۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۱ : ۱۶
عقیق:سوره مریم نوزدهمین سوره قرآن است و در جزء شانزدهم آن قرار دارد.
سوره مریم ۹۸ آیه، ۹۷۲ کلمه و ۳۹۳۵ حرف دارد. این سوره از نظر حجمی جزو سورههای مثانی و کمتر از نیم جزء قرآن است. سوره مریم دهمین سوره از سورههای بیست و نهگانه مقطعات است که با حروف مقطعه «کهیعص» آغاز میشوند.
سوره مریم دارای دو ویژگی است؛ نخست اینکه به هنگام بیان داستان پیامبران بزرگ و داستان مریم از واژه «اُذْکُر» به معنای فرمان به یادآوری استفاده کرده است. دوم اینکه واژه «رحمان» از صفات خداوند ۱۶ بار در این سوره به کار رفته تا به گفته برخی رحمت و مهر گسترده خداوند را نسبت به همه پدیدهها و موجودات به ویژه پیامبران و مؤمنان نشان دهد.
بر اساس روایات به نقل از امام صادق (ع)؛ هر کس مداومت بر خواندن سوره مریم داشته باشد از دنیا نخواهد رفت، مگر اینکه خدا به برکت این سوره او را از نظر جان و مال و فرزند بینیاز میکند.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
کهیعص ﴿١﴾
کاف، ها، یا، عین، صاد (۱)
ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا ﴿٢﴾
این یادى از رحمت پروردگار تو در باره بندهاش زکریاست (۲)
إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیًّا ﴿٣﴾
آنگاه که زکریا پروردگارش را آهسته ندا کرد(۳)
قَالَ رَبِّ إِنِّی وَ هَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَ لَمْ أَکُن بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیًّا ﴿٤﴾
گفت:پروردگارا، من استخوانم سست گردیده و موى سرم از پیرى سپید گشته و اى پروردگار من هرگز در دعاى تو ناامید نبودهام (۴)
وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِن وَرَائِی وَ کَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا ﴿٥﴾
و من پس از خویشتن از بستگانم بیمناکم و زنم نازاست پس از جانب خود ولى و جانشینى به من ببخش (۵)
یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ ۖ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا ﴿٦﴾
که از من ارث برد و از خاندان یعقوب نیز ارث برد و او را اى پروردگار من پسندیده گردان (۶)
یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَىٰ لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا ﴿٧﴾
اى زکریا ما تو را به پسرى که نامش یحیى است مژده مىدهیم که قبلا همنامى براى او قرار ندادهایم (۷)
قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا ﴿٨﴾
گفت: پروردگارا چگونه مرا پسرى خواهد بود و حال آنکه زنم نازاست و من از سالخوردگى ناتوان شدهام؟ (۸)
قَالَ کَذَٰلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِن قَبْلُ وَ لَمْ تَکُ شَیْئًا ﴿٩﴾
فرشته گفت: فرمان چنین است پروردگار تو گفته که این کار بر من آسان است و تو را در حالى که چیزى نبودى قبلا آفریدهام (۹)
قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّی آیَةً ۚ قَالَ آیَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَیَالٍ سَوِیًّا ﴿١٠﴾
گفت: پروردگارا، نشانهاى براى من قرار ده فرمود: نشانه تو این است که سه شبانه روز با اینکه سالمى با مردم سخن نمىگویى (۱۰)
فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَىٰ إِلَیْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُکْرَةً وَ عَشِیًّا ﴿١١﴾
پس از محراب بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید که روز و شب به نیایش بپردازید (۱۱)
یَا یَحْیَىٰ خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَ آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا ﴿١٢﴾
اى یحیى کتاب خدا را به جد و جهد بگیر، و از کودکى به او نبوت دادیم (۱۲)
وَ حَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَ زَکَاةً ۖ وَ کَانَ تَقِیًّا ﴿١٣﴾
و نیز از جانب خود مهربانى و پاکى به او دادیم و تقواپیشه بود (۱۳)
وَ بَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَ لَمْ یَکُن جَبَّارًا عَصِیًّا ﴿١٤﴾
و با پدر و مادر خود نیکرفتار بود و زورگویى نافرمان نبود (۱۴)
وَ سَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا ﴿١٥﴾
و درود بر او روزى که زاده شد و روزى که مىمیرد و روزى که زنده برانگیخته مىشود (۱۵)
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا ﴿١٦﴾
و در این کتاب از مریم یاد کن آنگاه که از کسان خود در مکانى شرقى به کنارى شتافت (۱۶)
فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا ﴿١٧﴾
و در برابر آنان پردهاى بر خود گرفت پس روح خود را به سوى او فرستادیم تا به شکل بشرى خوشاندام بر او نمایان شد (۱۷)
قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَـٰنِ مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیًّا ﴿١٨﴾
مریم گفت: اگر پرهیزگارى من از تو به خداى رحمان پناه مىبرم (۱۸)
قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا ﴿١٩﴾
گفت: من فقط فرستاده پروردگار توام براى اینکه به تو پسرى پاکیزه ببخشم (۱۹)
قَالَتْ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا ﴿٢٠﴾
گفت: چگونه مرا پسرى باشد با آنکه دست بشرى به من نرسیده و بدکار نبودهام؟ (۲۰)
قَالَ کَذَٰلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ ۖ وَ لِنَجْعَلَهُ آیَةً لِّلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِّنَّا ۚ وَ کَانَ أَمْرًا مَّقْضِیًّا ﴿٢١﴾
گفت:فرمان چنین است پروردگار تو گفته که آن بر من آسان است و تا او را نشانهاى براى مردم و رحمتى از جانب خویش قرار دهیم و این دستورى قطعى بود(۲۱)
فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا ﴿٢٢﴾
پس مریم به او عیسى آبستن شد و با او به مکان دورافتادهاى پناه جست (۲۲)
فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَـٰذَا وَ کُنتُ نَسْیًا مَّنسِیًّا ﴿٢٣﴾
تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت خرمایى کشانید گفت: اى کاش پیش از این مرده بودم و یکسر فراموششده بودم (۲۳)
فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴿٢٤﴾
پس از زیر پاى او فرشته وى را ندا داد که: غم مدار پروردگارت زیر پاى تو چشمه آبى پدید آورده است (۲۴)
وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿٢٥﴾
و تنه درخت خرما را به طرف خود بگیر و بتکان بر تو خرماى تازه مىریزد (۲۵)
فَکُلِی وَ اشْرَبِی وَ قَرِّی عَیْنًا ۖ فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَـٰنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیًّا ﴿٢٦﴾
و بخور و بنوش و دیده روشن دار پس اگر کسى از آدمیان را دیدى، بگوى: من براى خداى رحمان روزه نذر کردهام و امروز مطلقا با انسانى سخن نخواهم گفت (۲۶)
فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ ۖ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا ﴿٢٧﴾
پس مریم در حالى که او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد گفتند:اى مریم، به راستى کار بسیار ناپسندى مرتکب شدهاى (۲۷)
یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ مَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا ﴿٢٨﴾
اى خواهر هارون، پدرت مرد بدى نبود و مادرت نیز بدکاره نبود (۲۸)
فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ ۖ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا ﴿٢٩﴾
مریم به سوى عیسى اشاره کرد. گفتند: چگونه با کسى که در گهواره و کودک است سخن بگوییم؟(۲۹)
قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّـهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا ﴿٣٠﴾
کودک گفت: منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است (۳۰)
وَ جَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَ أَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا ﴿٣١﴾
و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته و تا زندهام به نماز و زکات سفارش کرده است (۳۱)
وَ بَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا ﴿٣٢﴾
و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است (۳۲)
وَ السَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُ لِدتُّ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا ﴿٣٣﴾
و درود بر من روزى که زاده شدم و روزى که مىمیرم و روزى که زنده برانگیخته مىشوم (۳۳)
ذَٰلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ۚ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿٣٤﴾
این است ماجراى عیسى پسر مریم همان گفتار درستى که در آن شک مىکنند (۳۴)
مَا کَانَ لِلَّـهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ ۖ سُبْحَانَهُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ ﴿٣٥﴾
خدا را نسزد که فرزندى برگیرد منزه است او؛ چون کارى را اراده کند همین قدر به آن مىگوید: «موجود شو»، پس بىدرنگ موجود مىشود (۳۵)
وَ إِنَّ اللَّـهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ هَـٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ﴿٣٦﴾
و در حقیقت خداست که پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید این است راه راست (۳۶)
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ ۖ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿٣٧﴾
اما دستههاى گوناگون از میان آنها به اختلاف پرداختند پس واى بر کسانى که کافر شدند از مشاهده روزى دهشتناک (۳۷)
أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنَا ۖ لَـٰکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿٣٨﴾
چه شنوا و بینایند روزى که به سوى ما مىآیند ولى ستمگران امروز در گمراهى آشکارند (۳۸)
وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿٣٩﴾
و آنان را از روز حسرت بیم ده آنگاه که داورى انجام گیرد و حال آنکه آنها اکنون در غفلتند و سر ایمان آوردن ندارند (۳۹)
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا وَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ ﴿٤٠﴾
ماییم که زمین را با هر که در آن است به میراث مىبریم و همه به سوى ما بازگردانیده مىشوند (۴۰)
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ ۚ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا ﴿٤١﴾
و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز زیرا او پیامبرى بسیار راستگوى بود (۴۱)
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَ لَا یُبْصِرُ وَ لَا یُغْنِی عَنکَ شَیْئًا ﴿٤٢﴾
چون به پدرش گفت: پدر جان، چرا چیزى را که نمىشنود و نمىبیند و از تو چیزى را دور نمىکند مىپرستى؟ (۴۲)
یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا ﴿٤٣﴾
اى پدر، به راستى مرا از دانش وحى، حقایقى به دست آمده که تو را نیامده است پس از من پیروى کن تا تو را به راهى راست هدایت نمایم (۴۳)
یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ ۖ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَـٰنِ عَصِیًّا ﴿٤٤﴾
پدر جان، شیطان را مپرست که شیطان خداى رحمان را عصیانگر است (۴۴)
یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَـٰنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا ﴿٤٥﴾
پدر جان، من مىترسم از جانب خداى رحمان عذابى به تو رسد و تو یار شیطان باشى (۴۵)
قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْرَاهِیمُ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ ۖ وَ اهْجُرْنِی مَلِیًّا ﴿٤٦﴾
گفت: اى ابراهیم، آیا تو از خدایان من متنفرى؟ اگر باز نایستى تو را سنگسار خواهم کرد و برو براى مد تى طولانى از من دور شو (۴۶)
قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ ۖ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی ۖ إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا ﴿٤٧﴾
ابراهیم گفت: درود بر تو باد به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم زیرا او همواره نسبت به من پر مهر بوده است (۴۷)
وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ مَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ وَ أَدْعُو رَبِّی عَسَىٰ أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاءِ رَبِّی شَقِیًّا ﴿٤٨﴾
و از شما و از آنچه غیر از خدا مىخوانید کناره مىگیرم و پروردگارم را مىخوانم امیدوارم که در خواندن پروردگارم ناامید نباشم (۴۸)
فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ وَ هَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ ۖ وَ کُلًّا جَعَلْنَا نَبِیًّا ﴿٤٩﴾
و چون از آنها و از آنچه به جاى خدا مىپرستیدند کناره گرفت اسحاق و یعقوب را به او عطا کردیم و همه را پیامبر گردانیدیم (۴۹)
وَ وَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا ﴿٥٠﴾
و از رحمت خویش به آنان ارزانى داشتیم و ذکر خیر بلندى برایشان قرار دادیم (۵۰)
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَىٰ ۚ إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَ کَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا ﴿٥١﴾
و در این کتاب از موسى یاد کن زیرا که او پاکدل و فرستادهاى پیامبر بود(۵۱)
وَ نَادَیْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَ قَرَّبْنَاهُ نَجِیًّا ﴿٥٢﴾
و از جانب راست طور او را ندا دادیم و در حالى که با وى راز گفتیم او را به خود نزدیک ساختیم (۵۲)
وَ وَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِیًّا ﴿٥٣﴾
و به رحمت خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم (۵۳)
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ ۚ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ کَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا ﴿٥٤﴾
و در این کتاب از اسماعیل یاد کن زیرا که او درستوعده و فرستادهاى پیامبر بود (۵۴)
وَ کَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ کَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا ﴿٥٥﴾
و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان مىداد و همواره نزد پروردگارش پسندیده رفتار بود (۵۵)
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ ۚ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا ﴿٥٦﴾
و در این کتاب از ادریس یاد کن که او راستگویى پیامبر بود (۵۶)
وَ رَفَعْنَاهُ مَکَانًا عَلِیًّا ﴿٥٧﴾
و ما او را به مقامى بلند ارتقا دادیم (۵۷)
أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّـهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَ مِن ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْرَائِیلَ وَ مِمَّنْ هَدَیْنَا وَ اجْتَبَیْنَا ۚ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَـٰنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَ بُکِیًّا ۩ ﴿٥٨﴾
آنان کسانى از پیامبران بودند که خداوند بر ایشان نعمت ارزانى داشت: از فرزندان آدم بودند و از کسانى که همراه نوح بر کشتى سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل و از کسانى که آنان را هدایت نمودیم و برگزیدیم و هر گاه آیات خداى رحمان بر ایشان خوانده مىشد سجدهکنان و گریان به خاک مىافتادند (۵۸)
فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ ۖ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا ﴿٥٩﴾
آنگاه پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروى کردند و به زودى سزاى گمراهى خود را خواهند دید (۵۹)
إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَـٰئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئًا ﴿٦٠﴾
مگر آنان که توبه کرده و ایمان آورده و کار شایسته انجام دادند که آنان به بهشت درمىآیند و ستمى بر ایشان نخواهد رفت (۶۰)
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَـٰنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا ﴿٦١﴾
باغهاى جاودانى که خداى رحمان به بندگانش در جهان ناپیدا وعده داده است در حقیقت وعده او انجامشدنى است (۶۱)
لَّا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا ۖ وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَةً وَ عَشِیًّا ﴿٦٢﴾
در آنجا سخن بیهودهاى نمىشنوند جز درود و روزىشان صبح و شام در آنجا آماده است (۶۲)
تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن کَانَ تَقِیًّا ﴿٦٣﴾
این همان بهشتى است که به هر یک از بندگان ما که پرهیزگار باشند به میراث مىدهیم (۶۳)
وَ مَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ ۖ لَهُ مَا بَیْنَ أَیْدِینَا وَ مَا خَلْفَنَا وَ مَا بَیْنَ ذَٰلِکَ ۚ وَ مَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیًّا ﴿٦٤﴾
و ما فرشتگان جز به فرمان پروردگارت نازل نمىشویم آنچه پیش روى ما و آنچه پشت سر ما و آنچه میان این دو است همه به او اختصاص دارد و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده است (۶۴)
رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ ۚ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا ﴿٦٥﴾
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است پس او را بپرست و در پرستش او شکیبا باش آیا براى او همنامى مىشناسى؟ (۶۵)
وَ یَقُولُ الْإِنسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیًّا ﴿٦٦﴾
و انسان مىگوید: آیا وقتى بمیرم راستى زنده از قبر بیرون آورده مىشوم؟ (۶۶)
أَوَلَا یَذْکُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَ لَمْ یَکُ شَیْئًا ﴿٦٧﴾
آیا انسان به یاد نمىآورد که ما او را قبلا آفریدهایم و حال آنکه چیزى نبوده است؟ (۶۷)
فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَ الشَّیَاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیًّا ﴿٦٨﴾
پس به پروردگارت سوگند که آنها را با شیاطین محشور خواهیم ساخت سپس در حالى که به زانو درآمدهاند آنان را گرداگرد دوزخ حاضر خواهیم کرد (۶۸)
ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَـٰنِ عِتِیًّا ﴿٦٩﴾
آنگاه از هر دستهاى کسانى از آنان را که بر خداى رحمان سرکشتر بودهاند بیرون خواهیم کشید (۶۹)
ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَىٰ بِهَا صِلِیًّا ﴿٧٠﴾
پس از آن به کسانى که براى درآمدن به جهنم سزاوارترند خود داناتریم (۷۰)
وَ إِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا ۚ کَانَ عَلَىٰ رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا ﴿٧١﴾
و هیچ کس از شما نیست مگر اینکه در آن وارد مىگردد این امر همواره بر پروردگارت حکمى قطعى است (۷۱)
ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا ﴿٧٢﴾
آنگاه کسانى را که پرهیزگار بودهاند مىرهانیم و ستمگران را به زانو درافتاده در دوزخ رها مىکنیم (۷۲)
وَ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَّقَامًا وَ أَحْسَنُ نَدِیًّا ﴿٧٣﴾
و چون آیات روشن ما بر آنان خوانده شود کسانى که کفر ورزیدهاند به آنان که ایمان آوردهاند مىگویند:کدام یک از ما دو گروه جایگاهش بهتر و محفلش آراستهتر است(۷۳)
وَ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَ رِئْیًا ﴿٧٤﴾
و چه بسیار نسلها را پیش از آنان نابود کردیم که اثاثى بهتر و ظاهرى فریباتر داشتند (۷۴)
قُلْ مَن کَانَ فِی الضَّلَالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ مَدًّا ۚ حَتَّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّکَانًا وَ أَضْعَفُ جُندًا ﴿٧٥﴾
بگو: هر که در گمراهى است خداى رحمان به او تا زمانى مهلت مىدهد تا وقتى آنچه به آنان وعده داده مىشود: یا عذاب یا روز رستاخیز را ببینند؛ پس به زودى خواهند دانست جایگاه چه کسى بدتر و سپاهش ناتوانتر است (۷۵)
وَ یَزِیدُ اللَّـهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى ۗ وَ الْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَ خَیْرٌ مَّرَدًّا ﴿٧٦﴾
و خداوند کسانى را که هدایت یافتهاند بر هدایتشان مىافزاید و نیکیهاى ماندگار نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوشفرجامتر است (۷۶)
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیَاتِنَا وَ قَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالًا وَ وَلَدًا ﴿٧٧﴾
آیا دیدى آن کسى را که به آیات ما کفر ورزید و گفت: قطعا به من مال و فرزند بسیار داده خواهد شد؟ (۷۷)
أَطَّلَعَ الْغَیْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَـٰنِ عَهْدًا ﴿٧٨﴾
آیا بر غیب آگاه شده یا از خداى رحمان عهدى گرفته است؟ (۷۸)
کَلَّا ۚ سَنَکْتُبُ مَا یَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا ﴿٧٩﴾
نه چنین است. به زودى آنچه را مىگوید، مىنویسیم و عذاب را براى او خواهیم افزود (۷۹)
وَ نَرِثُهُ مَا یَقُولُ وَ یَأْتِینَا فَرْدًا ﴿٨٠﴾
و آنچه را مىگوید از او به ارث مىبریم و تنها به سوى ما خواهد آمد(۸۰)
وَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ آلِهَةً لِّیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا ﴿٨١﴾
و به جاى خدا معبودانى اختیار کردند تا براى آنان مایه عزت باشد (۸۱)
کَلَّا ۚ سَیَکْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَیَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِدًّا ﴿٨٢﴾
نه چنین است به زودى آن معبودان عبادت ایشان را انکار مىکنند و دشمن آنان مىگردند (۸۲)
أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْکَافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا ﴿٨٣﴾
آیا ندانستى که ما شیطانها را بر کافران گماشتهایم، تا آنان را به گناهان تحریک کنند؟ (۸۳)
فَلَا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ ۖ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا ﴿٨٤﴾
پس بر ضد آنان شتاب مکن که ما روزها را براى آنها شماره مىکنیم (۸۴)
یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمَـٰنِ وَ فْدًا ﴿٨٥﴾
یاد کن روزى را که پرهیزگاران را به سوى خداى رحمان گروه گروه محشور مىکنیم (۸۵)
وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرْدًا ﴿٨٦﴾
و مجرمان را با حال تشنگى به سوى دوزخ مىرانیم (۸۶)
لَّا یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَـٰنِ عَهْدًا ﴿٨٧﴾
آنان اختیار شفاعت را ندارند جز آن کس که از جانب خداى رحمان پیمانى گرفته است (۸۷)
وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَـٰنُ وَلَدًا ﴿٨٨﴾
و گفتند: خداى رحمان فرزندى اختیار کرده است(۸۸)
لَّقَدْ جِئْتُمْ شَیْئًا إِدًّا ﴿٨٩﴾
واقعا چیز زشتى را بر زبان آوردید (۸۹)
تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا ﴿٩٠﴾
چیزى نمانده است که آسمانها از این سخن بشکافند و زمین چاک خورد و کوهها به شدت فرو ریزند (۹۰)
أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَـٰنِ وَلَدًا ﴿٩١﴾
از اینکه براى خداى رحمان فرزندى قایل شدند (۹۱)
وَ مَا یَنبَغِی لِلرَّحْمَـٰنِ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًا ﴿٩٢﴾
خداى رحمان را نسزد که فرزندى اختیار کند (۹۲)
إِن کُلُّ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا آتِی الرَّحْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾
هر که در آسمانها و زمین است جز بندهوار به سوى خداى رحمان نمىآید(۹۳)
لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿٩٤﴾
و یقینا آنها را به حساب آورده و به دقت شماره کرده است (۹۴)
وَ کُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَرْدًا ﴿٩٥﴾
و روز قیامت همه آنها تنها به سوى او خواهند آمد (۹۵)
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾
کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند به زودى خداى رحمان براى آنان محبتى در دلها قرار مىدهد (۹۶)
فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَ تُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾
در حقیقت ما این قرآن را بر زبان تو آسان ساختیم تا پرهیزگاران را بدان نوید، و مردم ستیزهجو را بدان بیم دهى (۹۷)
وَ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِکْزًا ﴿٩٨﴾
و چه بسیار نسلها که پیش از آنان هلاک کردیم آیا کسى از آنان را مىیابى یا صدایى از ایشان مىشنوى؟ (۹۸)
منبع:باشگاه خبرنگاران