استاد ما آیت الله حق شناس میفرمود: "من رفتم پیش استادم." آن زمان ایشان جوان بود. به استادشان گفته بودند:"اجازه میدهید اعمالم را روی کاغذی بنویسم و خدمت شما بیاورم و شما ببینید درست هست یا نه." استادشان جواب داده بودند: باشه"
فردا که رفتند پیش ایشان، هشت صفحه نوشته بودند. استادشان گفت:"چقدر حرف زدی؟مگر من وقت دارم هشت صفحه را بخوانم؟" فردا شب که رفت خدمت استادش، فقط دو صفحه نوشته بود. شش صفحه از حرف زدنش را کم کرده بود. استادشان فرمودند:" تو به جایی میرسی." کسی که میتواند زبانش را کنترل کند به جایی میرسد.
که بعد هم رسید و اینکه کجا رسید نمیتوانم عرض کنم. یک ذره مواظبت کنیم، یک ذره بیشتر از قبل از ماه رمضان. هرکس یک زندگی قبل از رمضان داشته، اما برای بعد از ماه رمضان زندگیام مقداری فرق کند. نگاه کردن، حرف زدن، غذا خوردن، هرجایی غذا نخوردن و ... .