۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۶ : ۱۳
چنان چه بیان شد، اقوال مختلف است، اما بیشتر بر این قول تکیه شده که این شمشیر متعلق به یکی از کفار به نام «عاصم بن منبه» که قدرتمند و البته جانی بود تعلق داشت. او به همراه پدر و عمویش در جنگ بدر که در سال دوم هجری واقع شد شرکت کرد و با همین ذوالفقار بسیاری را کشت. حضرت علی علیهالسلام با او رو در رو شد و بالاخره با ضربتی او را از پای درآورد و شمشیرش را به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله هدیه نمود.
سال بعد کفار جنگ احد را تحمیل کردند. در این جنگ شمشیر حضرت علی علیهالسلام شکست و پیامبر اکرم (ص) سریع این ذوالفقار را به دست او رساند. ایشان نیز با جنگی عجیب، کفار را عقب راندند. در همین کوران ندایی آمد که بسیاری آن را شنیدند و میگفت: «لا فتی الا علیّ لا سیف الاّ ذوالفقار» و طبق روایات منقول، پیامبر اکرم (ص) فرمودند که این ندای جبرئیل علیهالسلام بود.
این معنا بیشتر از توصیفهای دیگر نقل شده است و به لحاظ سند و تواتر محکمتر به نظر میرسد. (سیرهی ابن هشام، غزوهی احد، ج 30، ص106؛ تاریخ طبری، ج 3، ص 177؛ 1846؛ علل الشرایع، جزء 1، ص 7؛ شرح الأخبار، ج 2، ص 381؛ شرح نهجالبلاغة ابن ابی الحدید، ج 7، ص 219؛ تاریخ ابن الوردی، ج 1،ص 132؛ تاریخ طبری، ج 3، ص 184).
بنا به روایات این شمشیر که به عنوان یک شاخصه و نشانه شناخته شد، از آن پس، از امامی به امام بعدی منتقل شد و اکنون نیز در اختیار حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف است.
از امام صادق و امام رضا (ع) روایاتی نقل است که سلاح (ذوالفقار ورزه آن حضرت)، از جمله نشانههای امامت است و در زمان ایشان نزد آنان بوده است. (من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 418 ـ 419؛ خصال صدوق، جزء 2، ص 8 ـ 527؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص312؛ الثاقب فی المناقب، ص 416 ـ 420؛ احمد بن محمد بن حنبل، کتاب العلل و معرفة الرجال، ص 73 ـ 74)
منبع:جام
211001