عقیق:یهودیان بنی قریظه همپیمانان مسلمانان بودند ولی برنامه این جنگ را یهودیان ریختند اهل مدینه برای دفاع از خود در قسمت شمالی مدینه به طول پنج کیلومتر خندقی کندند در این جنگ یهودیان بنی قریظه در جهت جنوبی بودند پشت خانه های مسلمانان محل بنی قریظه بود که پیاده هشت ساعت تا مدینه راه بود سپاه احزاب دو هزار جنگجو برای اهل بنی قریظه فرستادند و به خانه های مسلمانان که تنها زنان و کودکان در آن جای داشتند هجوم بردند تا راهی برای سپاه احزاب باز کنند این کار مسلمانان را در خطر جدی قرار دادند اما شبانه طوفانی سخت در گرفت و سپاه احزاب مجبور به عقب نشینی شدند .
اهالی مدینه که از خطر جنگ احزاب رسته بودند بنی قریظه را در محاصره ای بیست و پنج روزه گرفتند وسرانجام بنی قریظه تسلیم شدند پیام دادند که هرچه سعد بن معاذ به عنوان داور بگوید قبول داریم . روایت اهل سنت درباره حکم سعد بن معاذ بسیار اختلاف دارد .
آنچه در روایات حدیثی اهل سنت در صحاح امده است حرفی از تعداد نزده اند و با چند لفظ آمده است مردان را کشتند جنگجویانشان را کشتند مردان بالغ را کشتند .
اما در کتب غیر صحاح که تعداد را ذکر کرده اند نیز اختلاف است ۴۰۰ -۶۰۰ -۷۰۰ -۸۰۰ - ۹۰۰ ذکر کرده اند .
احمد بن حنبل و ترمذی و ابن حبان و نسایی تعداد کشته شدگان را به روایت جابر بن عبدالله انصاری چهارصد نفر ذکر کرده اند .
موسی بن عقبه صاحب المغازی و ابن عبدالبر آنرا ۶۰۰ نفر ذکر کرده اند
برای تحقیق موضوع باید چند نکته را در نظر داشت
۱- اسیران بنی قریظه به مدینه آورده شدند و در خانه بنت الحارث زنی از بنی النجار نگه داشته شدند و تعدادی دیگر در خانه اسامه بن زید بودند
۲ - محل کشتن انها در بازار مدینه بود
۳- آنها را در بازار دفن کردند
۴- کسانی که مامویت کشتن افراد را داشتند تنها دو نفر بودند
۵ - مسجد نبوی که بسیار بزرگتر از همه خانه ها بود طولش ۳۵ و عرضش ۳۰ متر بود
۶- یهود مدینه و منجمله بنی قریظه تا مدتهای بسیار بعد از این واقعه در مدینه زندگی می کردند و واقدی و ابن حزم و محمد بن اسحاق و دیگران ان را ذکر کرده اند
۷ - افراد را پنج نفر پنج نفر می آوردند و می کشتند
۸ - تمام این روایات را محمد بن اسحاق از قرظی های مسلمان شده روایات کرده است محمد بن کعب القرظی و پدرش کعب القرظی عطیه القرضی مسعر بن ابی الرفاعه القرظی ثعلبه ابن ابی مالک القرظی -و امام مالک طبق گفته ابن حبان این قضیه را بر او ایراد می گرفته و ذهبی نیز این را ذکر کرده است
کسانی که در صدد دفاع از اسلام بوده اند کشته شدگان را جنگجویان مجرمی دانسته اند که برای مسلمانان مدینه خطر آفرین بودند
در این صورت که مورد قبول نیست باید دو فرض را مد نظر بگیریم یا اینکه همه مردان بنی قریظه جنگجو بودند یا اینکه فقط تعدادی از مردان جنگیده اند اگر فرض کنیم که همه مردان جنگجو نبودند باید تعداد مردان را بالای هزار نفر بدانیم و این به این معنی است که تعداد اسیر شدگان مرد بالای هزار نفر بوده است و اگر همه مردها را جنگجو فرض کنیم و همه مردان را کشتند و تعداد آنها را ۶۰۰ نفر فرض کنیم باید تمام بنی قریظه از زن و مرد و کودک حدود سه هزار نفر باشند
حرکت دادن سه هزار نفر که حد اقل ۶۰۰ نفر آنها مرد جنگجو بودند کار آسانی نیست حتی حرکت دادن ۶۰۰ نفر از انها و جای دادن شان در دو خانه کوچک دور از عقل است طبق تحقیقات باستان شناسی غرفه خانه زن نجاری تنها برای شانزده تا هفده نفر جا داشته است
کشتن ۶۰۰ نفر در وسط بازار مدینه و دفنشان کاری غیر ممکن و غیر عاقلانه بود در کشتارهای اخیر که با اسلحه گرم به راحتی می کشند کشتن ۶۰۰ نفر به صورت پنج نفر پنج نفر بیش از یک روز وقت می گیرد خصوصا که خندقی آماده وجود داشت تا کشتگان را در آن بیندازند چرا که کشتن و دفن افراد وسط شهر بیماری زا و باعث آزار بود
باید دانست که اگر تعداد بسیار بود خاک بیرون آورده شده از خندق به صورت تپه در کنار خندق قرار داده بودند و می توانست میدان خوبی برای اجرای صحنه کشتار و تماشا باشد و دفن نیز آسان بود.
از همه اینها که بگذریم به صورت مستدل می دانیم که تمام افرادی که در دوره ده ساله وجود پیامبر اسلام در مدینه بین مسلمانان مدینه و دیگران کشته شد دقیقا ۳۸۶ نفرند ۲۰۳ نفر از قریش و دیگر قبایل عرب و یهود بودند و ۱۸۳ از مسلمانان مدینه
--
در جنگ بدر با ان شهرتش هفتاد نفر از قریش کشته شدندو نامشان در تاریخ ثبت است و در احد هفتاد نفر از مسلمانان کشته شدند که نام انها ثبت شده است در جنگ حنین که بزرگترین جنگ دوران پیامبر بود و با دوازده هزار نفر از همراهانش ضد سی هزار نفر جنگید تنها چهار نفر کشته شدند و نام آنها ذکر شده است
۱- ـ أیمن بن عبید ، بنی هاشم
۲ـ یزید بن زمعة بن الأسود ، بنی أسد .
۳ـ سراقة بن الحارث بن عدی ، الأنصار .
۴ـ أبو عامر الأشعری ، الأشعریین .
همچنین باید دانست که روش پیغمبر اسلام بر کشتار زنان و کودکان و غیر جنگجویان نبود حتی در بیشتر جنگها جنگجویان را نیز می بخشید و ان را می توان در فتح مکه و حنین و طایف به وضوح دید.
از همه اینها که بگذریم متخصصان تاریخی امثال ابوعبید قاسم بن سلام ( که بسیار محقق و معتبر است کسی مانند مجتبی مینوی و محمد قزوینی است ) و حبیب ازدی و ابن زنجویه کسانی که کشته شدند را فقط جنگجویان می دانند و آنها را چهل نفر ذکر کرده اند، بنا بر روایات تاریخی و همچنین قران همه کشته شدگان از معروفین و اشراف بودند .
ابن اسحاق که روایاتش را از یهودیان مدینه گرفته است و در سال ۱۵۱ فوت شده است کشته شدگان را از معروفین و سران جنگجو ذکر کرده است
فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا
از آنجا که قران بسیار بلیغ و ادبی است طبق نحو عربی باید که فعل قبل از فاعل و مفعول باشد تقدیم مفعول به بر فاعل نشان از اهمیت و معروفیت دارد یعنی در اصل باید تقتلون را قبل از فریقا می آورد تقدیم فریقا بر تقتلون خلاف معمول است و علمای ادب این تقدیم را به این خاطر می دانند که فریق(گروه ) مقتولان معروف و جزیی از اسیر شدگان بوده اند و از انجا که در همین قران اسیرشدگان را (الذین ظاهروهم ) کسانی که جنگجویی می کردند نام برده حاصل معنی اینست که کسانی که کشته شدند جزیی از جنگجویان که چهل نفر بوده اند هستند یعنی شانزده تا هفده نفر از سران جنگجویان حیانتکار که محمد بن اسحاق نیز ذکر کرده است
داستان این قضیه در روایات قدیمی یهودیان نیامده است (منجمله ابن اسحاق در نیمه اول قرن دوم وقتی قضیه را از یهودیان مدینه بازجو می شود کسی درباره این کشتار چیزی نمی دانسته است.
منبع: پارسینه