۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۰ : ۲۲
عقیق: تشکیل امت واحده و رسیدن به وحدت اسلامی در سرتاسر جهان از مهمترین و راهبردیترین مسائلی است که ضرورت و اهمیت آن به خوبی از آیات قرآن و روایات قابل مشاهده است؛ آیات متعددی که اهمیت این موضوع را برای جامعه اسلامی تبیین و تشریع کرده است، «وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ؛[1] و این امّت شما امّت واحدى است؛ و من پروردگار شما هستم؛ پس، از مخالفت فرمان من بپرهیزید!» از این رو جای هیچگونه تردیدی و شبههای دربارۀ تشکیل وحدت وجود ندارد اما با این وجود، شاهدیم که جوامع اسلامی آنچنان که شایسته است شاخصههای تسهیلکننده این موضوع را رعایت نمیکنند.
قبول حکمیت و محوریت قرآن کریم
اولین و مهمترین مسألهای که برای دستیابی به وحدت اسلامی و تشکیل امت واحده باید مورد توجه و اهتمام جدی فریقین قرار گیرد، حَکَم قرار دادن قرآن کریم و پایبندی به اصول و آموزههای رفتاری، اخلاقی، اعتقادی قرآن کریم است. در اهمیت پاسداشت آموزههای قرآنی و درمان بیماریهای روحی و اجتماعی در منابع روایی از پیامبر گرامی(ص) نقل شده است: «عَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ الشِّفَاءُ النَّافِعُ، وَ الدَّوَاءُ الْمُبَارَکُ [وَ] عِصْمَةٌ لِمَنْ تَمَسَّکَ بِهِ، وَ نَجَاةٌ لِمَنْ [اتَّبَعَهُ] تَبِعَهُ؛[2] به قرآن، چنگ زنید؛ چراکه شفابخشى سودمند و دارویى خجسته است، و نگهدار کسى است که بدان چنگ زند، و نجاتبخشِ کسى است که از آن، پیروى کند.» همین قرآن کریم امت اسلامی و پیروان پیامبر را این چنین توصیف کرده و خواستار رأفت اسلامی در بین پیروان رسول اکرم(ص) شده است: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُود؛[3] محمّد(ص) فرستاده خداست؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهرباناند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود مىبینى.»
اتحاد حول اصول مشترک دینی
کسانی که قرآن کریم را محور قرار داده و حکمیت آن پذیرفتهاند راهکارهایی را که فرهنگ قرآن در پیش روی آنها قرار میدهد تمکین میکنند. در یک راهکار بسیار زیبا شاهدیم که خدای متعال سایر ادیان توحیدی را با رعایت مشترکات دینی که همان توحید است به وحدت دعوت میکند: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛[4] بگو: «اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزى را همتاى او قرار ندهیم؛ و بعضى از ما، بعضى دیگر را- غیر از خداى یگانه- به خدایى نپذیرد.» هرگاه (از این دعوت) سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم!»
«در واقع قرآن با این طرز استدلال به ما مىآموزد، اگر کسانى حاضر نبودند در تمام اهداف مقدس با شما همکارى کنند بکوشید لااقل در اهداف مهم مشترک همکارى آنها را جلب کنید و آن را پایهاى براى پیشبرد اهداف مقدستان قرار بدهید. آیه فوق یک نداى وحدت در برابر تمام مذاهب آسمانى»[5] است در واقع از این آیه شریفه در تقریب مذاهب اسلامی به خوبی میتوان استفاده راهبردی داشت، وقتی خدای متعال ادیان توحیدی را دعوت به وحدت حول مشترکات مذهبی میکند، به طریق اولی مذاهب اسلامی نیازمندتر به رعایت این پیشنهاد قرآنیاند. مذاهب اسلامی هر چند در برخی از مسائل با یکدیگر اختلاف دارند اما مشترکات اصولی در بین این مذاهب بهترین مستمسک برای تشکیل وحدت اسلامی است، اعتقاد به وحدانیت خدای متعال، باور به نبوّت و حیات ابدی، اصول روشن اعتقادی است که میتواند مذاهب اسلامی را حول آن مسائل متحد و جمع کند.
رعایت اصول اخلاقی و همزیستی مسالمت آمیز
گروهی که حکمیت قرآن کریم را پذیرفتهاند باید رفتار و منش خود را منطبق بر آموزههای وحیانی کنند، خدای متعال در قرآن کریم رعایت عدالت و همزیستی مسالمتآمیز را با سایر ادیان توحیدی که از در سازش بر کیان اسلامی وارد شدهاند، لازم شمرده است، هر چند اختلاف بنیادی بین این ادیان و آیین مقدس اسلام وجود دارد، اما با این وجود خدا در قرآن کریم در این باره میفرماید: «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ؛[6] خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمىکند؛ چراکه خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد.»
فراتر از مطالب بیان شده از کلام برخی از مفسرین این چنین استفاده میشود که آیه ناظر به رعایت عدالت حتی نسبت به کفار است، که اختلاف ریشهای با مسلمانان دارند[7] خدای متعال در آیه بعد یکی از شاخصههای برائت و دشمنی را مشخص کرده و میفرماید: «إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ؛[8] تنها شما را از دوستى و رابطه با کسانى نهى مىکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانههایتان بیرون راندند یا به بیرونراندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است!»
وقتی در منطق قرآن کریم جامعه اسلامی باید نسبت به غیر همکیشان و حتی کفار غیر حربی رابطه مسالمتآمیز و عادلانه داشته باشد، آیا نباید نسبت به همکیشان که تنها در برخی از آموزههای دینی اختلاف نظری و فرعی دارند، رفتاری مسالمتآمیز همراه با رعایت اصول اخلاقی و پرهیز از خطوط قرمز داشته باشد؟!
* حجتالاسلام علی بیرانوند کارشناس امور مذهبی و علوم قرآنی
پینوشت:
[1]. سوره مومنون، آیه 52.
[2]. .التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص14.
[3]. سوره فتح، آیه 29.
[4]. سوره آل عمران، آیه 64.
[5]. تفسیر نمونه، ج2، ص.594 .
[6]. سوره ممتحنه آیه 8.
[7]. ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج24، ص369؛ ترجمه تفسیر المیزان، ج19، ص399.
[8]. سوره ممتحنه، آیه 9.
منبع:فارس