عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۰۳۵
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۹۱ - ۲۰:۰۰
«...مدتها بعد حضرت عیسی با یاران شان از آنجا گذشتند و حضرت این داستان را برای آنها تعریف کرد و تکه های طلا را هم زیر خاک کرد. اصلی ترین عنصر تبدیل زندگی به بندگی راهنما است...»
عقیق: حجت الاسلام ماندگاری درباره شرایط بندگی به بیان یک حکایت پرداخته اند:
 
«جوانی به حضرت عیسی گفت که من می خواهم همراه تو باشم. شرط همراهی با امام زمان (عج) داشتن صداقت است .
 
حضرت عیسی می خواست جوان را امتحان کند و به او پولی داد تا نان بخرد. او سه تا نان خرید ، یکی را در راه خورد و به حضرت گفت که من دوتا نان خریده ام یعنی به حضرت دروغ گفت. او با این کار شرط حضور در محضر حجت خدا را از دست داد.
 
حضرت عیسی در راه معجزه ای به او نشان داد و باز سوال کرد که چند تا نان خریدی او گفت : دو تا .حضرت این کار را تکرار کردند.
 
آنها به محلی رسیدند که حضرت از زیر خاک سه تا تکه ی طلا بیرون آورد .حضرت خواست که به او تکه های طلا را بدهد ، از او پرسید : چند تا نان خرید ؟ او گفت: سه تا .حضرت فرمود که تو برای همراهی با ما راست نگفتی ولی برای بدست آوردن طلاها راست گفتی و طلاها را به او داد .این طلا، همان داستان چاقو است که اگر بدون حجت خدا باشد، برای انسان خطرناک است.
 
حضرت از جوان خداحافظی کرد و رفت . او برای نگهداری طلاها دوتا دوست پیدا کرد.این سه نفر فکر کردند که با این سه تکه طلا چکار کنند، بعد از مدتی گرسنه شان شد و قرار شد که یکی به بازار برود و دو تای دیگر از طلاها نگهداری کنند. کسی که به بازار رفت مکر کرد ، انسان بی امام مکار می شود. او گفت که غذاها را مسموم می کنم و به دوستانم می دهم تا بمیرند و طلاها را بر می دارم . از طرفی دو نفر دیگر هم مکر کردند که او را بکشند تا طلای بیشتری بدست بیاورند. ما گاهی می خواهیم سر خدا را هم کلاه بگذاریم .آن دو نفر، کسی را که غذا آورد کشتند و بعد غذاهای مسموم او را خوردند و سه نفر با هم مردند و سه جنازه با سه تکه طلا باقی ماند .
 
مدتها بعد حضرت عیسی با یاران شان از آنجا گذشتند و حضرت این داستان را برای آنها تعریف کرد و تکه های طلا را هم زیر خاک کرد. اصلی ترین عنصر تبدیل زندگی به بندگی راهنما است...»
 
منبع: TV3.ir
212113

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین