۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۹ : ۲۳
در ادامه ضمن درج متن کامل حدیث، به شرح و توضیح برخی فرازهای آن پرداخته میشود.
تشویق امیرالمؤمنین(ع) به جهاد
مالکبن اعین در ضمن حدیثى گوید: امیر مؤمنان(ع) در صفین، مردم را به جهاد تشویق مىکرد و مىفرمود: همانا خداوند توانا و بزرگوار، شما را راهنمایى کرده است «به معاملهاى که از عذاب دردناک، نجاتتان مىدهد؛ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ» (صف10) و دردهاى شما را بهخوبى بهبود مىبخشد؛ و آن عبارت است از ایمان آوردن به خدا، و جهاد کردن در راه او و قرار دادن پاداش آن و آمرزیدن گناهان و جاى دادن «در جایگاههاى پاکیزه در بهشت جاودان؛ وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ» (صف12) و خداوند فرموده است: «بهیقین خداوند کسانى را که در راه او مىجنگند و در برابر دشمن صفآرایى کرده و چون بنیادى پولادین جلوى دشمن را مىگیرند دوست مىدارد؛ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ» (صف4) پس صفهاى خود را مرتب و منظم کنید مانند دیوارى که بر شالوده سربى بنا شده و مستحکم است.
اخلاقمداری در اوج آتش نبرد
...شمشیر جنگ را همواره برافراشته دارید و از جایش تکان ندهید و دورش را خلوت نکنید و آن را به هرکس نسپارید مگر به دست دلیران جنگى؛ چه آنانند که جلوى هر پیشامد بد و ناگوارى مىایستند و مانع از آسیبرسانى آن مىشوند و از آنچه حفظ و نگهدارىاش لازم است، پاسدارى کرده بههنگام فرود آمدن گرفتارى و قرار گرفتن در تنگناها پایدارى مىکنند و هیچ نعشى را قطعه قطعه و اندامش را جدا نکنید، و چون به منزل و مأواى دشمن دسترسى پیدا کردید هیچ پرده و پوششى را ندرید (کسى را رسوا نکنید) و داخل هیچ خانهاى نشوید و چیزى از دارایى و کالاى آنان را برندارید مگر آنچه را در لشکرگاهشان بهجاى مانده باشد. زنان را اذیت و آزار ندهید که بر اثر آن عواطفشان آسیب ببیند؛ هرچند آنها به شما دشنام دهند و بخواهند شرافت و بزرگوارى شما را خدشهدار کنند؛ و به سرداران و بزرگانتان بد بگویند؛ چون نیروى تحمل آنها کمتر است و قواى نفسانى و خِردهایشان بهاندازه کافى نیست؛ به همین جهت زود تحت تأثیر واقع مىشوند. زنها در وقتى که مشرک بودند به ما دستور داده شده بود که متعرض آنها نشویم چه رسد به حالا! در زمان جاهلیت اگر مردى زنى را کتک مىزد، بر اثر آن وى را و بعد از او فرزندانش را بر این کار سرزنش مىکردند.
توجه داشته باشید کسانى که براى حفظ دین و عرض و ناموس مردم جانفشانى مىکنند، افرادى هستند که پیرامون پرچم خویش گرد مىآیند و از هر سو ــ چپ و راست ــ پیش و پس نگهبانىاش مىکنند و آن را در دل جمعیت خویش نگه مىدارند، نه واپس مىروند تا درفش به دشمن تسلیم شود و نه بر آن، پیشى مىگیرند که میان دشمن تنهایش گذارند.
عدمتضعیف نیروی خودی
خدا رحمت کند مردى را که با نثار جان خود به برادر همرزمش کمک رساند و دشمنى را که پنجه در پنجهاش کرده وامگذارد تا با هممبارز برادرش همدست شود و برادر مسلمانش یکه و تنها در مقابل دو حریف؛ با حریف خودش و حریف برادرش قرار گیرد و شکست بخورد. سپس آن دو سرباز دشمن در او آویزند و خودش را نیز شکست دهند و بکشند، علاوه بر آنکه جانش را از دست داده بهجهت آنکه مرتکب کار پستى شده مایه سرشکستگى و سرزنش خود را نیز فراهم ساخته است و چگونه چنین نشود و حال آنکه برادرش با دو تن مىجنگد و این دست خود را بسته و راه را بر دشمن باز کرده تا بر نیروى خودى بتازد، از حریف خود گریخته و نظارهگر سرباز دشمن و این (برادر همرزمش) شده است؟ و آن که مرتکب چنین کارى شود سبب شده که خدایش او را دشمن بدارد؛ پس مرتکب کارى نشوید که خداوند از شما متنفر و منزجر شود، زیرا گذر شما بهسوى پروردگار است و این فرمایش خداوند است: «اى پیامبر! به منافقان بگو چنانچه از مرگ و کشته شدن مىگریزند آن فرار هرگز بهسود شما نیست چه آنکه در این صورت اندکزمانى بیش از زندگانى دنیا بهرهمند نخواهید شد؛ قُلْ لَنْیَنْفَعَکُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لاتُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِیلًا» (احزاب16)
صبر و جهاد مقابل دشمن
بهخدا سوگند اگر از شمشیرهاى دنیا بگریزید از شمشیر اجل و عذاب الهى در قیامت بهسلامت نمىمانید؛ پس به بردبارى و راستى یارى بجویید؛زیرا یقیناً پیروزی در پى صبر، نصیب مىشود؛ فَإِنَّمَا یَنْزِلُ النَّصْرُ بَعْدَ الصَّبْرِ. «پس چنان که حقِّ جهاد است به آن بپردازید؛ فَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقِّ جِهَادِهِ» (حج 78) و هیچ قدرتى جز بهمدد خداوند به دست نمىآید.
همان گونه که واضح است، زمان صدور این روایت در نبرد معاویه در صفین بود. این دسته از دشمنان اسلام با عنوان "قاسطین" از سوی نبی مکرم اسلام(ص) لقب گرفتند. در صورت کلی، معاویه بهعنوان سرسلسله قاسطین فردی بود که خیلی تظاهر به اسلام میکرد، خیلی سیاستمدار مکاری بود و در جریان صفین با همکاری عمروبن عاص قرآن را سر نیزه کردند و بهکمک منافقان، سپاهیان امیرالمؤمنین(ع) را تطمیع کردند و بعد از آن ماجرای تلخ حکمیت پیش آمد که زمینه را برای روی کار آمدن فرصتطلبان یا "ابنالوقتهای" چپگرای مارقین، یعنی مارقین یا خوارج نهروان فراهم کردند و جنگ نهروان را دانسته یا ندانسته بهنفع جبهه خارجی، یعنی معاویه و علیه امام علی(ع) تدارک دیدند.
نکته جالب توجه در این روایت شریف، پیشبینی امیرالمؤمنین(ع) از توطئه دشمنان داخلی جهت همدستی با سپاه معاویه بود؛ از این جهت بهصورت مکرر به سربازان خویش توصیه میکردند "پشت یکدیگر را خالی نکنید و به همدستی با دشمن نپردازید". امام علی(ع) تأکید دارند رزمندگان موظف به دفاع از همرزمان خود نیز هستند و حتىالمقدور باید از آنان نیز دفاع کنند و هرگز نباید با اعمال نادرست خود و رهاکردن برادر همرزم خود میان جبهه دشمنان، خشم خدا را برانگیزند. اما هشدارهای حضرت هیچ گاه بر قلبهای پرحقد و کینه و قساوتزده نفوذیها تأثیر نکرد؛ لذا معاویه و عمروبن عاص وقتی در آستانه شکست قرار گرفتند، با شیطنت خاص خود قرآن را سر نیزه کردند و با کمک عوامل خود در سپاه امیرالمؤمنین(ع) مانع ادامه نبرد و شکست خود شدند.
دشمن نیز همواره از این نقطه ضعف مسلمانان در طول تاریخ بهرههای فراوانی برد بهگونهای که در هر دورهای با بهرهبرداری از افراد نفوذی خود درون کشورهای تحت ظلم خود، تلاش خود را در راستای پیادهسازی برنامههای شومشان جهت استعمار آن جوامع بهکار گرفتند.
متن کامل حدیث:
قَالَ: وَ فِی حَدِیثِ مَالِکِبْنِ أَعْیَنَ قَالَ: حَرَّضَ
أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ(ع) النَّاسَ بِصِفِّینَ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ
عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ دَلَّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ،
وَ تُشْفِی بِکُمْ عَلَى الْخَیْرِ الْإِیمَانِ بِاللَّهِ، وَ الْجِهَادِ
فِی سَبِیلِ اللَّهِ، وَ جَعَلَ ثَوَابَهُ مَغْفِرَةً لِلذَّنْبِ، وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ، وَ قَالَ جَلَوَعَزَّ: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ»
[صف/4] فَسَوُّوا صُفُوفَکُمْ کَالْبُنْیَانِ الْمَرْصُوصِ فَقَدِّمُوا
الدَّارِعَ، وَ أَخِّرُوا الْحَاسِرَ، وَ عَضُّوا عَلَى النَّوَاجِذِ،
فَإِنَّهُ أَنْبَى لِلسُّیُوفِ عَنِ الْهَامِ، وَ الْتَوُوا عَلَى
أَطْرَافِ الرِّمَاحِ، فَإِنَّهُ أَمْوَرُ لِلْأَسِنَّةِ، وَ غُضُّوا
الْأَبْصَارَ فَإِنَّهُ أَرْبَطُ لِلْجَأْشِ وَ أَسْکَنُ لِلْقُلُوبِ وَ
أَمِیتُوا الْأَصْوَاتَ فَإِنَّهُ أَطْرَدُ لِلْفَشَلِ، وَ أَوْلَى
بِالْوَقَارِ وَ لَاتَمِیلُوا بِرَایَاتِکُمْ وَ لَاتُزِیلُوهَا وَ
لَاتَجْعَلُوهَا إِلَّا مَعَ شُجْعَانِکُمْ فَإِنَّ الْمَانِعَ لِلذِّمَارِ
وَ الصَّابِرَ عِنْدَ نُزُولِ الْحَقَائِقِ هُمْ أَهْلُ الْحِفَاظِ، وَ
لَاتَمْثُلُوا بِقَتِیلٍ، وَ إِذَا وَصَلْتُمْ إِلَى رِحَالِ الْقَوْمِ
فَلَاتَهْتِکُوا سِتْراً، وَ لَاتَدْخُلُوا دَاراً، وَ لَاتَأْخُذُوا
شَیْئاً مِنْ أَمْوَالِهِمْ إِلَّا مَا وَجَدْتُمْ فِی عَسْکَرِهِمْ وَ
لَاتُهَیِّجُوا امْرَأَةً بِأَذًى وَ إِنْ شَتَمْنَ أَعْرَاضَکُمْ وَ
سَبَبْنَ أُمَرَاءَکُمْ وَ صُلَحَاءَکُمْ فَإِنَّهُنَّ نَاقِصَاتُ الْقُوَى
وَ الْأَنْفُسِ وَ الْعُقُولِ، وَ قَدْ کُنَّا نُؤْمَرُ بِالْکَفِّ
عَنْهُنَّ وَ هُنَّ مُشْرِکَاتٌ، وَ إِنْ کَانَ الرَّجُلُ لَیَتَنَاوَلُ
[259] الْمَرْأَةَ فَیُعَیَّرُ بِهَا وَ عَقِبُهُ مِنْ بَعْدِهِ، وَ
اعْلَمُوا أَنَّ أَهْلَ الْحِفَاظِ هُمُ الَّذِینَ یَحْتَفُّونَ
بِرَایَاتِهِمْ وَ یَکْتَنِفُونَهَا، وَ یَصِیرُونَ حِفَافَیْهَا وَ
وَرَاءَهَا وَ أَمَامَهَا، وَ لَایُضَیِّعُونَهَا لَایَتَأَخَّرُونَ
عَنْهَا فَیُسْلِمُوهَا، وَ لَایَتَقَدَّمُونَ عَلَیْهَا فَیُفْرِدُوهَا،
رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً وَاسَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ وَ لَمْیَکِلْ قِرْنَهُ
إِلَى أَخِیهِ فَیَجْتَمِعَ عَلَیْهِ قِرْنُهُ وَ قِرْنُ أَخِیهِ
فَیَکْتَسِبَ بِذَلِکَ اللَّائِمَةَ، وَ یَأْتِیَ بِدَنَاءَةٍ وَ کَیْفَ
لَایَکُونُ کَذَلِکَ وَ هُوَ یُقَاتِلُ الِاثْنَیْنِ، وَ هَذَا مُمْسِکٌ
یَدَهُ قَدْ خَلَّى قِرْنَهُ عَلَى أَخِیهِ هَارِباً مِنْهُ یَنْظُرُ
إِلَیْهِ وَ هَذَا فَمَنْ یَفْعَلْهُ یَمْقُتْهُ اللَّهُ،
فَلَاتَتَعَرَّضُوا لِمَقْتِ اللَّهِ فَإِنَّ مَمَرَّکُمْ إِلَى اللَّهِ،
وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: «قُلْ لَنْیَنْفَعَکُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لاتُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِیلًا» [احزاب/16] وَ ایْمُ اللَّهِ لَئِنْ فَرَرْتُمْ مِنْ سُیُوفِ الْعَاجِلَةِ لَاتَسْلَمُونَ مِنْ سَیْفِ الآْجِلَةِ، فَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصِّدْقِ، فَإِنَّمَا یَنْزِلُ النَّصْرُ بَعْدَ الصَّبْرِ فَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقِّ جِهَادِهِ، وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ. (وسائل الشیعه، ج15، ص95، ح20057؛ الکافى، ج5، ص39)
منبع:تسنیم