عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۰۶۳۹
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۰
به بهانه سالگرد رحلت حضرت آیت الله حق شناس؛
ششمین سالروز ارتحال ملکوتی استاد برجسته اخلاق حضرت آیت الله حاج میرزا‌عبدالکریم حق شناس رضوان الله تعالی علیه؛ روز جمعه ۴ مردادماه در حسینیه آیت الله حق شناس برگزاری می شود.
عقیق: به مناسبت ششمین سالروز ارتحال ملکوتی استاد برجسته اخلاق حضرت آیت الله حاج میرزا‌عبدالکریم حق شناس رضوان الله تعالی علیه، بخشی از بیانات این استاد اخلاق و عالم ربانی را در باب اهمیت قرائت قرآن را با هم می خوانیم:

"و قال صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم ان القلوب تصدع‌کما یصدع الحدید فقیل یا رسول الله و ما جلاؤها فقال تلاوة القرآن و ذکر الموت"
اگر در کنار علم، اخلاق نباشد، همین وضعیتی می‌شود که امروز مشاهده می‌کنید. علم هست؛ ولی اخلاق نیست. در نتیجه، هر کسی کمال خودش را در این می‌داند که بیشتر بُکُشد!
اما اینها که علم نیستند، علم حقیقی آن چیزی است که غایت خلقت بشر است. علم به اینکه دل‌های شما بواسطه‌ی صحبت‌های متفرقه و غیر مرضی پروردگار در حجاب می‌رود، گرد و غبار می‌گیرد، چرک می‌شود، پرده می‌گیرد. و العیاذ بالله بخاطر برخوردهای نامشروع این عوارض پیدا می‌شود. آن‌وقت، علاج همه‌ی اینها قرائت قرآن است، قرائت قرآن با تفکر. یک صلوات بفرستید.
تعلموا القرآن فانه یأتی یوم القیامة صاحبه فی صورة شابٍ جمیلٍ شاحِب اللون. یعنی قرآن در روز قیامت به همان صورتی که قاری قرآن سحرها قرآن می‌خوانده و از خوابش می‌گذشته است، با چشم خسته، با رنگ پریده، با همان صورت در کنار قاری قرآن حاضر می‌شود.
این است که حضرت فرمود: «شیعتنا الشاحبون». یعنی بعضی‌ از شیعیان ما روزه می‌گیرند، بعضی‌هایشان شب زنده‌داری می‌کنند، و نوعاً چشم‌هایشان خسته است.
پس قرآن را یاد بگیرید که در روز قیامت پیش صاحبش می‌آید و می‌گوید: هر جا بروی، من هم می‌آیم.«و کل تاجرٍ من وراء تجارته و انا لک الیوم من وراء تجارة کل تاجر». یعنی هر کسی به تجارت خود دل خوش کرده است؛ اما من (قرآن) یگانه تجارت تو هستم.
«وسیأتیک». قرآن به صورت یک جوان زیباروی ظاهر می‌شود و خطاب می‌کند: صبر کن که بزودی کرامت پروردگار نصیب تو خواهد شد.
«فیعطی بتاجٍ فیوضع علی رأسه». یک تاجی می‌آورند و روی سر این قاری قرآن می‌گذارند. یعنی این شخص شاه اشخاصی است که در عرصات ظهور به هم رسانیده‌اند.
جوانهای عزیز، خوب گوش بدهید! در ابتدای جوانیِ من، کسی نبود که این حدیث را برای من بخواند؛ ولی من به شما تذکر می‌دهم و یادآوری می‌کنم.
این هم یک مشوق برای شما تا بدانید که قرائت قرآن با خون و رگ و پی شما می‌آمیزد.
درباره‌ی شیطان گفته شده است که«ان الشیطان لیجری من ابن آدم مجری الدم». یعنی شیطان از راه دوران دم وارد خون می‌شود و قلب را وسوسه می‌کند. اما این جوانی که قرائت قرآن کرده است وکتاب باری تعالی با خونش ممزوج شده است، شیطان چگونه می‌تواند او را وسوسه کند؟!
«یعطی الامان بیمینه». به او گفته می‌شود: تو در امانی. هیچ غصه نخور. آتش جهنم حتی به ذهنت هم خطور نکند.
«و الخلد والجنان بیساره». بهشت در سمت چپ توست، باباجان!
«و یُکسیٰ حُلَّتین». دو حله‌ و لباس بهشتی به او می‌پوشانند.
«ثم یقال اقرأ وارقه». به اوگفته می‌شود: همان قرآن‌هایی که می‌خواندی، باز بخوان و بالا برو!
پروردگار خودش لایتناهی است. جوایزش هم لایتناهی است.
باز کج سلیقگی کن و بگو: بچه‌ام اگر به مسجد برود؛ درسش می‌ماند!
ای بیچاره! وقتی این قسمت از روایت را گوش دادی، آن‌وقت می‌زنی توی سرت! «و یکسیٰ ابواه حُلتین» دو تا حُله و لباس بهشتی هم به پدر و مادر قاری قرآن می‌پوشانند. باز نگذار پسرت بیاید مسجد!
به پدر و مادر این قاری قرآن می‌گویند: این جزای آن قرآن‌هایی‌ است که فرزند شما خوانده است"

منبع: شبستان
211001


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین