عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۰۹۰۳۵
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۰
«آگهی را ثبت کردم و خوابیدم. با خودم می‌گفتم کسی نگاهش هم نمی‌کند اما دو ساعت بعد که سراغ گوشی‌ام رفتم، دیدم 37 تماس بی‌پاسخ دارم! آن روز، تماس متقاضیان کالسکه آگهی‌شده ما، تمامی نداشت. با خودم گفتم: باید برای تسهیل سفر خانواده‌های زائر اربعین کاری کنم...»

عقیق:خوب که نگاه کنی، در میان میلیون‌ها دلداده‌ای که دل به جاده آسمانی نجف تا کربلا سپرده‌اند و برای رسیدن به قبله عاشقی، ستون‌ها را می‌شمارند، بعضی‌ها خوش‌روزی‌ترند. به حرمت کدام دعا یا به پاداش کدام عمل، نمی‌دانم، اما بی‌مقدمه و طلب‌نکرده، می‌شوند دست خدا و با خوش‌فکری‌ها و شیرین‌کاری‌های زیبایشان، دست یک یا چند یا چندین نفر دیگر را هم می‌گیرند و با خود به مسیر بهشتی پیاده‌روی اربعین می‌برند. یکی با دادن وام به آرزومندان تنگدستی که در حسرت حرم ارباب می‌سوزند، دیگری با حراج خودروی محبوبش برای تأمین هزینه زیارت عاشقان بی‌بضاعت و یکی هم مثل «محمدجواد ابراهیمیان»، با تأمین کالسکه برای خانواده‌هایی که دلشان می‌خواهد فرزند یا فرزندان کوچکشان را هم همسفر کاروان اسرای کربلا کنند. تجربه جذاب تأمین بیش از ۲۰۰ کالسکه برای زائران اربعین، بهانه‌ای شد برای گفت‌وگوی ما با این جوان ۲۶ ساله قمی که ایده‌اش می‌تواند جرقه‌ای باشد برای اینکه خیّران از زاویه دیگری هم به ماجرای پیاده‌روی اربعین نگاه کنند.

یک آگهی متفاوت به وقت اربعین

همه‌چیز از یک آگهی ساده، اما متفاوت در اپلیکیشن نیازمندی‌های اینترنتی شروع شد. قرار بود در حد یک آگهی شخصی هم بماند، اما مقدمه‌ای شد برای خاطره ماندگار یک جمع بزرگ. «محمدجواد ابراهیمیان» سر صحبت درباره تجربه جذابش را از همین نقطه باز می‌کند و می‌گوید: «پارسال دو هفته مانده به اربعین،‌ وقتی خودمان برای چهارمین بار در تدارک پیاده‌روی اربعین بودیم، با دیدن کالسکه اضافی دخترم یک ایده در ذهنم جرقه زد. با خودم فکر کردم شاید بشود این کالسکه را به خانواده‌ای که با فرزند کوچک راهی پیاده‌روی هستند، امانت بدهم و کمک کوچکی به آن‌ها کنم. اینطور بود که سراغ اپلیکیشن نیازمندی‌های اینترنتی رفتم و این موضوع را آگهی کردم. فکر می‌کردم کسی به این آگهی توجه نمی‌کند یا نهایتاً دو نفر تماس می‌گیرند و بالاخره کالسکه را به یکی‌شان می‌دهم. اما در عمل،‌ ماجرا طور دیگری پیش رفت. ساعت ۵:۳۰ صبح آگهی را ثبت کردم و خوابیدم. ساعت ۷ صبح که سراغ گوشی‌ام رفتم، دیدم ۳۷ نفر تماس گرفته‌اند! جوری شد که تا ظهر آن روز،‌ خطم آزاد نمی‌شد. واقعاً انتظار این‌همه استقبال را نداشتم.»

وقتی دوست و فامیل، حامی پویش خرید کالسکه می‌شوند

«وقتی آن حجم از تماس‌های خانواده‌ها را دیدم، تازه متوجه شدم چقدر در این زمینه نیاز وجود دارد. واقعیت این است که در سال‌های اخیر به همت خادمان و خیّران، کارهای بسیار خوبی در زمینه خوراک، بهداشت و محل استراحت زائران انجام شده و باعث شده پیاده‌روی اربعین تسهیل شود، اما هیچ‌کس به این بخش از ماجرا فکر نکرده که جای چه کمک‌هایی برای زائرانی که به‌صورت خانوادگی در این سفر طولانی شرکت می‌کنند، خالی است. شاید اگر در این سفر، آب و غذا کمی هم دیر به دست زائران برسد،‌ مشکل چندانی به وجود نیاید، اما نبود وسیله ضروری مثل کالسکه، برای خانواده‌ای که با فرزند یا فرزندان کوچک در این مسیر پیاده‌روی می‌کند، می‌تواند سختی سفر را دوچندان کند. آن آگهی و تماس‌های بعدش باعث شد تصمیم بگیرم در زمینه تأمین کالسکه برای زائران اربعین، حرکتی انجام دهم. از همان روز شروع کردم به تماس با اقوام و دوستان تا برای خرید کالسکه، بانی پیدا کنم.»

راست گفته‌اند که: گاهی بساط عشق، خودش جور می‌شود. پای قهرمان ۲۶ ساله داستان ما هم همین‌قدر نطلبیده، به وادی عاشقانه‌های اربعین باز شد: «خوشبختانه از ایده امانت دادن کالسکه به زائران، حمایت شد و در نوبت اول با کمک‌هایی که جمع‌آوری شد، توانستیم ۳۰ کالسکه خریداری و توزیع کنیم. اما تعداد متقاضیان خیلی بیشتر از این حرف‌ها بود، بنابراین دوباره سفارش خرید دادیم و ۵۰ کالسکه دیگر تأمین شد. ماجرا به اینجا هم ختم نشد و این چرخه تا خرید و توزیع حدود ۲۵۰ کالسکه ادامه پیدا کرد! کالسکه‌ها هم انواع مختلف داشت؛ یک نفره، دو نفره و عصایی. جالب است بدانید من در اپلیکیشن نیازمندی‌های اینترنتی شهر قم آگهی داده‌ بودم، اما متقاضیانی از مشهد و تهران هم داشتیم که از طریق اقوام و دوستانشان از موضوع باخبر شده‌ بودند. آن‌ها می‌گفتند: موضوع تحویل گرفتن کالسکه،‌ ما را به فیض زیارت حضرت معصومه (س) هم نائل کرد.»

کالسکه‌های ایرانی نه‌ فقط بچه‌ها بلکه خیلی‌ها را به کربلا رساند

فعالیت جوان خوش‌ذوق قمی و دوستانش برای اجرایی کردن این طرح خودجوش، گرچه دلی و کاملاً مردمی بود، اما آن‌ها در ادامه، ساز و کاری دقیق برای این ماجرا در نظر گرفتند. ابراهیمیان در این باره می‌گوید:‌ «تاکید داشتیم کالسکه‌هایی که برای پیاده‌روی اربعین خریداری می‌کنیم،‌ حتماً ساخت ایران باشد. اساساً قرار نیست در چنین فعالیتی، به بازار اجناس خارجی رونق بدهیم. حفظ این کالسکه‌ها هم برایمان اهمیت داشت؛ چون می‌خواستیم این شروع یک فعالیت دائمی در ایام اربعین باشد. اینطور بود که برای تحویل کالسکه به متقاضیان، هیچ شرطی نگذاشتیم؛ جز اینکه در این سفر،‌ امانت‌دار خوبی برای کالسکه‌ها باشند. کالسکه‌ها را بدون هیچ هزینه‌ای و فقط با دریافت یک مدرک شناسایی تحویل می‌دادیم و از آن‌ها قول می‌گرفتیم مراقب کالسکه باشند و اگر هم آسیب دید،‌ آن را تعمیر کنند و به ما برگردانند یا اینکه هزینه تعمیرش را بپردازند.»

کسی فکرش را هم نمی‌کرد وسیله‌ای مثل کالسکه بتواند بعضی دل‌ها را کربلایی کند. اما این اتفاق افتاد و نام خیلی‌ها به‌واسطه همین مرکب‌های زائر کوچولوها در فهرست اهالی اربعین ثبت شد: «چرخه برکت کالسکه‌های اربعینی حتی بعد از پایان مراسم اربعین و بازگشت زائران هم تمام نشد. وقتی کالسکه‌ها یکی‌یکی به ما برگردانده‌ شد، با شرکت فروش کالسکه تماس گرفتیم و درخواست کردیم یک تعمیرکار به ما معرفی کنند. آن تعمیرکار وقتی آمد و فهمید همه این کالسکه‌ها برای سفر اربعین استفاده شده و خواهد شد، گفت تعمیر همه آن‌ها را رایگان انجام می‌دهد. وقتی هم برای تأمین قطعه‌های آسیب‌دیده بعضی کالسکه‌ها به واسطه‌مان پیغام دادیم، گفت با هزینه خودشان تمام قطعه‌ها را تهیه می‌کنند. اما فقط این‌ها نبود. وقتی ۷، ۸ وانت گرفتیم تا کالسکه‌ها را برای سرویس و شست‌وشوی کامل به شرکت بفرستیم، مسئول حمل‌ و نقل هیچ هزینه‌ای از ما نگرفت و در مقابل اصرارهای ما گفت: گذاشتم به حساب امام حسین (ع). خلاصه، این کالسکه‌ها، خیلی‌ها را در ثواب زیارت اربعین زائران، شریک کردند.»

قدم‌به‌قدم برایتان دعا کردیم

نعمت وجود «نازنین زهرا» ی ۳ ساله باعث شده آقا محمدجواد هم شیرینی ۲، ۳ سفر خانوادگی پیاده به کربلا را بچشد و هم با ملزومات چنین سفری آشنا باشد و بداند داشتن یک وسیله کمکی مثل کالسکه، چقدر می‌تواند در کاهش خستگی پدر و مادر و فرزند در مسیر ۸۰ کیلومتری پیاده‌روی اربعین نقش داشته‌ باشد. با این همه اما واکنش‌های زائران بعد از اربعین و بعد از بازگشت از کربلا حسابی او را غافلگیر کرد: «خانواده‌هایی که کالسکه‌ها را امانت گرفته‌ بودند، بعد از اربعین حسابی ما را مورد محبت قرار دادند. بعضی‌هایشان برایمان تربت آورده‌ بودند. بعضی‌هایشان هدیه گرفته‌ بودند و آن را به دست همان بچه‌ای که از کالسکه استفاده کرده‌ بود، داده‌ بودند تا به ما بدهد. اما شیرین‌تر از همه این‌ها، دعای خیری بود که این خانواده‌ها با لحنی خاص نثار ما می‌کردند. آن‌ها می‌گفتند: در هر قدمی که در مسیر پیاده‌روی اربعین برمی‌داشتیم، دعایتان می‌کردیم و می‌گفتیم خدا خیرتان بدهد که این کالسکه را به ما دادید و کمک کردید بتوانیم همراه خانواده به این سفر بیاییم و این مسیر را به‌ راحتی طی کنیم... البته من فقط یک وسیله بوده‌ام و این دعاها در اصل، شامل حال بانیان تهیه این کالسکه‌ها می‌شود.»

انگار خاطره‌ای در ذهن این جوان باصفای قمی جرقه زده‌باشد، لبخند می‌زند و می‌گوید: «پارسال در مسیر پیاده‌روی اربعین، همراه همسر و فرزندم در حال حرکت بودیم که ۲ خانم که کالسکه بچه‌ای را هل می‌دادند، به طرف ما آمدند. یکی از آن‌ها سلام کرد و گفت: ببخشید، شما بودید که در شهر قم به زائران کالسکه امانت می‌دادید؟ گفتم: بله. گفت: می‌خواستم از لطفتان تشکر کنم. ما قرار بود خانوادگی به این سفر بیاییم، اما متاسفانه همسرم به دلیل مشکل پاسپورت از سفر جا ماند. اما من با خودم گفتم حالا که به لطف خدا و کمک شما این کالسکه برای سفر فرزندم فراهم شده، چرا از این فرصت استفاده نکنم؟ اینطور بود که با موافقت همسرم، من همراه فرزندم راهی شدم. از شما ممنونم که امکان حضور در پیاده‌روی اربعین را برایم فراهم کردید.»

 

اگر کالسکه نباشد، جا می‌مانند...

«کالسکه‌ها را برای نگهداری تا اربعین بعدی، بسته‌بندی کردیم و آن‌ها را در فضایی در خانه خودمان جا دادیم. زمان زود گذشت و ماجرای کالسکه‌ها هم امسال خیلی زودتر از انتظار شروع شد. قبل از دهه محرم، گوشی‌ام مدام زنگ می‌خورد؛ آن طرف خط، خانواده‌هایی بودند که پارسال از ما کالسکه گرفته‌ بودند. می‌خواستند بدانند امسال هم بساط امانت دادن کالسکه‌ها به راه است یا نه. متقاضیان جدیدی هم داشتیم که از طریق کربلایی‌های پارسال با کار ما آشنا شده‌ بودند. اینطور بود که امسال، بدون هیچ آگهی و اطلاع‌رسانی، میزبان خانواده‌ها شدیم و تمام کالسکه‌ها در ۲ روز و ظرف چند ساعت به متقاضیان تحویل داده‌ شد. دلم می‌خواست امسال هم تعدادی کالسکه جدید بخریم و به تعداد بیشتری از خانواده‌ها کمک کنیم اما متاسفانه نتوانستم برای این کار، بانی پیدا کنم. ولی یک حرکت جدید انجام دادیم؛ امسال روی دسته تمام کالسکه‌ها، یک صلوات‌شمار و یک برگه حاوی زیارت اربعین نصب کردیم تا کسی که کالسکه را هل می‌دهد، بتواند به‌راحتی ذکر بگوید و از فیض زیارت اربعین هم بهره‌مند شود.»

محمدجواد ابراهیمیان، انگار بخواهد همه دغدغه‌هایش از ورود به این عرصه را در قالب چند جمله خلاصه کند، مکثی می‌کند و در پایان می‌گوید: «پارسال و امسال، طرح ما بیشتر از همه، مادران را خوشحال کرد. خانم‌هایی که همراه همسرانشان برای امانت گرفتن کالسکه‌ها به قم می‌آمدند، می‌گفتند: مدام دعا می‌کردیم یک کالسکه پیدا شود تا ما و فرزندمان هم بتوانیم راهی شویم. اگر این کالسکه نبود، ناچار بودیم با حسرت بمانیم و همسرمان تنها به پیاده‌روی اربعین برود. این موارد نشان می‌دهد چقدر در این زمینه جای کار وجود دارد. امیدوارم بیان تجربیات من، کمک کند نه‌ فقط در شهر قم بلکه در همه‌ جای ایران، افراد و گروه‌هایی تشویق شوند و پای کار بیایند و با تأمین کالسکه، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های والدین برای حضور خانوادگی در پیاده‌روی اربعین را برطرف کنند.»

 

منبع:فارس


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین