۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۱ : ۰۴
رضا صیادی: قبل از محرم، كاربران شبكه هاي اجتماعي كلي محتواي با مزه توليد كردند كه سريال مختارنامه براي پنجاه و چندمين بار از صدا و سيما پخش نشود، اما همان طور كه قابل پيش بيني بود، دوباره مختارنامه روي آنتن رفت، مثل روز واقعه و سفير و همان چند محصول قديمي كه دست خالي ما را دوباره رو كرد. آخرين كار عاشورايي كه قرار بود يك اتفاق بزرگ باشد، رستاخيز احمد رضا درويش بود كه البته از همان ابتدا، اشتباه استراتژيك بزرگي داشت و با نشان دادن چهره شهداي كربلا آنقدر حاشيه دار شد كه اصل اثر هم كنار رفت. البته اجاره دهيد من اعتراف كنم آنقدر مختارنامه را دوست دارم كه اگر صد بار ديگر هم پخش شود، در ميان ديگر ساخته هاي محرمي صدا و سيما ترجيح مي دهم، همان مختار را ببينيم. قالب اصلي برنامه هاي محرمي مشخص است؛ يا بخش هايي از هيات هاي بزرگ پخش مي شود كه غالبا برش هاي ناقصي از مجلس است، يا گفت و گوهاي پشت بامي كربلاست (اين فقره البته براي دوستداران اهل بيت با جذابيت ذاتي همراه است، چون با خودش زيارت و سلام مي آورد) و يا مجموعه هاي نمايشي شعار زده و بي سر و تهي است كه با يك مشكل و گرهي داستان شروع مي شود و يا يك ذكر توسل در هيات حل مي شود و تمام!
داستان تراژيك كربلا كه از قضا بسيار هم دراماتيك است و مي تواند مبناي نمايش نامه هاي بزرگ و قصه هاي ماندگار شود، هنوز كه هنوز است در هنرهاي نمايشي مغفول مانده. اين داستان پر فراز و نشيب با آن همه شخصيت خوب و بد كه هر كدامشان مي توانند يك مختارنامه باشند، امروز در كتاب هاي تاريخي مانده اند و به جايش بايد سريال هاي صد تا يك غازي را ببينيم كه نه دنيا دارد نه آخرت! براي همين است كه بايد تكرار هر ساله مختارنامه را شاكر بود.