۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۸ : ۰۹
عقیق:این همه غم دنیا برای یك جسم خاكی چرا؟ چرا زندگی دنیا را با غم گره زده است؟ با وجود این مردم، دنیا را چی می بینند و از دنیا چی می خواهند؟
قبل از پرداختن به اصل پاسخ تذكراین نكته لازم است كه:
خدای مهربان همه بندگان خویش را دوست دارد. اگرچه مؤمنان را بیش تر دوست دارد. بنده ای هر چه ایمان و معرفت و درجه یقین و اعتمادش به خدا بیش تر باشد، او را بیش تر دوست دارد، لیكن او همه بندگانش را دوست دارد: «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیم» (1) نفرمود فقط مؤمنان را دوست دارد، بلكه فرمود: خداوند نسبت به همه مردمان (الناس) مهربان و بخشاینده است.
حقیقت روشن و بدیهی این است كه ما خدای مهربان را نشناخته ایم. طرح سوالاتی مثل "این همه غم دنیا برای یك جسم خاكی چرا؟چرا زندگی دنیا را با غم گره زده است؟" ناشی از نداشتن حسن ظن به خدا به خاطر عدم شناخت است. برای همین است وقتی دچار مشكل و سردرگمی در زندگی می شویم، به جای این كه بیندیشیم و ضعف ها و عیب های كار خودمان را پیدا كنیم و سر نخ اصلی كار را بیابیم، آن را به مهربان ترین مهربانان نسبت می دهیم. ای كاش می دانستیم در بسیاری از موارد، هر مشكلی كه در زندگی ما پیش می آید، نتیجه كار كرد های خودمان است. نتیجه به كار نگرفتن عقل و اندیشه فردی و شورایی و تخصصی و بی توجهی به راهنمایی های خدای مهربان است كه به صورت واجب و حرام یا مستحب و مكروه به عنوان دین به بندگانش ارائه داده است.
عالمی كه ما در آن زندگی می كنیم، عالم مادی است كه ساختار آن بر اساس نظام علیت و معلولیت است، یعنی هر چیز بر اساس علتهای شناخته شده یا ناشناختهتحقق می یابد. محال است معلولی بدون علت پدید آید؛ آتش میسوزاند، آب سرد می كند، ابر به بارش در میآید، ویروس بیماری میآفریند و دارو درمان میكند؛ همه این حوادث بر اساس ضابطه معینی نظام عالم را تشكیل میدهند. بنابراین معلولات عالم بر اساس نظام علت و معلول است كه بر تمام عالم هستی و از جمله زندگی انسان ها حكمفرما است.
توضیح مطلب این كه:
به طور كلی در مورد فلسفه مشكلات و سختی های دنیا باید به این نكته اساسی توجه داشته باشیم كه: بلاها و گرفتاریها، و سختی هایی كه در زندگی بر انسان وارد می شود، می تواند مولود عوامل گوناگونی باشد. در ذیل به برخی از آن اشاره می شود:
الف) مصایب خود ساخته:
برخی بلاها به دست خود انسان ساخته میشود. این حوادثِ دردناك از نوع طبیعی است كه پرورده دست انسانهاست. اگر در شهری زلزله میآید و از بخشهای مستضعفنشین، هزاران قربانی میگیرد. اگر بیماری فراگیر یا قحط سالی همه گیر، تنها از افراد بینوا و از پا افتاده قربانی میگیرد، بر اثر عملكرد انسان، تحث تأثیر عوامل اجتماعی از جمله زورگویی ستمگران یا عمل نكردن به دستورهای دینی مبنی بر بهرهگیری صحیح از طبیعت، نظم، تعهد و. . . است.
اگر افراد محروم همچون ثروتمندان از خانههای مقاوم در برابر حوادث برخوردار بودند و خانهها را طوری نمیساختند كه با مختصر حركتی در هم فرو ریزد، چنین نمیشد. در اینگونه بلایا كافر و مؤمن یكسان تلقی میشود; بنابراین، طبق نظام علت و معلول كه بر عالم حاكم است، هر كس زمینههای لازم برای رویارویی با حوادث طبیعی (مثلاً زلزله برای كسانی كه روی خط زلزله زندگی میكنند) را فراهم نكند، آسیبپذیر خواهد بود. ب) عاملی برای بازگشت:
گاهی حوادث ناخوشایند و ناگوار در زندگی انسانها رخ میدهد تا عاملی برای بازگشت و سازنده روح آنان باشد. غرور و غفلت و خوابزدگی، مسلماً از موانع تكامل معنوی و سعادت انسان است. برای دگرگون ساختن وضعِ نابسامان و جایگزین كردن یاد خدا به جای فراموشیها، وجود حوادث غیرمترقبه كه با فراز و نشیب خویش، زندگی آرام را از انسان سلب میكند، بسیار راهگشاست.
قرآن كریم میفرماید:
"فَأَخَذْنَـَهُم بِالْبَأْسَآءِ وَالضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون؛َ (3) آنها را به حوادث غمانگیز و رنجها گرفتار ساختیم، شاید به درگاه خدا روی آورند. "
ج) كفارة گناهان:
گاهی خدا برای از بین بردن آثار گناهان، برخی بلاها و مصیبتها را متوجه انسانها میكند تا به لطف و كرمش بخشی از گناهان برخی گنهكاران را در دنیا بشوید تا پس از مرگ، گرفتار عذابهای دردناك نشوند.
د) امتحان:
برخی بلاها برای آزمایش كردن مردم رخ میدهد. چرا كه یكی از سنتهای الهی است و به هیچ وجه تعطیل بردار نیست. در قرآن آمده است:
"وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الاْمْوَ َلِ وَ الاْنفُسِ وَ الثَّمَرَ َتِ وَبَشِّرِ الصَّـَبِرِین؛َ (4) قطعاً شما را به چیزی از قبیلترس و گرسنگی و كاهشی در اموال و جانها و محصولات میآزماییم و مژده باد شكیبایان را".
ن) برخی بلاها بر اثر گناه و خلافكاری پیش میآید و آثار وضعی عمل انسان است. این نوع بلاها نیز زاییده اندیشه و عمل خود انسان است.
قرآن كریم میفرماید:
"وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَیََّ ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَـَتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالأَْ رْضِ وَلَـَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَـَهُم بِمَا كَانُواْ یَكْسِبُونَ؛ (5)
اگر مردمی كه در شهرها و آبادیها زندگی میكنند، ایمان آورند و تقوا پیشه كنند، درهای بركات آسمان و زمین را به روی آنها میگشاییم، ولی آنها آیات ما را تكذیب كردند. ما هم آنها را به مجازات اعمال شان گرفتیم. "
به حوادثی از قبیل سیل از زاویههای گوناگونی میتوان نگریست; ممكن است زاییده عملكرد انسان باشد (مثلاً به خاطر بهرهمندی نادرست از طبیعت) امكان دارد برای امتحان یا كیفر و یا عاملی برای توجه به خدای جهانآفرین یا. . . باشد.
بعد از بیان این كه آنچه در عالم مادی اتفاق می افتد، بر اساس نظام علیت و معلولیت است، روشن می شود این گونه نیست كه تمام حوادث مثل: زلزله، سیل و. . . كه در جهان طبیعت روی میدهد، در اثر اعمال انسان باشد، بلكه می تواند علل دیگری نیز داشته باشد، همان گونه كه قرآن كریم صراحت دارد بر اینكه حوادث می تواند جهت امتحان بندگان باشد. بهترین دلایل بر رابطه زندگی انسان و حوادث طبیعی از دلایل عقلی، قانون علیت و از دلایل نقلی، آیات قرآنی است كه در پاسخ به بعضی اشاره شد.
احتمال دارد مراد از آنچه در سوال بیان كرده اید، اشاره به موارد ( ب، ج، د ) باشد. امیدواریم به سوال تان پاسخ داده باشیم. اگر با بیان این كلیات پاسخ خود را دریافت نكردید. پرسش خود را روشن تر و جزئی تر بیان كنید تا پاسخ دهیم.
پی نوشت ها:
1. علامه المجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، لبنان، سنه النشر/1404 ه. ق، ج 81، ص 198.
3. انعام(6) آیه42.
4. بقره(2) آیه 155.
5. اعراف(7) آیه 96.