عقیق:بانوی صبر و شجاعت درسهای بزرگی برای تاریخ بهجای گذاشته و حق بزرگی بر عهده همه مردم مسلمان و انسانهای آزادیخواه در تمام تاریخ دارد. این در حالی است که با وجود پرداختن کارشناسان تاریخی و محققان به زندگی سراسر برکت حضرت زینب کبری سلامالله علیها، هنوز هم ابهامات و سؤالاتی در زمینه زندگی آن بانوی مکرم وجود دارد. سؤالاتی که گاه در پای منبرهای سنجیده سخنرانان دینی پاسخ داده میشود و گاه باید جواب آنها در لابهلای سخنان پژوهشگران تاریخ اسلام و یا در میان کتابهای مستند پیدا کرد.
در ایام میلاد پربرکت حضرت زینب سلامالله علیها، گفتوگویی با دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد دانشگاه و محقق و نویسنده تاریخ اسلام انجام دادیم تا پاسخ برخی از شبهات و سؤالات مطرح شده در خصوص زندگی این بانوی گرامی اسلام را از این پژوهشگر برجسته تاریخی دریافت کنیم. آن طور که دکتر رجبی دوانی شرح داده است، درباره فرزندان حضرت زینب سلامالله علیها میان منابع تاریخی اختلافنظرهایی وجود دارد و به طور دقیق اطلاع درستی از فرزندان بانوی مکرم اسلام نداریم. بیشترین و مشهورترین نقل این است که ایشان یک دختر و چهار پسر داشتند. نام پسران ایشان عبارت بوده از: علی، محمد، عون و عباس. برخی هم اعتقاد دارند که دو پسر این بانوی مکرم که در واقعه جانسوز کربلا به شهادت رسیدند، محمد و عون بودند و عدهای از تاریخ نویسان هم معتقد هستند که نام آن دو فرزند گرامی، عبدالله و عون بوده است.
شرط ازدواج حضرت زینب سلامالله علیها
یکی از مواردی که در بعضی مداحیها و یا سخنرانیها عنوان میشود، آن است که گفته میشود حضرت زینب سلامالله علیها قبل از ازدواج با همسر خود شرط گذاشته بودند که همیشه همراه امام حسین علیه السلام باشند. آیا طبق شواهد و آثار تاریخ اسلام، چنین مطلبی صحت دارد؟
نه خیر. وقتی منابع تاریخی مستند و دست اول و همچنین سیره زندگی حضرت زینب سلامالله علیها را بررسی میکنیم، در هیچ یک از موارد با چنین مطلبی برخورد نمیکنیم که آن بانوی گرامی چنین شرطی برای ازدواج خود گذاشته باشند. حتی در احادیث هم به این موضوع اشارهای نشده است. گویا این مطلبی غیرواقعی است که ساخته و پرداخته ذهن افراد است.
این در حالی است که وقتی مشاهده میکنیم حضرت زینب سلامالله علیها همراه امام زمان خود یعنی امام حسین علیه السلام حرکت کرده و راهی سرزمین کربلا میشوند، درواقع حرکتی بر مبنای مسئولیت اسلامی و وظیفه شرعی را انجام دادهاند و قصد دفاع از امام خود را داشتهاند که در معرض خطر دشمن و تهدیدهای شدید قرار گرفته بودند. در چنین اوضاعی میدانیم که حتی زنان هم مسئولیت دینی و شرعی دارند که ساکت و بیاعتنا نبوده و از امام خود و دین اسلام دفاع کنند. چنین مسئولیتی نیازی به اجازه و اذن گرفتن از شوهر ندارد که حضرت زینب سلامالله علیها بخواهند چنین شرطی با همسر خود بگذارند.
فرزندان حضرت زینب سلامالله علیها
ابهام دیگری که درباره زندگی حضرت زینب سلامالله علیها عنوان میشود، آن است که شناخت درستی از فرزندان آن بانوی گرامی نداریم و عموماً میدانیم که دو پسر ایشان در جریان حادثه عاشورا و در دفاع از دین، به شهادت رسیدند. آیا ایشان فرزند دیگری هم داشتهاند؟ در این صورت چرا آنها در کربلا حضور نداشتند؟
درباره فرزندان حضرت زینب سلامالله علیها میان منابع تاریخی اختلاف نظرهایی وجود دارد و به طور دقیق اطلاع درستی از فرزندان بانوی مکرم اسلام نداریم. بیشترین و مشهورترین نقل این است که ایشان یک دختر و چهار پسر داشتند. نام پسران ایشان عبارت بوده از: علی، محمد، عون و عباس.
در این مورد عدهای هم اعتقاد دارند که همسر حضرت زینب سلامالله علیها، یعنی عبدالله بن جعفر، همسر دیگری جز آن بانوی گرامی داشته و محمد فرزندی حضرت زینب سلامالله علیها نیست، بلکه فرزند همسر دیگر جناب عبدالله است. در عین حال برخی هم اعتقاد دارند که دو پسر این بانوی مکرم که در واقعه جانسوز کربلا به شهادت رسیدند، محمد و عون بودند و عدهای از تاریخ نویسان هم معتقد هستند که نام آن دو فرزند گرامی، عبدالله و عون بوده است؛ اما در مورد سایر فرزندان حضرت زینب سلامالله علیها اطلاعات درست و دقیقی وجود ندارد و به درستی نمیدانیم که آنها چه سرنوشتی داشتند و چگونه زندگی کردند.
ظاهراً حضرت زینب سلامالله علیها خالهای هم به همین نام داشتهاند؟
همین طور است. طبق روایتها پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله از حضرت خدیجه سلامالله علیها صاحب شش فرزند شدند. البته یک فرزند هم از ماریه قبطیه داشتند. فرزندان ایشان از حضرت خدیجه سلامالله علیها، دو پسر به نامهای قاسم و عبدالله بودند که به همین علت، نبی مکرم اسلام را ابوالقاسم هم میخواندند ولی هر دو در کودکی از دنیا رفتند. چهار دختر هم برای رسول خدا صلیالله علیه و آله نام بردهاند که برخی از منابع میگویند اینها جز حضرت زهرا سلامالله علیها فرزندان حضرت خدیجه علیها سلام، از همسران پیشین او بودهاند ولی شواهد نشان میدهد که اینها همه فرزندان آن بانوی مکرم از نبی مکرم اسلام بودهاند.
دختران پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله به نامهای زینب، بعد از او رقیه و امکلثوم و حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها بودهاند. زینب که خاله حضرت زینب سلامالله علیها است، به خواست حضرت خدیجه علیها سلام، به همسری پسرخاله خود درآمد و دختری هم داشت به نام امامه، که حضرت زهرا سلامالله علیها در بستر شهادت به امام علی علیه السلام وصیت کردند با امامه دختر خواهرش ازدواج کند که میتواند برای فرزندانش مادری کند.
آیا حضرت زینب سلامالله علیها در سوریه دفن شدهاند؟
در خصوص مکان دفن شدن حضرت زینب سلامالله علیها هم شبهاتی وجود دارد. هرچند که امروزه محلی در سوریه به عنوان مزار مطهر ایشان شناخته شده و زیارت میشود، اما ظاهراً نقلی هم وجود دارد که ایشان در مصر دفن شدهاند. در این میان، کدام روایت صحیحتر به نظر میرسد و چرا اطلاع درستی از محل دفن شدن این بانوی ارجمند نداریم؟
درست است. روایتهایی در منابع تاریخی وجود دارد که به این نکته اشاره کردهاند که حضرت زینب سلامالله علیها در سوریه دفن شدهاند. البته باید توجه کنید که سوریه امروزی همان محلی است که در گذشته با عنوان «شام» شناخته میشد و معاویه و یزید ملعون هم مدتی در آنجا حاکم بوده و حکمرانی میکردند.
میدانیم که محل زندگی آن حضرت، مدینه بوده؛ چطور شد که در شام یا همان سوریه فعلی دفن شدهاند؟
روایتی در این زمینه وجود دارد که به این سؤال پاسخ میدهد. طبق این نقل، عنوان شده که یک سال مدینه دچار قحطی شد و مواد غذایی به شدت کاهش پیدا کرد. در آن دوران، عبدالله به جعفر یعنی همسر حضرت زینب سلامالله علیها که به شغل تجارت هم مشغول بود، املاک و زمینهایی در شهر شام داشت. به همین علت آن بانوی گرامی را به شام آورد و به این دلیل که آن حضرت خاطرات بسیار بدی از شام داشتند، به دمشق وارد نشدند بلکه به روستایی به نام راویه رفتند. البته املاک و زمینهای همسرشان هم در همین روستا قرار داشت. بعد از مدتی حضرت زینب سلامالله علیها در همین روستا از دنیا رفتند و در همان محل دفن شدند.
بررسی اسناد مربوط به محل دفن پیامآور کربلا
این نقل چقدر صحت دارد؟ درواقع میخواهیم بدانیم تا چه اندازه میتوان به این روایت اعتنا کرد؟
این مطلب را بعضی از محققان و تاریخ شناسان مورد تردید قرار دادهاند. با این استناد که حضرت زینب سلامالله علیها پس از فاجعه جانسوز کربلا فقط یک سال و نیم عمر کردند و در این دنیا زندگی کرده بودند. در تاریخ نوشته نشده که در آن دوران قحطی و خشکسالی در مدینه روی داده باشد. تنها در همین نقل به آن ماجرای قحطی اشاره شده و سند دیگری در این باره در دست نیست. در این صورت معنا و دلیلی نداشته که آن بانوی بزرگوار به سمت دمشق رفته باشند.
روایتی که به دفن حضرت در مصر اشاره دارد
در همین زمینه گاهی عنوان میشود که حضرت زینب سلامالله علیها در مصر دفن شدهاند. آیا سند و مدرک تاریخی درست و مستندی در این زمینه وجود دارد؟
راوی این مطلب که حضرت زینب سلامالله علیها به مصر رفته و در آن سرزمین دفن شدهاند، خانمی به نام رقیه است که دختر فرمانروای معاویه و یزید ملعون در مصر است. او عنوان کرده که وقتی حضرت زینب سلامالله علیها در مجلس یزید ملعون به افشاگری اقدام کرده و سخنرانیهای کوبندهای داشتند، حاکم مدینه برای یزید نامهای نوشت با این مضمون که این بانو مدینه را برای تو تباه میکند و موقعیت تو را به خطر میاندازد.
بر همین اساس یزید ملعون هم دستور داده که حضرت زینب سلامالله علیها را تبعید کنند و بر اساس این فرمان، ایشان را به مصر منتقل کردند.
رقیه که دختر حاکم مصر بوده، عنوان کرده که در زمان ورود حضرت زینب سلامالله علیها به سرزمین آنها، پدرش به استقبال ایشان رفت و حتی شهادت امام حسین علیه السلام را تسلیت گفت. در عین حال سخنان و مطالبی را به حضرت زینب سلامالله علیها نسبت داده است. طبق این مطلب، آن بانوی ارجمند مدتی پس از ورود به مصر از دنیا رحلت کردند و حاکم مصر بر پیکر ایشان نماز خوانده و ایشان را در همان سرزمین دفن کرد.
این نقل را هم بهخاطر راوی آن و برخی مسائل دیگر رد کرده و نمیپذیرند و میگویند زینبی که در مصر دفن است، یکی دیگر از نوادگان اهل بیت علیهمالسلام است و نه حضرت زینب سلامالله علیها، دختر امیرالمؤمنین علی علیه السلام.
رویکرد علمای دین
رویکرد علمای دینی نسبت به این موضوعات چگونه است؟
بعضی از علما و دانشمندان دینی از جمله علامه عمید عاملی این دو نقل را رد کردهاند. ایشان میگویند حضرت زینب سلامالله علیها در مدینه سکونت داشتند و قطعاً در همان شهر رحلت کردهاند و بر این اساس، باید در بقیع دفن شده باشند.
هرچند که اما نظر ایشان را هم بعضی دیگر رد میکنند و میگویند مدفونان در بقیع، مورد توجه تاریخ قرار گرفتهاند. حتی افرادی که از نظر مقام و موقعیت در حد حضرت زینب سلامالله علیها نبودند، اسمشان در تاریخ ثبت شده است. این در حالی است که حضرت زینب سلامالله علیها نوه پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله بوده و شخصیت عظیمی در تاریخ اسلام دارند. پس اگر در بقیع دفن شده باشند باید در تاریخ ثبت میشد.
در هر حال در میان این سه نقل تاریخی نمیتوانیم هیچ کدام را به طور یقین قبول کنیم و یا رد کنیم. چون ادله لازم در این زمینه را در دست نداریم. اگرچه که بعضی از عالمان دینی همین سوریه را بیشتر ترجیح داده و آن را پذیرفتهاند؛ اما بنده معتقدم اصل، ابراز ارادت به ساحت مقدس این بانوی عظیمالشأن اسلام است؛ چه در سوریه، چه در مصر و چه در بقیع. اگر بخواهیم عرض ارادت به آن بزرگوار داشته باشیم، جا و مکانش مهم نیست. اصل، ابراز ارادت است. حال که در سوریه برخی از علما این نظر را پذیرفتهاند و آن را تائید کردهاند، ما هم اگر به آنجا رفتیم و این زیارتگاه را به نام و یاد حضرت زینب سلامالله علیها زیارت کردیم.
جایگاه چادر در قیام عاشورا
یکی از وجوه مهم و شناخته شده حضرت زینب سلامالله علیها رعایت حجاب و حفظ آن در تمام مراحل زندگی است. به طوری که عنوان شده آن بانوی گرامی حتی در بحرانهای روز عاشورا نیز حجاب خود را به درستی حفظ میکردند. این نکته در روایات معتبر و اسناد تاریخی به چه صورت عنوان شده است؟
در ماجرای قیام عاشورا به استفاده زنان بنی هاشم و همسران شهدای کربلا و به خصوص حضرت زینب سلامالله علیها از چادر و یا پوششی شبیه به آن اشاره شده است. آن طور که سید بن طاووس در کتاب لهوف، به این نکته اشاره کرده است که: حضرت زینب کبری سلامالله علیها و دیگر زنان در طول مدت جنگ، به هیچ وجه در مقابل مصیبتهای جانگداز، اختیار خود را از دست نداده و از چادر خود را رها نکردند. حتی در زمانی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند و لشکر غارتگر ابن سعد به قصد تاراج به سمت خیمههای بنی هاشم هجوم آورد، زنان هرگز از حریم عفاف خارج نشدند.
ماجرایی که ابن طاووس نوشته است، به صراحت نشان میدهد که حضرت زینب سلامالله علیها و سایر زنان بنی هاشم از پوشش چادر استفاده میکردند. آنجا که مینویسد: «تسابق القوم علی نهب بیوت آل الرسول و قرة عین البتول حتی جعلوا ینتزعون ملحفة المرئة علی ظهرها و خرج بنات آل رسول الله و حریمه یتساعدون علی البکاء؛ مردم برای غارت خانههای اولاد پیامبر صلیالله علیه و آله و نور چشم فاطمه علیها السلام حمله بردند. حتی چادری که زن به کمرش بسته بود میکشیدند و میبردند و دختران و زنان خاندان پیامبر صلیالله علیه و آله از خیمهها بیرون ریختند و دستهجمعی گریه میکردند.»
ادعایی که در دوران امام هادی علیه السلام مطرح شد
گفته شده که در زمان امام هادی علیه السلام، زنی مدعی شده بود که حضرت زینب دختر حضرت فاطمه سلامالله علیها است. این ماجرا چه بوده و چرا در تاریخ این اندازه شهرت پیدا کرده است؟
در زمان امامت امام هادی علیه السلام، یک زن فرصتطلب ادعا کرد که حضرت زینب سلامالله علیها و دختر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلامالله علیها است. همین ادعای او باعث ایجاد فتنهای در میان مردم شد.
وقتی به امام هادی علیه السلام این خبر را رساندند، آن حضرت به دستگاه حکومت فرمود: «خون فرزندان فاطمه سلامالله علیها بر درندگان حرام است. اگر او چنین ادعایی دارد او را مقابل درندگانی بیفکنید. اگر زنده ماند دلیل بر این است که ادعای او درست است و در غیر این صورت دروغگو است». وقتی آن زن متوجه شد که میخواهند او را به این صورت آزمایش کنند، از ادعای خودش برگشت و قبول کرد که دروغ گفته و ادعای بیجایی کرده است.
منبع:تسنیم