عقیق:نبرد جدی حق و باطل در طول تاریخ با هدایت پیامبران الهی، برقرار بوده و هست تا حق، شناخت و ظهور بیشتری پیدا کند. ایشان دنبال تبیین حق در همه مراتب نظری و عملی بوده اند. در این راستا، عدهای هدایت میشوند و عدهای به ضلالت میافتند.
برای ظهور هر چه بیشتر حق باید این هدایت، بیشتر و بیشتر شود و در این راستا جبهه حق به سمت خالصسازی پیش میرود تا تمایز بین حق و باطل دقیقتر گردد.
اینجا است که سنت تمحیص و خالص سازی الهی در جامعه بروز میکند: «وَ لِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرین» (آل عمران، ۱۴۱)؛ به تناسب رشد جبهه حق، مؤمنان این جبهه باید به مراتب بالاتر ارتقا پیدا کنند و منافقان نیز به مرور از جبهه حق جدا شوند.
در ادامه سنت تمحیص و خالصسازی، سنت تراکم جبهه باطل شکل میگیرد که به نوعی خالصسازی جبهه کفر است. «لِیَمِیزَ اللّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَ یَجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلى بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمِیعاً ...» (انفال، ۳۷)، به عبارتی جداسازی هدایت از ضلالت صورت میگیرد و این هم در یک فرد تبلور دارد و هم در یک جامعه؛ در فرد است تا افراد جبهه حق، بواطل وجودشان را قی کنند و به سلامت محض ایمانی برسند و در جامعه است تا افراد ناخالصی که در بین مؤمنان نفوذ کردهاند و نمیخواهند به سمت ایمان حرکت کنند و مددرسان جبهه حق باشند، شناخته شوند و از جامعه ایمانی جدا شوند.
هر جا بخواهد بین این خبیث و طیب جدایی صورت بگیرد، باید ابتلاء شدید صورت بگیرد و با این تلاطمهاست که ریزشها و رویشها مشخص میشود. ابتلائات باعث خالصسازی افراد و جوامع میشود.
خداوند جوامع ایمانی را رها نمیکند و با ابتلائات آن را خالص میکند. انقلاب اسلامی نیز در بستر این قواعد و سنن الهی به سمت محض ایمان حرکت میکند.
فتنهها به عنوان تکانهها و تلاطمهای عظیم، نقش این ابتلائات را بر عهده دارند. هر چند یک وجهه فتنهها، ایجاد مصیبتها و ریزشها است، اما در همین بستر رشدها و رویشها صورت میگیرد و افراد جامعه به مراتب بالاتر ارتقاء پیدا میکنند و افراد ناخالص از بستر جامعه رخت بر می بندند و به جبهه مقابل منتقل میشوند.
فتنهها و ابتلائات عموماً در بستر ایام الله که ظهور بارز حق باشد، رخ میدهند. لذا باید دقت کرد تحت تأثیر حواشی و تحلیلهای باطلی که در اطراف ایام الله رخ میدهد، قرار نگیریم تا به سلامت وارد مراحل بعدی جبهه حق شویم.
هر چقدر قدرت ایمانی بیشتر شود، فتنهها شدیدتر خواهد شد تا ناخالصیها، دقیقتر غربال شود. لذا هر چه انقلاب جلوتر میرود باید منتظر ابتلائات شدیدتری بود و آمادگی لازم جهت تحلیل درست فتنهها و عبور سالم از آنها را در خود و جامعه ایجاد کرد.
گاهی نفاق آن قدر پیچیده میشود که نه تنها جامعه متوجه نفاقشان نیست، حتی خود افراد و جریانها هم ممکن است متوجه آن نشوند. در بستر این فتنه ها و ابتلائات شدید است که چنین افراد و جریاناتی، آشکار میشوند. اینجاست که جامعه بصیر و ایمانی میتواند تهدیدهای این فتنهها را به بهترین فرصتها تبدیل کند.
شرایط امروز انقلاب اسلامی در نسبت با فتنهها، بیشباهت با مسلمانان جنگ بدر نیست. آنان که جراحتها و شدائدی را در جنگ با کفار کشیده بودند و شاید احساس شکست و ناامیدی داشتند، اما سنت الهی بر این است که جامعه اسلامی محض ایمان شود و جبهه باطل به کنار رود.
« إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمِینَ وَ لِیُمَحِّصَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرِینَ»(آل عمران، ۱۴۰و۱۴۱)
نخبگان جامعه حق، خصوصاً طلاب، روحانیت، فرهنگیان و دانشجویان، بیشترین نقش را در بصیرتافزایی جامعه جهت عبور به سلامت از این فتنهها دارند تا هر چه بیشتر در راستای این سنت الهی جامعه رشد کند. در فتنهها، سردگمی و یأس و انتخاب نادرست وجود دارد و این روحانیت است که میتواند «نگاه الهی» را به جامعه تقدیم کند تا از این مصائب عبور کند.
مهدی شبان
منبع:فارس