۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۱۱
عقیق:خلقت انسان یکی از شگفتانگیزترین اتفاقات عالم است. هنگامی که خداوند بلندمرتبه انسان را به عنوان اشرف مخلوقات آفرید، به خود تبریک گفت و اینطور در قرآن فرمود: «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخَْالِقِین؛[1] پس بزرگ است خدایى که بهترین آفرینندگان است.» زیرا موجودی را آفرید که آینۀ تمام نمای جمال و جلال خداست. آنچه باعث شد انسان به این درجه برسد و لقب اشرف مخلوقات را یدک بکشد، ویژگیای است که حتی فرشتگان مقرب الهی نیز فاقد آن هستند و آن نعمت بزرگ و نیروی منحصر به فرد همان قدرت انتخاب و اختیار انسان است.
ما در زندگی روزمره دائماً در حال انتخابیم؛ از کوچکترین و پیش پا افتادهترین مسائل زندگی مثل خرید و فروش گرفته تا مسائل مهم و ارزشمند زندگی که آیندۀ ما را ترسیم میکنند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَ الاَْخِرَةُ خَیرٌْ وَ أَبْقَى؛ [2] اما شما زندگى دنیا را مقدم مىدارید، در حالى که آخرت بهتر و پایدارتر است.» بعضیها دائماً دنبال ملاکهای دنیاییاند اما بعضی دیگر در پی ملاکهای اخروی هستند و این افراد که نگاه اخروی دارند ملاک انتخابشان رضایت خداوند است.
این مسیر، پر از فراز و نشیب است و عدهای از انسانها در آن دچار انحراف و اشتباه میشوند، سرابی را آب میبینند و یا صنمی را صمد میخوانند. عدهای متواضعانه خم میشوند اما به اشتباه جلوی بت، حیوان و یا مخلوقی همانند خود کمر میسایند؛ چنین افرادی مصداق بارز این آیه قرآن کریم هستند: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالاً الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُُمْ فىِ الحَْیَوةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یحَْسَبُونَ أَنهَُّمْ یُحسِنُونَ صُنْعًا؛ [3] بگو آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ آنها که تلاشهایشان در زندگى دنیا گم (و نابود) شده با این حال، مىپندارند کار نیک انجام مىدهند.» کسی که انتخابش دنیاست، ترقّی و صعود ندارد، بلکه هر لحظه باید منتظر سقوط باشد.
بنابراین جایگاه انتخاب در زندگی انسانهای مختار بسیار پررنگ است تا جایی که ممکن است یک انتخاب درست یا غلط، آیندۀ یک شخص را به طور کلی دگرگون کند. مناسبترین راه برای آموختن بهترین انتخاب در بزنگاههای حساس و مهم، پیروی از کسانی است که به حکم آیه تطهیر[4] از خطا و اشتباه مصوناند و بهترین اساتید این راه مهم و تأثیرگذارند.
یکی از این افراد حضرت زهرا سلاماللهعلیها است. از مهمترین شاخصههایی که ایشان را أمابیها کرد و وجودشان را به جایگاهی رساند که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله دست ایشان را میبوسید و ائمه اطهار علیهمالسلام در گرفتاریهای خود به ایشان متوسل شده و از وجود مبارکشان مدد میگرفتند، انتخابهای ایشان بود که بررسی و تأمل در آن میتواند درسی بزرگ برای پیروان آن حضرت باشد.
انتخابهای حضرت زهرا سلاماللهعلیها
1) انتخاب رضای خدا بر رضای غیر خدا: در تمام صحنههای زندگی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، رضایت خدا بر غیر خدا ترجیح داشت. هنگامی که امیرالمؤمنین علیهالسلام به خواستگاری حضرت زهرا سلاماللهعلیها آمدند، اولین جملهای که ایشان از پدر جویا شدند این بود که آیا خداوند از این ازدواج من راضی است؟ [5] این سؤال در حالی است که ایشان خواستگارهای ثروتمندی همچون عبدالرحمن بن عوف داشتند که پیشنهاد خانه 10 هزار درهمی به ایشان داده بود [6] اما ایشان با بیاعتنایی به این مسائل، تنها رضایت خداوند را ملاک انتخاب خود قرار دادند.
2) انتخاب فقر بر ثروت
حضرت زهرا سلاماللهعلیها میتوانست ثروتمند باشد، زمینه و همه امکانات نیز برای ایشان فراهم بود. با یک دعا و درخواست از خداوند، همۀ دنیا در اختیارشان قرار میگرفت اما خودشان در این دنیای فانی، فقر را بر ثروت ترجیح دادند.
فقر دو نوع است؛ ممدوح (پسندیده) و مذموم (ناپسند). فقر ممدوح و مورد ستایش دین یعنی ایمان داشتن انسان به فقر وجودی خویش در مقابل غنا و بینیازی خداوند. توجه انسان به اینکه از خودش چیزی ندارد بلکه وجود، قدرت و عزت او از خداست. از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دربارۀ فقر پرسیدند، ایشان فرمودند: «خُزَّانَةٌ مِنْ خَزائِنِ اللَّهِ؛ گنجینهای است از خزائن الهی.» بار دوم سؤال را تکرار کردند، فرمودند: «کرامَةٌ مِنَ اللَّهِ؛ کرامتی و فضلی است از سوی خدا.» و برای بار سوم پرسیدند و فرمودند: «شَیءٌ لایعْطِیهُ اللَّهُ الّا نَبِیاً مُرْسَلًا اوْ مُؤْمِناً کرِیماً عَلَی اللَّهِ تَعالی؛ [7] چیزی است که خدا جز به نبی مرسل یا مؤمنی که بر خدا حقّی و کرامتی داشته باشد عطاء نمیکند.»
اگر کسی بتواند بر نبود ثروت صبر کند و مرتکب گناهانی چون کسب باطل، دروغ، دزدی، گدایی و از همه مهمتر ناشکری و ناسپاسی نشود، فقر برای او ممدوح است، زیرا راهیابی به مراتب معنوی با فقر آسانتر است و کم شدن علقههای دنیوی باعث تکامل و حتی ترقی سریعتر انسان میشود.
3) انتخاب سخن بر سکوت
ایشان در سختترین شرایط زندگی در حالی که بعد از رحلت پدر بزرگوارشان عزادار بودند، مورد بیحرمتی عدهای به ظاهر مسلمان قرار گرفتند و درب خانهاش را آتش زدند اما هیچگاه در مسیر حق سکوت نکردند. ایشان به عنوان یک زمانشناس و امامشناس، برای بیان حق، 40 شب به در خانه انصار و مهاجر میرفتند و در دفاع از ولایت و دین، خطبههایی خواندند و اشک ریختند. هنگامی که علت گریه ایشان را میپرسیدند، میفرمودند: به دو دلیل گریه میکنم؛ به خاطر فقدان نبی صلیاللهعلیه وآله و دیگری به خاطر ظلم به وصی علیهالسلام. [8] ایشان با تمام توان در این مسیر قدم نهادند و در نهایت نیز در راه دفاع از ولایت به شهادت رسیدند.
4) انتخاب امام نور بر ائمه آتش و تاریکی
حضرت زهرا سلاماللهعلیها در هر موقعیتی از مقام ولایت امام علی علیهالسلام دفاع میکردند؛ مثلاً وقتی زنان مسلمان به عیادتش آمدند، با آنها سخن گفتند و مردان آنها را که دست از حمایت علی علیهالسلام کشیده بودند، به شدت ملامت کردند. در جریان بیعت گرفتن از امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نیز تا آنجا که میتوانستند از شوهرشان دفاع کردند و برای جلوگیری از پایمال شدن حق او به میان مردان رفته و با ضجه و ناله خود، مردم را برای کمک به امام علی علیهالسلام ترغیب کردند.
امام صادق علیهالسلام چنین روایت میکند: وقتی امیرالمؤمنین علیهالسلام را با اجبار و اکراه از منزل خارج کردند، فاطمه سلاماللهعلیها هم خارج شد و فریاد کشید: «خَلُّوا عَنِ ابْنِ عَمِّی فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً أَبِی بِالْحَقِّ ...؛ [9] پسر عم مرا رها کنید! به خدایی که محمد را به حق مبعوث فرمود، اگر او را رها نکنید، چادر از سر میکشم و پیراهن پدرم رسول الله را بر سر میگذارم و نفرینتان میکنم.»
پس از آنکه حضرت زهرا سلاماللهعلیها به دلیل جراحت وارد شده در هجوم به خانه ایشان و سقط فرزندشان در آن هجوم، سخت بیمار شدند، مسببان غصب خلافت وقتی قصد عیادت از ایشان را کردند که با بیتوجهی و سخنان نکوهش آمیز حضرت زهرا سلاماللهعلیها رو به رو شدند [10] و این جریانات نشان از بصیرت بالا و اعتقاد وشناخت کامل حضرت، به امام زمان خود بود.
به امید روزی که ما نیز بتوانیم با انتخابهای صحیح و تأثیرگذار در بزنگاههای حساس و راههای پرپیچ و خم دوره آخرالزمان، زمینهساز ظهور منجی بشریت حضرت مهدی عجلاللهتعالی فرجه باشیم.
* حجتالاسلام سید محمدجواد سایبان استاد حوزه علمیه قم
===========================
پینوشت:
[1] سوره مومنون آیه14
[2] سوره اعلی آیه16
[3] سوره کهف آیات 103و 104
[4]سوره احزاب آیه33
[5] مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص344
[6] مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص245
[7] بحار الانوار، ج69، ص47
[8] بحار الانوار، ج43، ص156
[9] بحار الانوار، ج28، ص206
[10] الامامه و السیاسه، ج1، ص17
منبع:تسنیم