عقیق:میلاد مرجانی: با اینکه چند ماهی از محرم و صفر میگذرد و شاید حال و هوای آن روزها دیگر وجود نداشته باشد امّا گاهی اتفاق میافتد که نوایی، سرودی، شعری به یادگار در ذهنمان میماند. آن هم شعری که مصداق عینی داشته باشد. مثل همین نوحه "حاج مهدی سلحشور" که اخیراً در شبکههای اجتماعی و سایتها دست به دست شده است.
"خیمه برپا مکن به دشت سکوت/ با دل همچو لالهشو راهی/ مثل بلبل ترانهای سر کن/ در تمنای باغ آگاهی/ جامه از تار و پود عبرتپوش/ که جهان دام غفلت رنگ است/ دل چون نگهبان باش/ دامن ظلم شب پر از سنگ است".
حاج مهدی سلحشور ساکن شهر مقدس قم است. با اولین نگاه، یاد و خاطره مرحوم فرجالله سلحشور کارگردان سریال ماندگار حضرت یوسف (ع) در ذهن تداعی میشود. آنچه مهدی سلحشور را متفاوت میکند، مرام و اخلاقش است. بعد از چند سال مصاحبه با افراد متفاوت، دستم آمده که کدامینشان فقط حرفهای بزرگ بزرگ میزنند؛ مهدی سلحشور اما حرفهایش عین عملش است.
آنچه پیش روی شما قرار دارد، بخش اول گفتوگوی تسنیم با مهدی سلحشور است که مشروح آن را میخوانید. ضمناً ویدئوی این گفتوگو در همین خبر قابل مشاهده و دانلود است.
* به نظر شما، برپایی مجالس روضه و مداحی تا چه اندازه در تشکیل باور و اعتقادات مردم اثرگذار است؟
قشنگترین جمله را در این زمینه حضرت امام (ره) فرمودند: "این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است". همه باورها و اعتقادات ما در گرو حسینی بودن و حسینی ماندن است. تا وقتی کشور ما حسینی باشد و مردم پای این منبر و روضه از چشمه زلال مینوشند، حتماً باورها و اعتقاداتشان به همین میزان رشد خواهد کرد.
* جایگاه هیأتها و مداحان در حفظ و تقویت نظام اسلامی چقدر است؟ آیا اساساً هیأتها چنین ظرفیتی دارند؟
ذوات مقدسه و به ویژه امام حسین (ع) مجموعهای از کمالات است. اگر ما بهترینها را در نظر بگیریم، امام حسین (ع) در نوک قله آنها قرار دارد. مظلومیت، یکی از اوصاف حضرت است. ایثار و از خودگذشتگی و دستگیری از نیازمندان و هزاران اوصاف دیگر را در ویژگی رفتاری امام حسین(ع) میتوان یافت. قصه کمک به نیازمندان برای امیرالمومنین (ع) شهرت پیدا کرده امّا این ویژگی در امام حسین(ع) هم ظهور و بروز دارد. امام سجاد (ع) هنگامی که میخواست پدرش را در خاک بگذارد نالهاش بلند شد. بنیاسد سؤال کردند چرا اینطور گریه میکنید؟ حضرت فرمودند: "چشمم افتاد به شانههای پدرم که کیسههای نان و خرما را حمل میکرد".
یکی دیگر از ویژگیهای پررنگ حضرت، زیر بار ظلم نرفتن حضرت بود که برخی شاید این باور و اعتقاد را با غرض و مرض بیان نکنند. حضرت هیچگاه نمیخواست زیر بار ظلم برود. همانطور که در مدینه به ایشان گفتند با یزید بیعت کن. اگر حضرت بیعت میکرد کار تمام بود اما فرمودند اگر من با آنها کنار بیایم، فاتحه اسلام خوانده خواهد شد.
مولای ما به ما یاد است که زیر بار ظلم و جور نرویم. به همین دلیل است که هیئتها بستری میشوند برای برای انقلاب اسلامی. کسی که حسینی باشد این کار را میکند و کسی که درسآموز مکتب حسین باشد با ظلم کنار نمیآید. به همین جهت است که در جریانات مختلف همچون جنگ تحمیلی ایستادگی بوجود آمد تا به فتح و پیروزی رسید.
فاصلهای به اندازه امام حسین(ع)
* آیا با این توضیح شما میتوان گفت که ما در کشورمان هیئت سکولار نداریم؟
دقیقاً همینطور است. آیا میتوان هیئت امام حسین (ع) را با خوی استکبارستیزی جدا کرد. کسی که زیر بار ذلّت رفت اگر دم از امام حسین هم بزند، قطعاً درباره امام حسین دیگری صحبت میکند و از آن امام حسین ذلتناپذیر تا امام حسین او، حداقل یک امام حسین فاصله دارد. خوی استکبارستیزی و تن به ذلت ندادن، جزء حسینی بودن است. حالا چطور میتواند هیئتی سکولار باشد؟.
ما میگوییم اگر هیئت شما در مقابل ظلم و ناعدالتی، سر تسلیم و تعظیم فرود نیاورد و برایش فرق داشت جبهه حق، جبهه باطل؛ جبهه حسینیها و جبهه یزیدیها و موضع مشخص نسبت به آنها داشت، این معنا را پیدا میکند که نمیتوان نسبت به مسائل مختلف سیاسی هم بیتفاوت بود.
همه چیز در مدار امام حسین(ع) میچرخد
* آیا این رویکرد فقط باید نسبت به مسائل سیاستخارجه باشد یا استکبارستیزی و عدالتطلبی میتواند در مسائل داخلی هم وسعت داشته باشد؟
اصلاً قصه ما همین است. ما با فلان مسئول مشکل داریم چراکه خوی استکبارستیزی ندارد؛ کُرنش میکند. ما میگوییم امام حسین با خوی اشرافیگری مشکل داشت همانطور که امامین انقلاب هم با خوی اشرافیگری مشکل دارند و در سیرهشان هم نشان دادند و دشمن هم بارها آن را اعلام کرده است. به هیچوجه در مقابل مسئولی که خوی اشرافیگری دارد نمیتوان بیتفاوت بود. چطور میتوان با مسئولی که ضدو بند دارد و حق مظلوم را پایمال میکند، کنار آمد و امام حسینی هم بود؟ وگرنه حبّ و بغض شخصی که نداریم. ما با این خو و مرام مشکل داریم. در مقابلش، از کسانی که با اشرافیگری و استکبارستیزی فاصله دارند، نزدیک میشویم چراکه او حسینیتر است. ما همه چیز را دار و مدار امام حسین میدانیم.
* خطمشی مداح را چه کسی میدهد؟ یعنی این احساس نیاز چگونه بدست میآید؟
مداح و منبری به نوبه خود و مسئول جلسه و دیگر اعضای هیئت نیز نقش و وظیفهای در جریانسازی و آگاه سازی باورهای مردم دارند. منبری با وعظ و خطابهاش و مسئول جلسه با فضاسازی و غیره میتواند اثرگذار باشد. اگر سیره آنها مشخص و معبری که وسط میدان مین ایجاد کردهاند کاملاً صحیح باشد دقیقاً میدانند که کجا را باید هدف قرار دهند. فقط هم بحث سیاسی نیست و باید نسبت به همه چیز، موضع مشخصی داشته باشند حتی اگر اینکه آرم سیاسی هم به ما بخورد. در این صورت، افتخار میکنم که به ما برچسب سیاسی بخورد.
گاهی نیاز است موضعگیریهای اخلاقی داشته باشید و پند بخوانید. مقام معظم رهبری بارها به این نکته تأکید داشتند. امام حسین مجموعهای از فضائل اخلاقی است و اگر امام حسین را محدود به گریه و روضه کردیم قطعاً در حق ایشان خیانت کردهایم چراکه این امام حسین اهل ایثار بود، اهل شهادت و خانوادهاش بود.
روز قیامت، وزن مداح به اندازه فالوورهایش نیست
* امروز بعضی هیئتها که رسانه هم در اختیار دارند و جوانگرایند، بیشتر توجهشان به بخش مداحی و سینهزنی شده، آیا به نظر شما اگر این رویکرد، تبدیل به یک روال شود، عمر هیئتها کوتاه نمیشود و این برای جامعه اسلامی خطرناک نیست؟
متأسفانه بعضاً همین مسأله وجود دارد و امام حسین را به گریه و سینهزنی محدود میکنیم. این نهایت ظلم به امام حسین است. نمیتوان امام حسینی بود و به نماز اول وقت توجه نکنید. امام حسینی که در ظهر عاشورا و در آن بحبوبه، جنگ را برای اقامه نماز تعطیل میکند.
بچههیئتی اگر در خانه رفتارش با خانواده بد باشد، به همان میزان از امام حسین فاصله گرفته است. ما بهعنوان ذاکر امام حسین، وظیفهمان این است اول خودمان و بعد دیگران را به قله تمام عیار امام حسین نزدیک کنیم. مثل فرمانده جنگ باشیم که اول خودش پیش میرفت و بعد همه را به پیشروی دعوت میکرد.
* گاهی دیده میشود که مداحان به افراط و تفریط از مبانی دینی خارج میشوند. علت آن چیست؟
هر کسی از ظن خود، شد یار من. چه بسا افرادیاند که منتظرند تا اتفاقی و مطلبی بیان شود تا موضعگیری کنند. ما باید به تکلیف خود عمل کنیم. مثلاً در همین مسأله انتخابات و طرفداری از افراد باید به مبانی ترسیم شده از سوی رهبری توجه شود. طبق آن مبانی جلو برویم و شاخصههای کاندیدها را بر اساس شاخصها و مبانی تعیین کنیم. من، همه را حول محور امام حسین میبینم و پیش خودم میگویم اگر این فرد بیاید مملکت ما حسینیتر و فاطمیتر میشود یا خیر. اگر باشد، خودم را مؤظف میدانم که از آن حمایت کنم. اگر کسی باشد که به پیشرفت کشورم کمک کند من تکلیف دارم ازش حمایت کنم. یا اینکه فردی میآید که ما را از جوامع اسلامی دور میکند. خب حتماً باید نسبت به آن موضع منفی داشته باشم. البته بیاخلاقیها و بیادبیها را نمیگویم اما به نظر شما باید مواضع ایشان را تبیین کنم یا اینکه سکوت کنم؟ سکوت در این مواقع، خیانت است. همان سکوتی که خیلیها در طول تاریخ کردند و اسلام ضربههای زیادی خورد. حالا اینکه من موضعگیری نکنم که چهارتا مستمع من ریزش نکند، عین خیانت است.
این موضعگیریها به نظر برخی، تندروی است و این در حقیقت، گام اول خط سیر جدایی دین از سیاست و خالی کردن هیئتها از روح حسینی است. یه وقتی به یکی از مسئولان استانی گفتم که چرا در هیئتتان که هیئت مشهور استان هم است، منبری و مداح یک کلمه از نظام و شهدا سخن نمیگوید؟ ایشان در پاسخ گفت که این چهار مستمع ما را هم از ما نگیر.
بخش دوم این گفتوگو در روزهای آینده منتشر میشود...
منبع:تسنیم