۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۷ : ۰۹
رضا صیادی: می دانی برادر! مشکل از جایی شروع شد که رقابت های سیاسی تغییر هویت داد. گفتمان ها کنار رفت و لجبازی های گروهی جایش را گرفت. هدف این شد که هم تیمی ما پیروز شود، قصه های بعدش دیگر اهمیتی نداشت. مثل تماشاگران دربی روی سکوها نشستیم و فریاد هواداری کشیدیم، گاهی از کوره در رفتیم و به حریف فحش دادیم. منتظر شدیم سه امتیاز بازی را بگیریم و برویم. بعد که دستمان به عنوان نفر پیروز بالا رفت، اصلا یادمان رفت که ثم ماذا؟ برای تصاحب کدام صندلی رقابت کردیم؟ وقتی پیروزی «هدف» شد، دیگر نمی توانیم ببینیم که یک مداح جوان، در تریبون نماز عید فطر به برخی مدیران کشور با صراحت و حتی گاهی کنایه انتقاد کند. این پریشان حالی از چند انتقاد صریح، احتمالا دلیلش نشناختن شئون کرسی ریاست جمهوری است. این روزها عده ای در فضای مجازی، رئیس جمهور محبوبشان را مثل نازدانه ای می دانند که باید روزی چند بار قربان صدقه اش بروند و به او یادآوری کنند که هنوز دوستش دارند و نمی خواهند خدایی نکرده غباری روی عبای مبارکش بنشیند. برایش هشتک می کنند که تنها نیستی و دلهای ما برای تو می تپد و اگر کسی هم از سر نادانی حرفی زد، به دل نگیر عزیز! بعد هم منتظرند تا آقای رئیس جمهور جایی برود، حرفی بزند، لبخندی و نگاهی تا عکس هایش را نو به نو منتشر کنند که «بیمار خنده های توام بیشتر بخند...» انگار انتخابات راه انداختیم تا عزیزترین ایرانی روی زمین را پیدا کنیم و حالا که پیدا کردیم باید فقط قربانش برویم! از دل همین نگاه قانون «ما بردیم، پس لطفا ساکت باشید» می زند بیرون.
می دانی برادر! مشکل از جایی شروع شد که یادمان رفت این صندلی، کرسی کار و پاسخگویی است. کرسی مواجهه با هزار و یک دغدغه و مطالبه و گلایه و اعتراض که ممکن است حتی بیجا باشد، بی منطق باشد، اصلا حرف زور باشد، اما وجود دارد و هنر مدیر اجرایی کشور مدیریت همین سلائق گوناگون و دغدغه های گاهی متضاد است. وقتی این جایگاه تغییر هویت پیدا می کند، طبیعی است که چند نقد صریح – که اصلا زبان تند و تیزی هم داشت- بشود تیتر یک رسانه های مملکت با کلید واژه #توهین! بعد هم همه شروع کنند به فحاشی که چرا به عزیز دل ما توهین کردید؟ چرا به او گفتید خودش را گم نکند؟ مگر نمی دانید ما روی او حساسیم؟ و نمی گویند که توهینش کجا بود؟ حرف ناحسابش چه بود؟
نه دوستان! این راهش نیست. رئیس جمهور «همه ما»، باید پاسخگوی مطالبات «همه ما» باشد. هیچ کس حق توهین به رئیس جمهور را ندارد، اما چرا نمی گویید کجای شعر میثم مطیعی توهین بود؟ مصرع به مصرع این شعر هست، « ای نشسته صف اول نکنی خود را گم، پی اقدام تو هستتند هنوز این مردم» این را شما توهین تلقی می کنید؟ با این حساب شعار «روحانی یادت باشه، فلانی باید باشه» که در میتینگ های انتخاباتی فریاد می شد هم توهین است! همه این شعارها، از هر جایی بلند بشود فریاد مطالبه گری است. ممکن است موضوع مطالبه غیرمنطقی باشد، اما هیچ کس حق ندارد، مطالبه از رئیس جمهور را توهین تلقی کند. با این دست فرمان اگر فردا مالباختگان یکی از همین موسسات مالی، جایی جمع شوند و فریاد بزنند که آقای رئیس جمهور پولمان را پس بگیر! باید تک تکشان را به جرم توهین دستگیر کرد.
می دانی برادر! مشکل اینجاست که حرف های سیاسی عید فطر را جناحی برداشت کردند و نگفتند که کجایش جناحی بود. ندیدند تمام اشعار، خوانش شاعرانه از زبان رسمی حاکمیت کشور بود. کدام بیت این مثنوی در سخنرانی های رهبر انقلاب وجود ندارد؟ بیست سی؟ برجام؟ اقتصاد؟ در نماز عید فطر که سخنران اصلی اش همین رهبر است و مردم به عشق خواندن نماز پشت سر ولی امرشان کله صبح خود را به مصلا رساندند، چرا نباید سخنان او با خوانشی شاعرانه مطرح شود؟ اصلا چه جایی مناسب تر از مصلی و نماز عید فطر؟ مگر آنکه منتقدان بگویند ما به حرف های رهبر نیز انتقاد داریم. در این صورت میثم مطیعی فقط یک بهانه است برای عقده گشایی. خب بیایید مردانه حرف دلتان را بزنید تا به جای آنکه بر سر اشعار این مداح جوان بحث کنیم، برویم و درباره فرمایشات رهبر انقلاب حرف بزنیم. آن وقت موضوع بحث از اساس تغییر می کند.
می دانی برادر! جریانی در کشور وجود دارد که مدت هاست می خواهد مجالس روضه اهل بیت را از دنیای سیاست دور کند. تو اما کار خودت را بکن. جناحی نشو. شان مجالس اهل بیت را به چپ و راست تقلیل نده، اما مثل همیشه پشت سر رهبرت بایست، میثم وار از علی بگو و از دار تهمت ها نترس.