرند و دچار نوعی عقبگرد و ارتجاع از باورها میشوند و رفتارهایی خلاف منطق انجام میدهند.
وی با تصریح بر نقش دستگاه پلهوی در فرآیند تخریب قبور ائمه بقیع (ع) گفت: در اوج این جریان، از سوی حکومت پهلوی هیئتی به عربستان اعزام میشوند. سرپرست این هیئت، «حبیب الله عین الملک بهائی» است. او پدر امیرعباس هویدا بود. وقتی به آنجا میرود، مورد احترام و علاقۀ عبدالعزیز آلسعود قرار میگیرد. جالب است که این هیئت ایرانی گزارشی تهیه میکند که حاصل آن، تبرئۀ جریان وهابیت سلفی و عادیسازی این رویداد تلخ است.
روزبهانی افزود: نکتۀ جالب اینجاست که دکتر توکلی از اساتید مطرح تاریخ، معتقد است از قبل از تخریب، همین حبیب الله عینالملک، سلفیون حجاز و حتی عبدالعزیز را تحریک به چنین اقدامی میکرد، چرا که وهابیون از عکسالعمل جامعۀ اسلامی و شیعیان میترسیدند. عینالملک آنها را آرامش میداد و به وهابیون میگفت اختلافات اسلامی به حدی است که پس از تخریب قبور، کسی قادر نخواهد بود علیه شما اقدامی صورت دهد و متأسفانه باید عرض کنم او واقعیت را خوب فهمیده بود؛ یعنی در بین جامعۀ اسلامی و شیعی وحدت بایسته وجود نداشت و وهابیت از این اختلاف نهایت بهره را بردند. بنابراین جریان فراماسونری حاکم در نظام پهلوی در باز گذاشتن دست وهابیون و تشویق آنها به اقدامات مخربانه و تبرئۀ آنها مسئلهای غیر قابل انکار است.
منبع:تسنیم