عقیق: تصاویر مراسم را ببینید؛پوزش: کیفیت تصاویر به دلیل کمبود نور نامناسب است.
همه جا عطر ياس مي آمد
عطر ِ ياس پيمبر رحمت
خيمه ميزد به پشت دروازه
عابد اهل بيت با زحمت
**
داشت خواب مدينه را مي ديد
دختر ي كه به شام تهمت خورد
ناگهان ديده بر سحر وا كرد
چشم خيسش به شهر عصمت خورد
**
ديد فرياد طَرّقوا آيد
كوچه واشد به محمل زينب
گفت:اُم البنين بيا اما
دست بردار از دلِ زينب
**
گفت اُم البنين ببين زينب
با چه اوضاعي از سفر برگشت
از حسين تكه هاي پيراهن
از ابالفضل يك سپر برگشت
**
بر بلندي همين كه خيمه زدند
ياد گودال كربلا افتاد
سايه ي خيمه بر سرش كه رسيد
ياد آتش گرفته ها افتاد
**
گفت يادم نميرود هرگز
دلبرم رفت و روز ما شب شد
آن قدر نيزه رفت و آمد كرد
بدن شاه نامرتب شد
**
خطبه ها خطبه هاي غرّا شد
ليك با طعم روضه ي الشام
صحبت از نذر نان و خرما بود
صحبت از سنگهاي كوچه و بام
**
همه جا رنگ كربلا بگرفت
كربلا كربلاي ديگر بود
بر لب زينب و زنان و رباب
روضه ي تشنگي اصغر بود
**
رأس ها بر بدن شده ملحق
دستها جاي زخم هاي طناب
گوشها جاي گوشواره ولي
همه ي گوشواره ها ناياب
**
دختري با قيام نيمه شبش
جان تازه به دين و قرآن داد
در خرابه كنار رأس پدر
طفل ويران نشين ما جان داد
***********
مجمع زینبیون اهل بیت اهواز
بیت آیت الله موسوی
zeynabiyooneahlebeyt.blogfa.com
اون ادمه اون وسطه چرا؟
اون كيه ديگه ؟