24 مهر 1400 10 (ربیع الاول 1443 - 55 : 05
کد خبر : ۳۴۵۸
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۱ - ۰۰:۲۲
گفت‌وگوی خواندنی عقیق با برادران طاهری؛
سیزده چهارده سال بیشتر نداشتند که پاي منبر استاد احمد کافی (خطیب معروف) در مهدیه تهران می‌خواندند؛ همخوانی‌هایی که بسيار زود برادران طاهری را معروف کرد!

عقیق: سیزده چهارده سال بیشتر نداشتند که پاي منبر استاد احمد کافی (خطیب معروف) در مهدیه تهران می‌خواندند؛ همخوانی‌هایی که بسيار زود برادران طاهری را معروف کرد و پیش شیخ احمد کافی جایگاه ویژه‌ای پیدا کردند. مرتضی حدود یک‌سال و نیم از محسن بزرگ‌تر است و با هم رابطه‌ صمیمی دارند؛ آنقدر صمیمی که گاهی فکر می‌کنید با هم دوستند. ‌پدر مرحومشان از پیرغلامان اهل بیت(علیهم‌السلام) بود و ارادت به ايشان از لحن نقل خاطراتشان به‌خوبی پیداست. دور هم می‌نشینیم تا از تجربه‌هایشان بگویند و ادبیات مرثیه را بازخوانی کنند. دیدگاه‌های جالب و متفاوتی از ورود واژگان خودمانی به اشعار نوحه‌ها دارند و هرازگاهی به يكدیگر نگاه می‌اندازند و نظرات بعضا متفاوت همدیگر را بررسی می‌کنند. حاج مرتضی از تاثیر پدرش بر جو خانه و خانواده‌ می‌گوید و ماجرای مداح شدنش را تعریف می‌کند. حاج محسن هم از خاطره فراموش كردن شعر نوحه پاي منبر استاد احمد کافی می‌گوید؛ خاطراتي خواندنش برای هیئتی‌ها جالب است. 

عقیق: اگر موافق باشید کمی به گذشته‌ برگردیم. از فضای خانوادگی‌تان بگویید. از پدر مرحوم‌تان.

حاج مرتضی: پدر ما یکی از برجسته‌ترین مداحان زمان خودشان بودند و ۶۰‌سال افتخار نوکری ابا‌عبدالله الحسين(ع) را داشتند.

حاج محسن: در محله نازی‌آباد ساکن بودیم. پدر از افراد مطرح محل بودند. خاطرم هست در دهه نخست ماه محرم ایشان ده دوازده مجلس می‌رفتند و در تمامي مجالس حرف اول را می‌زدند.

عقیق: در‌‌ همان دوران کودکی کدام ویژگی پدر برای شما جالب بود و سعی می‌کردید مثل ایشان عمل کنید؟

حاج محسن: پدر به امام خمینی(ره) بسيار علاقه داشتند و دوستدار انقلاب بودند. ماموران ساواک بار‌ها به ایشان تذکر داده بودند که در مجالس برای امام(ره) دعا نکند اما ایشان به حرف آنان گوش نمی‌دادند. خاطرم هست وقتی بالای چهارپایه بودند و امام(ره) را دعا مي‌کردند، حالتی به ایشان دست داد و به زمین افتادند. از آنجا هم به بیمارستان منتقل شدند. وصیت کرده بودند در نزدیک‌ترین نقطه به حرم مطهر به خاک سپرده شوند.

حاج مرتضی: حالا هم در قطعه ۷۰ بهشت زهرا(س) به خاك سپرده شده‌اند. از آنجا به‌راحتی گنبد امام(ره) را می‌توان دید. البته گذشته از اینکه ايشان به‌عنوان يك هیاتی مخلصی زندگی کردند، در زندگی شخصی هم آدم سلامت و با‌تقوایی بودند. کم‌حرف می‌زدند و تا کسی سوالی نمی‌پرسید، صحبت نمی‌کردند و به اخلاقیات خیلی مقید بودند.

عقیق: از حال و هوای محرم دوران کودکی و نوجوانی‌تان بگويید و از اينكه چه تفاوتی با برنامه‌های حالا داشت.

محرم در کشور ما همیشه پر‌رونق است و مردم نسبت به اهل بیت(عليهم‌السلام) تعصب خاصی دارند، چون محبت اهل بیت در دل شيعيان نهادینه شده اما قبل از انقلاب شرایط سنگینی حاکم بود و سختگیری‌های فراوانی می‌کردند. تنها تعدادی مجلس خاص در شهر فعال بودند و در چند منطقه خاص مثل قنات‌آباد، نازی‌آباد و... مجلس عزاداري برپا می‌شد.

عقیق: چه شد که به مداحی علاقه‌مند شدید؟ اين خواست پدرتان بود که به کارش ادامه دهید یا خواست خودتان بود؟

حاج محسن: عوامل مختلفی باعث شدند به مداحي علاقه‌مند شويم. البته معتقدم برخی چیز‌ها ژنتیکی هستند و فضای خانوادگی هم بر آنها تاثیر می‌گذارد. علاوه بر پدر، پدر‌بزرگ‌ و دایی‌مان هم مداحی می‌کردند. تمامي این افراد که معتقدیم دنیا و عقبايي دارند، برای ما الگو بودند و نظر ما را جلب می‌کردند. نکته حائز اهميت، تاثیر مادر بر روحیه ماست. در جوی که ما در آن تربیت شدیم، مذهب حرف اول را می‌زد.

حاج مرتضی: حب اهل بیت(عليهم‌السلام) جزء جدا‌نشدنی خانواده ما بوده و هست. به‌قول حاج محسن به‌صورت ژنتیکی به مداحي علاقه‌مند بودیم و اعتقادات مذهبی محکمی هم بر خانواده‌ حاکم بود که منجر شد رفته‌رفته از‌‌‌ همان کودکی به‌سمت مداحی کشیده شویم.

عقیق: کداميك از شما زود‌تر شروع کرد؟

حاج محسن: تقریبا با هم شروع کردیم اما چون حاج مرتضی که برادر بزرگ‌تر بودند، زود‌تر جایگاهشان را پیدا کردند من با فاصله اندکی همراهشان شدم.

حاج مرتضی: با همدیگر همخوانی می‌کردیم و خیلی مورد استقبال قرار ‌گرفت؛ تا جایی که با استاد احمد کافی آشنا شدیم و افتخارمان بود که پاي منبر ایشان می‌خواندیم.

عقیق: خاطره‌ای از آن زمان یادتان هست؟

حاج مرتضی: آن لحظات تماما برای ما خاطره است اما یکی از جلساتی که با مرحوم کافی بودیم، بسيار جالب و به‌یاد ماندنی است. مراسمی در یزد برگزار می‌شد و ما هم دعوت بودیم که بعد از منبر مداحی کنیم. وسط نوحه‌خوانی بود که ما هر دو شعر را فراموش کردیم. سن و سالی هم نداشتیم و سر‌در‌گم ماندیم. البته مرحوم کافی با تجربه‌ای که داشتند، مجلس را جمع کردند. آنجا بود که متوجه شدم چقدر تجربه در مداحی مهم است و به کمک آدم می‌‌آید.

حاج محسن: آن زمان مرحوم کافی مراسم را جمع کردند ولی خاطرم هست تذکری جدی دادند که چرا شعر را حفظ نکرده‌ایم و سهل‌انگاری شد! ‌این ماجرا نکته قابل توجهی است برای جوانانی که می‌خواهند در این زمینه فعالیت کنند. تذكر مرحوم کافی درس است. تکیه كردن به کاغذ می‌تواند مشکل‌ساز شود. ارتباطی هم که مداح باید با مخاطب برقرار کند، چنان که شایسته است اتفاق نمی‌افتد.

عقیق: چه شد که بعد از شما حاج محمد نیز به این سمت کشیده شد؟

حاج مرتضی: به هر حال حاج محمد هم در‌‌‌ همان فضای خانوادگی ما بزرگ شدند و از دوران کودکی دیده بودند که من و حاج محسن جلسات مهمی را با مرحوم کافی اداره می‌کنیم. درواقع این موضوعات موجب شدند که ايشان هم به این کار کشیده شوند.

عقیق: ادبیات آیینی ما در تمام مدتی که برای اهل بیت(عليهم‌السلام) کار کرده، داراي واژگانی صمیمی است که از خانواده نشأت می‌گیرند: مانند عمو، دایی، عمه و... . این کلمات در ادبیات مرثیه ما چه جایگاهی دارند؟

حاج مرتضی: ‌این واژه‌ها به‌ اين دليل وارد اشعار ما شده‌اند که حرکت امام حسين(ع) هم با شرکت خانواده‌شان بود. وقتی هم که وقایع مرتبط با این خانواده به شعر تبدیل می‌شوند، شعر را طوری بیان می‌کنند که‌‌‌ همان فضای خانوادگی ترسیم شود. یعنی حضرت قاسم(ع) وقتی اذن مبارزه می‌خواهند و با امام حسین(ع) صحبت می‌کنند، ايشان را عمو صدا می‌زنند. یا فرزندان امام، حضرت زینب(س) را عمه صدا می‌زنند.

حاج محسن! نظر شما چیست؟

حاج محسن: به اعتقاد من این واژه‌های عاطفی که در برنامه‌ها استفاده می‌شوند، اگر از قول شخصیت‌هایی باشند که در کربلا حضور داشتند، خوب است و تاثیرگذار. البته ‌باید بیشتر در جلسات خصوصی و مراسم‌ ویژه مورد استفاده قرار بگیرند. فراگیر کردن این الفاظ تا حدی که جای شعر را بگیرند و استفاده بیش از اندازه موجب شوند که به «ورد» تبدیل شوند؛ به‌ویژه در سینه‌زنی و شور که خیلی کاربرد پیدا می‌کند، به نظرم خوب نیست. یعنی نباید جای مفاهیمی را که باید با شعر منتقل شوند بگیرد. این کار می‌تواند ما را از هدف و توجه به نتیجه‌ای که باید از کربلا بگیریم منحرف کند. باید بیشتر به فکر اشعاری که به‌درد جامعه می‌خورند و دردی را دوا می‌کنند باشیم. صرف توجه به عواطف نمی‌تواند معلومات مخاطب را بالا ببرد و از شیوه و راه و رسم زندگی امام آگاه کند.

عقیق: به نظر شما به‌کار بردن این کلمات در تحکیم بنیان خانواده امروز که با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند چه تاثیری دارد؟

حاج محسن: منکر آن نیستم که استفاده بجا از این کلمات عاطفی می‌تواند به تاثیرگذاری هر چه بیشتر کمک کند. حتی معتقدم در مقابل هجمه فرهنگی‌اي که روی جوانان و جامعه هست و مقام معظم رهبری و دیگر بزرگان مقابله با آن را بار‌ها گوشزد کرده‌اند، جز با مراسم و هیات‌های حسینی نمی‌توان کاری انجام داد. چون معتقدم هر کاری غير از این وارد سیاست‌بازی‌های بیهوده می‌شود و درگیری‌ها را بیشتر می‌کند. پس مطمئن‌ترین راه‌‌‌، همان آشنا کردن مردم با امام حسین(ع) و هیئات مذهبی است.

عقیق: حاج مرتضی! شما هم چنین اعتقادی دارید؟ از این کلمات و عبارات چگونه می‌توانیم برای آشنایی بیشتر مردم با اهداف امام حسين(ع) استفاده کنیم؟

حاج مرتضی: همان‌طور که حاج محسن گفتند باید به‌نحو دیگری با این کلمات برخورد کنیم. این کلمات باید طوری در شعر به‌کار گرفته شوند که مخاطب روی آنها فکر کند. با عمق بخشیدن به مخاطبان است که می‌توانیم به آنها روش اباعبدالله(ع) را یادآور شویم. این مسئله که امام در راه خدا با تمام وجود و خانواده حرکت کردند، آموزش بسیار خوبی می‌تواند باشد. این کلمات باید به مردم یاد بدهند که امام حسين(ع) برای ایمان و اعتقاد خود کم نگذاشته‌اند و برادر و خواهر و فرزندشان را هم همراه کرده‌اند.

حاج محسن: باید به این مطلب هم توجه کرد که حضور خانوادگی امام حسين(ع) بازتاب گسترده‌تری دارد چرا‌که این کار ايشان اطاعت از فرمان پیامبر(ص) بوده. امام حسين(ع)، پيامبر‌(ص) را در عالم خواب رویت می‌کنند و پیامبر وقتی دستور می‌دهند که ايشان به‌سمت کربلا بروند، می‌فرمایند خدا می‌خواهد تو را در خون ببیند و امام حسين‌(ع) که علت همراهی خانواده را جویا می‌شوند، پیامبر(ص) پاسخ می‌دهند خدا می‌خواهد خانواده و اهل بیتت را هم در اسارت ببیند. پس تنها ماجرای عواطف در میان نیست بلکه امری است الهی که نتایج آن بعد از واقعه عاشورا تا حدی روشن می‌شود؛ مانند ماجرای تبلیغ و پیام‌رسانی و... . 

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
عبدالله حسينى
|
|
۰۸:۲۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۹
انشاالله هميشه در مسير نوكرى اهل بيت عليهم السلام باشند
مرتضی خسروشاهی
|
|
۰۰:۱۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۰
خدا ایشالله این برادران ولایی مخصوصا حاج محمد آقا رو حفظ کنه
صادق
|
|
۰۰:۵۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۹
خدا پدرشون رو بیامرزه، واقعا نوکر اهل بیت بود.