۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۰ : ۰۲
عقیق: انسان با توجه به این که نیازهای متفاوتی در ابعاد مختلف زندگی خود دارد برای برآورده کردن آنها به دنبال ایجاد ارتباط با دیگر افراد جامعه است. در سطح ارتباطات کلان هم، جوامع بینالمللی بر اساس نیازها و منافع خود به دنبال رابطه با دیگر کشورهای دنیا هستند. در این بین باید زیرک بود و تمام جوانب را سنجید تا پشیمان نشویم؛ زیرا به هر کسی یا هر کشوری به راحتی نمیتوان اعتماد کرد. مؤمن باید زیرک و باهوش باشد تا راحت او را فریب ندهند؛ چنانکه پیامبر(ص) در حدیثی فرمودند: «المُؤمِنُ كَیِّسٌ فَطِنٌ حَذِرٌ؛ [1] مؤمن زیرک و باهوش محتاط است.»
در یک رابطه یا تعامل دو جانبه، اگر هر دو طرف صداقت به خرج داده و اهل نیرنگ و فریب نباشند و به قولهایی که به هم دادهاند عمل کنند میتوان این دو را به عنوان دو دوست خوب و رابطه آنها را موفقیتآمیز دانست. اگر در تعاملی، یکی از طرفین درصدد نیرنگ و فریب طرف مقابل برآمد و با بیصداقتی به وعدههای خود عمل نکرد، کار او نوعی دشمنی و این تعامل سست و لغزان خواهد بود.
گزیده شدن تا کی؟!
مؤمن عاقل کسی است که در رابطهای که با دیگری برقرار میکند، همان دفعه اول همه جوانب را بسنجد و شناخت خوبی نسبت به طرف مقابل داشته باشد و بعد از اینها مایل به ایجاد ارتباط شود و اگر بعد از این همه احتیاط، طرف مقابل خیانت و دو رویی انجام دهد، در اینجا میتوان او را معذور دانست؛ چون همه جوانب را سنجیده و غالباً راه برای جبران باقی گذارده است اما اگر بعد از این اتفاق دوباره بخواهد به همان فرد یا گروهی که به اصول دوجانبه پایبند نبوده و او را فریب داده، اعتماد کند، در واقع خودش را فریب داده است.
چون آدم زیرک از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود؛ چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «لاَ یُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَیْنِ؛ [2] مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود.» این روایت نه تنها ناظر به فرد مؤمن است بلکه جامعه مسلمین خصوصاً مسئولین آن جامعه را خطاب قرار داده است. مسئولی که نه یک بار و دو بار، بلکه چندین بار فریب دشمن را میخورد، حقیقتاً مرزهای ساده لوحی را درنوردیده است.
ابوموسی تابلودار سادهلوحی در تاریخ اسلام
نمونه بارز سادهلوحی در تاریخ اسلام، خوارج و ابوموسی اشعری بودند که با کارهای نسنجیده خود باعث مظلومیت امام اول شیعیان شدند. در جنگ صفین هنگامی که سپاهیان معاویه به نیرنگی که عمرو عاص طراحی کرده بود، دست زدند و قرآن بر سر نیزهها بستند و شعار حکمیت قرآن سر دادند، مالک اشتر با بصیرت میگفت این حیله و نیرنگ دشمن است؛ بصیرت داشته باشید؛ میتوانیم به راحتی پیروز شویم! اما خوارج با عدم توجه به ناکارآمدی و سادهلوحی ابوموسی، کارزار حکمیت را به نیرنگهای عمروعاص واگذار کرده و شکست تلخی را بر جبهه حق تحمیل کردند.[3] بنابراین انتخاب با خود انسان است؛ فردی مانند ابوموسی باشد و به طرف مقابل که دنیای فریب و نیرنگ است اعتماد کند یا مانند مالک اشتر باشد که با بصیرت، متوجه مکر و حیله دشمن شد.
امید دوباره به دشمن؛ سادهلوحی مضاعف
اگر به تاریخ معاصر رجوع کنیم متوجه رابطه دشمنی آمریکا با ایران خواهیم شد. از کودتای نوژه، زمین گیر شدن هواپیمایهای غول پیکر آمریکایی در طبس، دخالتها در امور ایران و حمایت از اغتشاشگران داخلی، تا حمایت از داعش و رژیم منحوس صهیونیستی، و جدیدترین آنها یعنی تحریمهای بیسابقه در طول چهل سال اخیر میتوان فهمید این کشور به دنبال دشمنی و نابودی ایران اسلامی است. این همه خدعه و پلیدی آمریکا تنها در مقابله با ملت و نظام اسلامی ایران نبوده بلکه آمریکا نشان داده که نسبت به هیچ یک از تعهدات بینالمللی با دیگر کشورها نیز پایبند نیست.
باتوجه به سابقه بد رژیم آمریکا، و با توجه به هشدارهای مکرر مقام معظم رهبری، باید گفت که اعتماد به دشمن معنایی نخواهد داشت؛ چنانکه ایشان در این رابطه فرمودند: «گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعدهی نقد که میدهد ــ وعده نقد، نه عمل نقد ــ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، بر میگردد و به ریش شما میخندد! اینقدر اینها وقیحند.» [4]
بنابراین به جای اعتماد به این دشمن قدّار باید با زیرکی و بصیرت او را به چالش کشیده و مانع او از هرگونه فریب و حیلهای شد. مالک اشتر بودن و گوش جان سپردن به ندای امام خویش اگرچه ممکن است سختیهایی را داشته باشد اما ننگ ذلت و خواری در اثر ساده لوحی در برابر نیرنگهای دشمن سختتر است.
* حجتالاسلام سیداحسان دهسار استاد حوزه علمیه قم
پینوشت:
[1] بحار الأنوار: 67 ص 307.
[2] صحیح البخاری، بدء الوحی، ج 8، ص 38، ترقیم فتح الباری 6138.
[3] ر.ک: سبحانی، جعفر؛ فروغ ولایت، ص 706.
[4] بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، 1394/01/20.
منبع:تسنیم