۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۸ : ۰۸
عضو هیات علمی دانشگاه تهران، با یادآوری اینکه تشبیه تصدی حاکمیت به پوشیدن لباس در ادبیات عرب و نیز ادبیات فارسی بسیار قدیمی و رایج است، افزود: در فارسی گفته میشود «فلانی رِدای ریاست یا رِدای حکومت را به تن کرد» چه بسا بتوان وجه شَبَه این تشبیه را در آن دانست که ریاست و حکومت یک امر عارضی و از بین رفتنی است. لباسی است که مدتی کوتاه بر تن انسان میرود اما به زودی یا از تن در میآورد و یا از تنش در میآورند.
وی خاطرنشان کرد: اصولاً حکومت را دولت نامیدهاند؛ چون از این دست به آن دست منتقل میشود: «تِلْکَ الْأَیامُ نُدَاوِلُهَا بَینَ النَّاسِ». حداکثر آن است که تا پایان عمر لباسی را بر تن داشته باشیم اما بالاخره مرگ آن را از تن ما بیرون خواهد آورد؛ و چقدر مرگ نزدیک است و عمر کوتاه.
اسماعیلی در تشریح تشبیه دومی که در ابتدای خطبه شقشقیه آمده یعنی تشبیه حاکم به محور سنگ آسیا، نیز یادآور شد: امام علی(ع) در موارد دیگری نیز از این تشبیه بهره بردهاند. برای مثال، وقتی طلحه و زبیر و همدستانشان علیه امام شوریدند، حضرت در نامهای به سران کوفه نوشتند: «فتنهای علیه قطب که حاکم باشد بپاخاسته است. حال که چنین است به سوی امیر و فرمانده خود بشتابید.»
وی خاطرنشان کرد: چه بسا مقصود امیرالمومنین، فقط تشبیه شخص خود به قطب آسیا نباشد، بلکه نقش هر حاکمی برای حکومت مانند نقش میله سنگ آسیا نسبت به آن است. از این رو، امام(ع) دقیقاً همین تعبیر و تشبیه را برای خلیفه دوم نیز به کار برد؛ و آنگاه که او پرسید که آیا شخصاً به جنگ با دشمن برود یا نه، صادقانه و مشفقانه وی را با همین استدلال نهی کرد و فرمود: «موقعیت زمامدار مانند رشتهای است که مهرهها را جمع میکند و ارتباط میبخشد. اگر رشته از هم بگسلد، مهرهها پراکنده میشوند، و هر یک به جایی خواهد افتاد؛ تو همچون قطب آسیاب باش، و آنرا به وسیله عرب به گردش درآور و آتش جنگ را دور از خود شعلهور ساز.»
نویسنده کتاب «سیاست و حکومت در نهجالبلاغه» افزود: از همین جا معلوم میشود که سیاستمدار مسلمان نباید منافع و اغراض شخصی خود را بر منافع ملی ترجیح دهد یا مثلاً چون حق خود را پایمال شده میداند، به ایجاد خطر برای اصل حکومت و مردم رضایت دهد.
محسن اسماعیلی در پایان جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه تاکید کرد: حاکم و رهبر جامعه اسلامی از نظر علی(ع) مانند قطب آسیا یا نخ تسبیح است و از کار انداختن یا پاره کردن آن آثار و تبعات غیرقابل جبرانی دارد و لذا حتی تضعیف و عیبجویی از او هم جایز نیست؛ گرچه نقد و اظهارنظر دلسوزانه واجب است. این از شیعه امیرالمومنین (ع) پذیرفته نیست که برای دستمالی، قیصریه را به آتش بکِشد.
منبع:مهر