کد خبر : ۱۰۲۳۳۷
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۲
حجت‌الاسلام خلج:

ساده‌زیستی پیامبر مانع از حسرت فقرا بود

حجت الاسلام خلج می‌گوید پیامبر(ص) به گونه‌ای زندگی می‌کرد که حسرت زندگی ایشان در دل فقرا نیفتد. این نوع رفتار باید الگویی برای مدیران و مسئولان کشور باشد. اگر یک مسئول اهل اشرافیت باشد،‌ خود را از عموم مردم جامعه جدا کرده و اطمینانی به او نیست.
عقیق:پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان برترین مخلوق خداوند، صاحب عالی‌ترین درجات معرفت، تقوا و اخلاقیات هستند. هر کدام از این انوار مقدس در دوران زندگانی خود تنها اندکی از این فضایل خود را به ظهور رساندند ولی با این حال موجب تحولات عظیمی در پهنه عالم شدند که تا انتهای قیامت ادامه دارد؛ لذا باید گفت هر برگ از زندگانی این بزرگواران پر از درس‌های انسان‌ساز است. 

به مناسبت ایام ولادت رسول گرامی اسلام(ص) گفت‌وگویی با محوریت سیره اجتماعی آن حضرت با حجت‌الاسلام ناصر خلج، کارشناس مسائل مذهبی ترتیب دادیم. 

* یکی از مسائلی که در بررسی تاریخ اسلام مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است، شرایط سخت عصر جاهلیت است. عصر جاهلیت چه ویژگی‌هایی داشت؟  

بررسی این مسأله از آن جهت برایمان مهم است که می‌خواهیم با عظمت فعل رسول‌الله(ص) بیشتر آشنا شویم. بهانه برای پرداختن به عصر جاهلیت هم نه تنها به خاطر مطالعه اندیشمندان بلکه به لحاظ آن است که خداوند در آیات قرآن به آن توجه داده است چرا که از آن دوران، با عنوان "جاهلیت أولىٰ" یاد می‌کند و در بخشی از آیه33 سوره احزاب در خطاب به همسران پیامبر(ص) می‌فرماید: «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولىٰ ...؛ و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهای خود را آشکار نکنید». البته یادآور می‌شویم جاهلیت منحصر در اعراب نبود بلکه یک امر فراگیر در عالم بود. 

اعراب جاهلی افرادی بودند که در ابتدایی‌ترین شرایط ممکن زندگی می‌کردند. از لحاظ روش زندگی در پایین‌ترین حد ممکن می‌زیستند. از جهت عقاید بت‌پرست بودند. ثروتمندان آن‌ها بت‌های خود را از طلا و نقره و فقرای آن‌ها از سنگ و چوب می‌ساختند. 

یکی از ویژگی‌هایی بارز آن‌ها تعصبات جاهلی بود که مشهور عام و خاص بود. آن‌ها حتی حاضر بودند خون خود را در این مسیر فدا کنند. اگر کسی از افراد قبیله مورد ظلم قرار می‌گرفت، باید انتقام او را می‌گرفتند و معتقد بودند خون را باید با خون پاسخ داد. 

ویژگی دیگر اعراب جاهلی خرافه‌گرایی آن‌ها بود. در این زمینه به شدت پیشرو بودند. به عنوان نمونه معتقد بودند اگر گاو ماده‌ای آب نمی‌خورد، به خاطر وجود دیوی میان شاخ‌های گاو نر است؛ از این جهت او را می‌زدند. 

ویژگی دیگر آن‌ها عدم ارزش نهادن به زن و جایگاه زن بود. آن‌ها زن و دختر را مایه سرافکندگی و ننگ محسوب می‌کردند لذا هیچ ارثی به او اختصاص نمی‌دادند. بدتر اینکه دختران خود را زنده به گور می‌کردند. 

پیامبر(ص) خصلت‌های نامطلوب جاهلیت را تبدیل به فرصت کرد

در کنار این همه بدی‌هایی که عصر جاهلیت داشت، یکسری ویژگی‌های خاص بود که پیامبر(ص) آن‌ها را در راستای اهداف خود به کار بست و خصائص نامطلوب را هم اصلاح کرد چرا که پیامبر(ص) در اوج صالحیت قرار دارد. یکی از ویژگی‌های صالحین این است که ساختارها را بر هم نمی‌زنند بلکه آن‌ها را تبدیل به فرصت می‌کنند و تهدیدات را تبدیل به فرصت می‌کنند. 

از ویژگی‌های خاص مردم عصر جاهلیت شامل پایبندی بر عهد و پیمان بود. آن‌ها در این مسیر حتی حاضر بودند جان و مال و ناموس خویش را تقدیم کنند تا بر سر پیمان‌شان بایستند. از این جهت شاهد عقد پیمان‌نامه‌های متعددی از سوی پیامبر(ص) با اعراب هستیم. لذا از جمله رسوم اجتماعی اعراب جاهلی خصلت جوار(پناه دادن) و حلف(هم‌پیمانی) و بیعت است و از آداب فردی آنان هم باید به اکرام به مهمان، جود، سخا و حلم و مروت اشاره کرد.

پیامبر(ص) از ابتدا مورد اعتماد و امین مردم بود

خداوند در چنین شرایطی پیامبر(ص) را به سوی آن‌ها فرستاد. پیامبر(ص) از همان دوران نوجوانی و جوانی و در آن شرایط جاهلیت به قدری بر اساس ارزش‌ها رفتار می‌کرد که امین مردم بود. او را همواره فردی آراسته، خوش‌بیان،‌ امین و حکیم می‌شاختند. این نکته مهم است که بدانیم اخلاقیات معصومین از همان ابتدا ثابت است و زمان‌بردار نیست که بگوییم از یک مقطع به بعد صاحب اخلاق شدند. کم‌ترین فضیلت معصومین(ع) سجایای اخلاقی ایشان بود. لذا همه این بزرگواران وجهه اجتماعی بسیار خوبی داشتند. این درس را به ما می‌دهد که لازمه تبلیغ آموزه‌های دین، لازمه قرارگیری در پست‌های فرهنگی و دینی، داشتن وجهه مناسب اجتماعی است.

ویترین پیامبر(ص) سجایای اخلاقی بود

پیامبر(ص) در زمان رسالت‌شان به قدری بر اساس اخلاقیات رفتار کردند که زمینه جذب مردم به سوی اسلام را فراهم آوردند. در واقع باید گفت ویترین و نمایه پیامبر(ص) اخلاقیات نیک بود. شما وقتی به یک فروشگاه می‌روید،‌ ابتدا ویترین آن را می‌بینید. اگر خوش‌تان آمد درون فروشگاه می‌روید. مردم وقتی اخلاق پیامبر(ص) را مشاهده می‌کردند، جذب آموزه‌های اسلام می‌شدند. قرآن در این باره در آیه4 سوره قلم می‌فرماید: «وَ إِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ» یعنی تو دارای خلق با عظمتی هستی. بر اساس این آیه می‌توان فهمید پیامبر(ص) نه تنها صاحب اخلاق نیکو هستند بلکه حد عظیم آن را واجد هستند. همچنین در اهمیت حُسن خُلق در جذب مردم می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ...؛ به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند». 

* خیلی‌ از افراد در شرایط فعلی که فرهنگ جوامع با انحطاط‌های اخلاقی و رفتاری مواجه شده است، دوست دارند بیشتر با اخلاق اجتماعی پیامبر(ص) آشنا شوند. به برخی گزاره‌های اخلاقی ایشان اشاره می‌کنید.

در یک دسته‌بندی کلی، اخلاقیات پیامبر(ص) به سه دسته اخلاق خانوادگی، اخلاق اجتماعی و اخلاق سیاسی تقسیم‌بندی می‌شود. هرکدام از این‌ها به صورت مفصل جای صحبت دارد، منتها همان که اشاره کردید،‌ به برخی گزاره‌های اخلاقی پیامبر(ص) در اجتماع اشاره می‌کنم.  

پیامبر(ص) با آرایش به استقبال مهمان می‌رفت
اولین ویژگی پیامبر(ص) در برخوردهای اجتماعی آراستگی ظاهری بود. حضرت با وجود آنکه فقیرانه زندگی می‌کردند، اما همواره دارای آراستگی ظاهری بودند و بهترین عطرها را به خود می‌زدند. نقل است رسول گرامى اسلام صلی الله علیه وآله  آنچه را که براى بوى خوش هزینه مى‌کرد، بیشتر از آن بود که در غذاى خود هزینه مى‌کردند. همچنین قبل از اینکه با دیگران دیدار داشته باشند، ابتدا به ظاهر خود رسیدگی می‌کرد سپس به استقبال مهمان می‌رفت. با این حال اصلاً اهل تجملات نبودند بلکه به لحاظ جایگاه الهی خویش زندگی ساده‌ای داشتند. 

رحمت خداوند از مجرای پیامبر(ص) بر خلایق جریان داشت

دومین ویژگی پیامبر(ص) عفو و رحمت ایشان بود. خود حضرت در روایتی فرمود: «هیچ پیامبری آنگونه که من اذیت شدم، اذیت نشد؛ مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَاأُوذِیت» و با اینکه خداوند اذیت‌کنندگان خدا و رسول خدا را از لعن‌شدگان قرار داده است،‌ آنجا که فرمود: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا؛ آنان که خدا و رسول را (به عصیان و مخالفت) آزار و اذیّت می‌کنند خدا آنها را در دنیا و آخرت لعن کرده (و از رحمت خود دور گرداند) و بر آنان عذابی با ذلّت و خواری مهیّا ساخته است»، با این حال رحمت خدا بر عذابش غلبه می‌کرد. خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ؛ رحمتم همه چیز را در بر گرفته است» و در ادعیه می‌خوانیم: «سَبقَت رَحمتُک غَضبک؛ رحمت تو بر غضبت سبقت گرفته است». رسول‌الله(ص) هم مجرای رحمت خداست آنجا که فرمود «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ؛ ما تو را رحمت عالمیان قرار دادیم». بنابراین خداوند رحمت خویش را از مسیر پیامبر(ص) مشمول خلایق می‌کرد. 

اوج این ماجرا را هنگام فتح مکه مشاهده می‌کنیم. زمانی که حضرت مکه را فتح کرد، همگان تصور می‌کردند مجازات شدیدی علیه ابوسفیان و خاندان او در راه است. اما پیامبر(ص) وقتی با آن‌ها مواجه شد، فرمود: درباره برخورد من با خودتان چه فکر می‌کنید؟ گفتند: «مانند کردار یک پدر بزرگ یا برادر بزرگ نسبت به فرزند و برادرش.» پیامبر(ص) فرمود: «اَلْیوْمَ لا تَثْرِیبَ عَلَیکُمْ؛ امروز ملامت و توبیخ بر شما نیست». همان سخنی که حضرت یوسف به برادران جفا کارش فرمود که در آیه 92 سوره یوسف آمده است. در ادامه فرمودند: «إذهبوا و أنتم الطقاء؛ بروید که همه شما آزاد شدید» و اسلام ظاهری ابوسفیان را قبول کرد. 

زمانی که پیامبر(ص) مکه را فتح کرد، همگان تصور می‌کردند مجازات شدیدی علیه ابوسفیان و خاندان او در راه است. اما حضرت وقتی با آن‌ها مواجه شد، فرمود: درباره برخورد من با خودتان چه فکر می‌کنید؟ گفتند: «مانند کردار یک پدر بزرگ یا برادر بزرگ نسبت به فرزند و برادرش.» پیامبر(ص) همان جمله یوسف(ع) در قبال برادرانشان را خواند و فرمود: «اَلْیوْمَ لا تَثْرِیبَ عَلَیکُمْ؛ امروز ملامت و توبیخ بر شما نیست».

صبر پیامبر(ص) یک یهودی را مسلمان کرد

سومین ویژگی پیامبر(ص) در برخوردهای اجتماعی، صبر و تحمل بالای ایشان بود. گاهی با کوچک‌ترین ناملایمات زندگی مثل سنگی که در یک برکه می‌اندازند و موج بر می‌دارد، هم خودمان دچار دست‌انداز رفتاری و اخلاقی می‌شویم و هم دیگران را دچار دست‌انداز می‌کنیم. اما قلب پیامبر(ص) به وسعت دریا و یا اقیانوس بود؛ به اصطلاحِ مشهور، دریادل بودند و با ناملایمات زندگی دچار التهاب نمی‌شد بلکه همواره سرپناه مردم بودند. دیگران در کنار ایشان احساس امنیت می‌کردند. در یک داستان مشهور می‌خوانیم یک یهودی بسیار زیاد حضرت را اذیت می‌کرد. بر سر راه پیامبر(ص) می‌ایستادو جسارت می‌کرد. چند مدتی از او خبری نشد و پیامبر(ص) سراغش را گرفت. خبر دادند بیمار شده است. وقتی به عیادت مرد یهودی رفت، او از شرمندگی سر خود را پوشاند؛ در نهایت به اسلام مشرف شد. 

ویژگی دیگر پیامبر(ص) در برخوردهای اجتماعی عدم تجمل‌گرایی بود. در یک حدیث قدسی می‌خوانیم خداوند خطاب به پیامبر(ص) فرمود «خَلَقْتُ الأَشْیاءَ لِأَجْلِک؛ اشیاء را به خاطر تو و برای تو آفریدم». با وجود آنکه تمام هستی از جانب خداوند در اختیار پیامبر(ص) قرار داشت، اما بهره‌ای از دنیا نخواستند. به گونه‌ای زندگی می‌کردند که حسرت زندگی ایشان در دل فقرا نیفتد. ایشان نمونه بسیار بارزی از یک رهبر اجتماعی هستند که از مال دنیا جز اندکی بر نداشت و همان هم خرج آخرت کرد. اکنون در عصری قرار داریم که حاکمان ظالم سایه بر ارزش‌های اخلاقی انداخته‌اند. اگر مردم دنیا بدانند پیامبر(ص) با وجود آنکه بسیاری از سرزمین‌های اسلامی را در اختیار داشت، در نهایت ساده‌گی زندگی می‌کرد، به طور قطع زمینه گرایش آن‌ها به سوی اسلام فراهم می‌شود. این سیره را ما در امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب در عصر حاضر دیدیم.

این رفتار پیامبر(ص) حتی باید الگویی برای مدیران و مسئولان کشور ما باشد. مدیر یا مسئولی که عنوان مسلمانی را یدک می‌کشد،‌ چرا نباید مانند پیامبر ساده زندگی کنند تا مردم با دیدن آن‌ها بار فشارهای اقتصادی‌شانکمتر شود؟ اگر مردم به خصوص فقرا ببینند مسئولان اهل تجملات نیستند، به طور قطع تاب تحملات مشکلات را خواهند داشت، اما اگر یک مسئول اهل اشرافیت باشد،‌ خود را از عموم مردم جامعه جدا کرده است و اطمینانی به او نیست. 

پیامبر(ص) به گونه‌ای زندگی می‌کردند که حسرت زندگی ایشان در دل فقرا نیفتد. مدیر یا مسئولی که عنوان مسلمانی را یدک می‌کشد،‌ چرا نباید مانند پیامبر ساده زندگی کنند تا مردم با دیدن آن‌ها بار فشارهای اقتصادی‌شانکمتر شود؟ اگر مردم به خصوص فقرا ببینند مسئولان اهل تجملات نیستند، به طور قطع تاب تحملات مشکلات را خواهند داشت، اما اگر یک مسئول اهل اشرافیت باشد،‌ خود را از عموم مردم جامعه جدا کرده است و اطمینانی به او نیست. 

* اکنون توقع مردم از قشر روحانیت بسیار بالا رفته است؛‌ چرا که مسئولیت هرگونه رشد یا افول فرهنگ و دین مردم را بر عهده علما و حوزه‌های علمیه می‌دانند. به نظر شما یک روحانی با توجه به سیره نبوی به ویژه در عصر حاضر باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد؟

اولین نکته‌ای که جهت تکریم جایگاه پیامبر(ص) باید اشاره کنم، این است که حقیقتاً همگان پذیرفتیم هیچ کس به مثل پیامبر(ص) و ائمه(ع)‌ نخواهد شد. امیرالمؤمنین(ع) در این باره فرمود: لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ؛ هیچ احدی از امت را نمی‌توان با آل محمد مقایسه کرد. این موضوع را به لحاظ تنزیه جایگاه پیامبر(ص) و عترت(ع)‌ عرض کردم. 

با این حساب می‌توان با تبعیت از معصومین(ع) خود را هم‌شکل و هم‌رنگ آنان کرد و نسبت به آن‌ها اهلیت یافت. خداوند پیامبر(ص) و عترت(ع) را نوری برای تمام بشریت قرار داد؛ هرکس از این نور بهره بیشتری ببرد، جایگاه رفیع‌تر و مقامی معنوی‌تر خواهد داشت. بنابراین وقتی گفته می‌شود از سیره تبعیت کنیم، در مقامی بالاتر باید گفت از مقام نورانی آن بزرگواران باید تبعیت کنیم. خداوند در بخشی از آیه157 سوره اعراف می‌فرماید: «وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ؛‌ از نوری که بر پیامبر(ص)‌ نازل کردیم، پیروی کنید». این نور در درجه اول بر ایمانیات، بعد روحیات و بعد بر اخلاقیات اثر می‌گذارد. به چنین کسی «روحانی» می‌گویند. بودند و هستند علمایی که به لحاظ بهره از انوار مقدس پیامبر(ص)  افراد زیادی را جذب کردند. 

اگر عالم در راه خداوند کسب علم کند و برای خدا این علمش را خرج کند کار او ارزشمند و اثرگذار خواهد بود. پیامبر(ص) در این باره فرمود: «هر کس براى خدا دانش بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگى یاد شود و گویند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل کرد و براى خدا آموزش داد؛ مَن تَعَلَّمَ العِلمَ و َعَمِلَ بِهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَکُوتِ السَّماواتِ عَظیما فَقیلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ و َعَمِلَ لِلّهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ». پس عدم عمل به علم باعث می‌شود انسان به مقام روحانیت نرسد. این علم شامل اخلاقیات و رفتارهای اجتماعی هم می‌شود. اگر اکنون می‌بینیم حوزه‌های علمیه و مراکز فرهنگی به طور بایسته حرکتی انجام نمی‌دهند، به دلیل همین مسأله است. باید به آنچه می‌دانیم عمل کنیم.

منبع:تسنیم

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین