کد خبر : ۱۰۱۴۳۵
تاریخ انتشار : ۰۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۱

اربعین، مژدۀ پایان دوران ضعف شیعه و حرکت به سمت ظهور را نوید می‌دهد

یک محقق علوم قرآن و حدیث معتقد است که راهپیمایی اربعین بر اساس آیات سوره صف، بشارتی به مومنان و شیعیان است، طوری که به عزّّت شیعیان و پیروزی آنها بر دشمنان اهل بیت (ع) منتهی خواهد شد.
عقیق:براساس روایتی از امام حسن عسکری(ع) زیارت اربعین یکی از علائم و نشانه‌های مومنان است. آنچه در سالهای اخیر تاکنون شاهد آن بوده‌ایم این است که هر سال این راهپیمایی جلوه بیشتری به خود می‌گیرد و عطری خاص و حیاتی واقعی در عالم ایجاد می‌کند و به تبع آن، مردم با شوق فراوان‌تری قدم در این راه می‌گذارند، افرادی که از کشورهای مختلف با سلیقه‌ها و مذاهب متفاوت از مدتها قبل خود را برای زیارت امام حسین (ع) در این روز آماده می‌کنند، فریاد طنین‌انداز «لبیک یا حسین» که از عمق جان زائران بر می‌خیزد و لرزه‌ای که به دلها می‌افتد و ...، بیانگر ماجرایی عظیم است که نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذاشت، چنین موجی از جمعیت بیانگر این است که دستی دیگر در کار است و دارد بسیاری از قلوب و حتی دستها و پاها را به این سرزمین می‌کشاند و انگار همه از کوچک و بزرگ باید در این ماجرای عظیم حضور داشته باشند.

در همین راستا، گفتگویی را با «حامد ضیافر» محقق و کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَتِبْیاناً لِكُلِّ شَیْءٍ» (89/ نحل)؛ بر همین اساس آیا می‌توان ماجرای اربعین حسینی را که در چند سال اخیر رنگ و بوی خاصی گرفته است، در قرآن کریم جستجو کرد؟

بله، به نکته مهمی اشاره کردید، قرآن کریم علاوه بر این که در بردارنده تمام حقایق عالَم و شامل قوانین و برنامه‌های الهی است که خداوند بر اساس آن، عالَم را اداره می‌کند؛ یعنی نه تنها قرآن بلکه تمام آنچه را که در عالَم هست و واقع خواهد شد، در بردارد و هر چه در عالَم واقع می­‌شود بر اساس قرآن کریم است. به عبارت دیگر، آیات قرآن، قوانینی هستند که در شرایط و ظرف­های مناسب در عالَم واقع می­‌شوند.

یکی از استنادات قرآنی برای این مطلب آیات 68 تا 71 سوره مومنون است. خداوند در این آیات ابتدا برخی را سرزنش می­‌کند که چرا در قرآن تدبر نمی‌­کنند: «أَ فَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ یَأْتِ آباءَهُمُ اْلأَوَّلینَ». سپس تهمت ناروایی را که این کفّار به رسول الله (ص) زده‌­اند مطرح می­‌کند. این افراد می‌­گویند رسول خدا (ص) نعوذ بالله جنون دارند یا به عبارت دیگر، کلامشان را از اجنّه گرفته‌­اند، اما در ادامه آیه خداوند پاسخ این تهمت ناروا را می‌دهد و می‌فرماید رسول الله (ص) «الحق» را برایشان آورده است. در آیه بعد پاسخی که قرآن به این نسبت ناروا می­‌دهد بسیار جالب است. خدا می‌­فرماید اگر «الحق» از هواهای آنها تبعیت کند، تمام آسمانها و زمین و هر کسی که در آنها هست تباه خواهد شد! اگر قرآن فقط کتاب هدایت باشد تحریف آن باعث انحراف و گمراهی می‌شود اما باعث نابودی آسمان‌ها و زمین نخواهد شد، پس چنین چیزی فقط در صورتی قابل تصور است که بپذیریم تمام آسمانها و زمین بر اساس قرآن ایجاد شده و بر اساس قرآن اداره می­‌شوند.

بر چه اساسی می‌گویید منظور از «الحق» قرآن است؟

وقتی در آیه 70 مومنون خدا می‌­فرماید: «بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ»، در واقع دارد به قرآن اشاره می­‌کند و در مقابل کفار که قرآن را کلام اجنه می‌­داند، می­‌گوید قرآن «الحق» است. حالا در ادامه و در آیه 71 وقتی در مورد «الحق» جملة دیگری مطرح می­‌شود، قاعدتاً این جمله توضیح الحق در آیه قبل است که معلوم شد همان قرآن است.

با این توصیف واضح است که باید ماجرای عظیمی مانند اربعین، تبیینی قرآنی داشته باشد. بلکه اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم باید بگوییم اربعین نتیجه إعمال برخی از آیات قرآن در عالَم است، اما مهم این است که بتوانیم ماهیت اصلی اربعین را در قرآن جستجو کنیم، نه اینکه برخی اجزاء اربعین را جدا از پیکرة اربعین مورد مطالعه قرار دهیم. این نگاه پیکره‌­ای در مطالعة آیات یک سورة قرآن هم ضروری است. به این معنا که اگر هر آیه از یک سوره را به تنهایی و جدا از پیکرة سوره، به عنوان قانونی که در عالم إعمال می‌شود، مورد بررسی قرار دهیم، در دنیا صدها مصداق برای آن، به عنوان صحنه‌ای که آن قانون در آن اعمال شده است، قابل تصور است؛ در حالیکه اگر آن آیه درون پیکرة سوره مطالعه شود، چه بسا نتواند بیش از یک مصداق پیدا کند. در این راستا سورة صف سوره­‌ای است که به نظر می­‌رسد ماجرای انقلاب اسلامی ایران و همچنین اربعین، تنها مصداق پیکره تمام آیات این سوره هستند که در دنیا واقع شده‌اند.

خداوند در آیات 2 تا 7 سوره «صف» از سه گروه سخن می‌گوید، سه گروه که دشمنان خدا هستند (گروهی از بین مسلمانان، فاسقان یهود و ظالمان نصاری) و در آیه هشتم این سوره از دشمنی این سه گروه در حد ارادة خاموش کردن نور خدا سخن گفته می‌­شود. این سه گروه که همیشه دوست داشتند نور خدا را خاموش کنند، در مقطعی از زمان ارادة جدّی برای چنین کاری را می‌کنند. در چنین شرایطی که این سه گروه از دشمنان واقعاً اراده خاموش کردن نور خدا را می‌کنند، خدا نورش را طی مراحلی تامّ می‌کند. در حقیقت خداوند، این ارادة ضعیف را بهانه‌­ای برای پیش ­بردن برنامة عظیم خود در زمین قرار می‌­دهد و متناسب با مراحل تامّ کردن نورش، به تدریج «دینِ حقّ» را بر تمام ادیانِ آسمانی و غیر آسمانی غلبه می‌دهد.

 لطفاً درباره این نور توضیح بیشتری دهید. منظور از این نور چیست؟

 این نور بنا بر روایات، نور ولایت اهل بیت (ع) است که البته بنا بر ظاهر آیات نیز می­‌توان این مطلب را نتیجه گرفت. در چند روایت معتبر در توضیح آیه 8 سورة صف، جملة «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِم» به «یریدون لیطفئوا ولایة أمیر المؤمنین (ع) بأفواههم» معنا شده است. بنابراین ادمه سوره به جامعه‌­ای از شیعیان مربوط می‌شود. آیه 8 سوره صف یک مصداق بارز برای مطلبی است که در ابتدا مطرح شد. این آیه یک قانون است که خداوند در شرایط مناسب خود در دنیا إعمال می‌کند؛ یعنی در هر زمان که این سه گروه دشمنان واقعاً اراده خاموش کردن نور ولایت اهل بیت (ع) را در یک جامعه شیعی ‌کنند، خدا این نور ولایت را طی مراحلی در آن جامعه تامّ می‌کند.

یعنی باید جامعة شیعه­‌ای را تصور کرد که به طور همزمان مورد هجوم دشمنانی از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان قرار گرفته، با این قصد که نور ولایت اهل بیت (ع) را به کلی خاموش کنند. در این شرایط خداوند به یکباره بر خلاف جریان مورد نظر دشمنان، یک مرحله نور ولایت را در آن جامعه زیاد می­‌کند که حاکی از مرحله اول تام شدن نورالله است و طبق آیه 9 سوره صف یک مرحله از غلبه دین الحق را جلو آورده است. نورافشانی خداوند در عمق ظلمانی دنیا، رفتارهای جدیدی را از سوی مومنان طلب می‌کند. در آیات 10 و 11 سورة صف نیز خداوند مومنان را دعوت به انجام رفتارهایی می‌کند که حاکی از مرحله‌ای از تام شدن نورالله صورت گرفته است. خداوند در این آیات نسخه‌ای را در مقابل مومنان قرار می‌دهد تا از «عذاب الیم» نجات پیدا کنند.

این «عذاب ألیم» مربوط به چه دوره‌ای است و آیا راهی برای نجات از آنها وجود دارد؟

این عذاب الیم را می‌توان به حسب جایگاه­شناسی در سورة صف، عذابی در مقطع آخرالزمان است. خداوند در آیات قرآن نسخه رهایی از عذاب‌های آخرالزمانی را در سه بخش اینچنین معرفی می‌کند: 1ـ ایمانتان به الله را تقویت کنید. 2ـ ایمانتان به رسول او را تقویت کنید. 3ـ با اموال و جان‌ها در مسیر [ولایتِ] خدا مجاهده کنید. سپس برای این قوم که این مراحل را پشت سر گذاشته­‌اند، در آیه 12 سه پاداش اخروی مطرح شده و بعد از آن در آیه 13 صف به ترتیب سه پاداش دنیایی را مطرح می­‌فرماید: اول نصرت خدایی که قاعدتا در مقابل همان دشمنان مطرح شده در سوره است، دوم فتح سرزمین­‌هایی در نزدیکی خودشان، و سوم بشارتی که باز بر اساس جایگاه­‌شناسی آیات باید بشارت به مرحله دیگری از ازدیاد نور باشد.

انقلاب اسلامی ایران اولین مرحله از تام کردن نور الله است

آیا این توالی ماجراها در سوره صف را می‌توان با وقایع انقلاب اسلامی ایران انطباق داد؟

 بله همینطور است، حکومت منحوس پهلوی ـ که دست نشانده انگلیس خبیث و آمریکای جهانخوار و عناصر داخلیشان فرقه ضاله بهائیت و صهیونیست‌هاست ـ قصد ریشه­کن کردن باورهای ولایی در ایران را داشت، اما خداوند در اوج سیطرة دشمنان اسلام بر ایران، نور خود را به شکل معجزه‌­آسایی در این کشور زیاد کرد. بعد از آن با ولیّ از جانب خدا موضوعات اعتقادی جدیدی را که در رأس آنها لزوم تشکیل حکومت اسلامی و نیز مقولة ولایت فقیه بود، مطرح کرد و جامعه شیعه ایران آن باورها را پذیرفتند. در گام بعدی این ملت با همان الگوی ذکر شده در آیه 11 سورة صف، وارد جنگی ولایی شدند و در آن از بذل اموال و جان­هایشان هیچ مضایقه نکردند. بنابراین مطابق پیکره آیات سوره صف انقلاب اسلامی ایران را باید اولین مرحله از تام کردن نور الله دانست.

 یعنی آنچه در آیات سوره صف به آن پرداخته شده با همان نظم و چینش در انقلاب اسلامی واقع شده است؟

کاملاً درست اشاره کردید. بعد از انقلاب شاهد آن بودیم که در مقاطع گوناگون شیعیان انقلابی ایران مورد نصرت خداوند قرار گرفتند که از جملة آن می‌­توان به طوفان طبس، بر ملا شدن کودتای نوژه، نصرت­‌های متعدد در دوران جنگ تحمیلی و پیروزی­‌های خارج از مرزهای ایران مانند پیروزی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه اشاره کرد. سپس خداوند برای ملت ایران فتح در سرزمین‌هایی نزدیکی آنان را قرار داد که البته این فتح از جنس کشورگشایی نبود، بلکه کشورهای عراق و سوریه علیرغم هزینه­‌های سنگینی که آمریکا برای تصاحب آنها پرداخت، به صورتی قابل تامل با ایران همسو و هماهنگ شدند. این حد از تناسب بین پیکرة سورة صف و وقایع جمهوری اسلامی نمی‌تواند تصادفی باشد.

 با این ترتیبی که مطرح کردید، در زمان حاضر باید بشارت بر مومنان تحقق یافته باشد؟ اما چگونه؟

بله، اما پس از تمام این مراحل، بر اساس پیکرة سورة صف باید شیعیان منتظر بشارتی از جانب خداوند باشند. این بشارت از آنجا که دیگر نبّی و رسولی میان مردم نیست، به نظر می‌رسد باید از طریق یک «صحنه» منتقل شود، صحنه‌­ای که مردم به آن وارد شوند و زیاد شدن نور را در آن صحنه نتیجه بگیرند. در چنین شرایطی که باید به شدت منتظر صحنه‌ای باشیم که در آن خداوند به شیعیان بشارت بدهد، با صحنة عظیم راهپیمایی اربعین مواجه شده­‌ایم. صحنه­‌ای که عظمت آن از نگاه کسانی که درون صحنه قرار گرفته‌­اند به حدی است که برپا کنندة آن را نمی­‌توان هیچ گروه یا حتی ملت و دولتی دانست.

این صحنه با فاعلیت «نور خدا» برپا شده است و این نورالله است که بسیاری از مردم را بی‌­هیچ آمادگی قبلی به کار گرفته و آنها را وارد فضایی نورانی کرده تا از درون این صحنه زندگی فضای نور را تجربه کنند. در شرایطی که سیطرة شیاطین جن و انس بر رسانه‌­های جهان، هر حرکت فرهنگی در جهان اسلام را مختل کرده است، چه کسی می‌تواند این جمعیت میلیونی را به راه بیاندازد، مردمانی از تمام کشورها را در زمانی خاص و مکانی خاص از دنیا جدا کند و در آنها ایمان و روحیه و اخلاق متعالی ایجاد و راهی مسیری کند که وقتی از ایشان بپرسی چه حس و حالی دارید، می‌گویند روی زمین نیستیم انگار بسمت ارتفاعات حرکت داده می‌شویم. چه کسی امنیت این جمعیت را خصوصاً در سالهایی که بخش بزرگی از خاک عراق در تصرف داعش بود، حفظ کرد؟ چه کسی بهداشت، خوراک و اسکان این جمعیت چند 10 میلیونی را تأمین می­‌کند؟

اربعین، مژدۀ پایان دوران ضعف شیعه و حرکت به سمت ظهور را نوید می‌­دهد

له بنده هم وقتی با برخی افراد حاضر در صحنه اربعین صحبت می‌کردم دیدم که همین اعتقاد را داشتند و حس و حالشان قابل وصف نبود.

جالب این است که حتی بعضی از احساساتی که در بین جمعیت اربعینی دیده می­‌شود، در دیگر اوقات سال چندان به چشم نمی‌­خورد. حس سربازی برای حریم امام (ع) یکی از آن احساسات مرتفع و ارزشمند است که در این وسعتی که در ایام اربعین بر زبان مردم جاری است و می­‌بینیم، هرگز مورد انتظار نیست. صفا و صمیمیت، عدم دلبستگی به دنیا و بسیاری از روحیات دیگری که در این صحنه بین مردم موج می‌­زند، با هیچ تعلیم و تربیت بشری در این وسعت قابل انتقال نیست. با این اوصاف اگر بپذیریم که صحنة اربعین، همان بشارت خداوند در آیه 13 صف به مومنان و شیعیان است، باید از این صحنه تامّ شدن نور خدا را در زمین نتیجه بگیریم؛ یعنی پس از انقلاب اسلامی ایران، اربعین دومین مرحله تام شدن نور الله در زمین است. این تامّ شدن نور خدا با توجه به آیه آخر سورة صف به عزّت شیعیان و پیروزی آنها بر دشمنان اهل بیت (ع) منتهی خواهد شد، لذا بر اساس سورة صف، صحنه اربعین «صحنه بشارت» به شیعیان اهل بیت (ع) و مژده پایان دوران ضعف شیعه و حرکت به سمت ظهور مهدی (عج) را می­‌دهد.


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین