عقیق:امیرحسین کسائی: خیابان ولیعصر (عج) بالاتر از خیابان مولوی، سالیان سال است محل ندبههای منتظران ظهور امام زمان (عج) در مهدیه تهران شده است که در سال ۱۳۴۷ به همت مرحوم کافی و علاقهمندان حضرت ولیعصر (عج) ملکی ابتدا به مساحت ۱۰۰۰ متر مربع برای آن خریداری شد و شهید محراب آیتالله مدنی نیز کلنگ آن را بر زمین زد.
براساس نقلهای تاریخی مهدیه تهران در ابتدای امر به صورت سقف سولهای بنا شد و به مکانی برای برگزاری و مراسم قرائت دعای ندبه، دعای کمیل، عزاداری ماه محرم و ... تبدیل شد و این برنامه تا زمان حیات مرحوم کافی ادامه داشت.
برنامههای مهدیه در سالهای نخست با سخنرانیها جذاب مرحوم کافی همراه بود که شاید هرکدام از خوانندگان این مطلب، خاطرات نوار کاستهای سخنرانیهای او را داشته باشد؛ سخنرانیهایی که با لحن خاص کافی، دلهای بسیاری را جذب میکرد؛ زیرا کافی به حرفی که میزد اعتقاد داشت و خود عامل به آن بود و طبق اعلام بسیاری در آن سالها، همین سخنرانیها موجب توبه و یا حتی اسلام آوردن آنان شد که امام خمینی (ره) طی نامهای به مرحوم کافی، حضور جوانان پای منبر او را قابل تقدیر دانسته بود. آیتالله صدر نیز طی نامهای با همین مضمون، از مرحوم کافی التماس دعا در ندبهها برای جوانان عاشورایی لبنان را طلب کرده بودند.
حسن کافی، مدیرعامل مهدیه تهران در این باره میگوید: «فردی نقل میکرد، همراه یک رفیقم که کامیوندار بود بنا داشتم مسافرتی بروم. در ماشینش همه جور کاست موسیقی گذاشت. من از او درخواست کردم که کاستی را که همراه من است، بگذارد. کاست سخنرانی مرحوم کافی را دادم و او گذاشت. بعد از سخنرانی ایشان، دوستم منقلب شده بود و درخواست داشت که من میخواهم این شیخ را ببینم. گفتم حاج آقای کافی کجا و تو با این وضعیت کجا، ولی او اصرار داشت. در نهایت از آقای کافی وقت گرفتم و او را به منزل ایشان آوردم. از قبل نیز به مرحوم گفتم، این شخص این ویژگیها را دارد و آماده برگشت است. مرحوم کافی با او سخن گفت و در نهایت آن فرد گفت: حاجآقا میخواهم دهه اول محرم بیایید سیرجان و منزل ما منبر بروید. حاجآقا گفت: من بالغ بر ۱۰ منبر وعده دادهام و نمیتوانم کنسل کنم. او گفت: اگر بیایید من میشوم همان فردی که میگویید، اما اگر نیایید، من همان آدم قبلی میشوم. مرحوم کافی شروع کرد تمام منبرها را کنسل و افراد دیگری را جایگزین کند تا بتواند دل این فرد را بهدست بیاورد تا توبه کند. مرحوم کافی پذیرفت که به سیرجان برود. این فرد تصور میکرد جمعیتی جمع نخواهد شد. به همین خاطر، حدود ۱۰۰ نفر از دوستانش را خبر کرد که به منزلش بیایند تا مراسم خالی نباشد. در شهر نیز اطلاعرسانی کرد که با این کار و شناخت مردم سیرجان از مرحوم کافی، جمعیت بسیار زیادی جمع شد. همانجا آن فرد منزل خود را وقف مهدیه کرد و سال قبل نیز در شب نیمه شعبان از دنیا رفت و جنازهاش صبح روز نیمه شعبان در مهدیه دفن شد. یعنی اینگونه حر شد.»
بسیاری از منبریهای مشهور امروز کشور اعتقاد دارند که کافی نمیشوند! برخی از منبریها معتقدند کافی ۱۰ سال فعالیت داشت و این همه تاثیرگذاری داشته است. ما چه کردهایم؟
مرحوم کافی اولین فردی بود که در سخنرانیاش قبل از انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) را با لقب امام مورد خطاب قرار داد. او در یکی از سخنرانیهایش در مهدیه تهران اینگونه فریاد زد: «حضرت امام خمینی در کنار قبر جدت، از حضرت بخواه که مولای ما کی میآید» بعد از این سخنرانی، مرحوم کافی بازداشت شد. در زمان تشییع جنازه ایشان نیز شعارهای مرگ بر شاه سر داده شد و عدهای به شهادت رسیدند.
احمد کافی تا زمانی که در قید حیات بود، جلوههایی از مدیریت و هیأت داریهای خود ارائه کرده است که برای بسیاری امروز درسهای شنیدنی دارد. حسن کافی در این باره میگوید: «در ابتدا امکانات در مهدیه کم بود و به طور مثال فرش برای مراسمها قرض گرفته میشد، زمانی که فرشها میرسید مرحوم کافی گوشه قبای خود را در جیبش میکرد و با خادمان مهدیه سر فرشها را برای پهن کردن میگرفت. این حضور و مشارکت وی در امور موجب انگیزه و تلاش بیشتر خادمان میشد. او همواره معتقد بود افرا حاضر در مهدیه مهمانان امام زمان (عج) و اهل بیت (ع) هستند بنابرانی در پذیرایی و احترام به آنان نباید کوتاهی صورت گیرد.»
بعد از مرحوم کافی، مهدیه تهران چندماهی تعطیل میشود و نهایتاً در بهمنماه ۵۷ مجدداً گشایش مییابد. در روزهای انقلاب سخنرانیهای مهدیه با حضور شخصیتهای سیاسی برگزار شد. در سال ۵۸ گروههایی در مهدیه حاضر شدند و ادعای شراکت داشتند که حسن کافی در رمضان آن سال، خدمت امام خمینی (ره) میرسد و از ایشان درخواست میکند تا فردی را به عنوان نماینده خود برای مهدیه منصوب کنند. امام آیتالله محمد یزدی را برای این امر منصوب میکنند که این انتصاب منجر به خروج گروههای مختلف از مهدیه و مجدداً اجرای برنامههای این مکان طبق روال گذشته میشود.
مهدیه تهران، دارای اساسنامه و همچنین شخصیت حقوقی است. در سال ۶۶ مسئولین این مجموعه خدمت امام خمینی (ره) میرسند تا برای ساخت و ساز مهدیه اجازه بگیرند که حسن کافی درباره این دیدار میگوید: «حضرت امام از برنامههای مهدیه تشکر کردند و گفتند مهدیه را بعد از جنگ، عظیم بسازید و تا میتوانید مهدیه را در کشور گسترش دهید.» در سال ۷۴ عملیات ساخت مهدیه آغاز و بنای فعلی احداث میشود.
مهدیه تهران در طول سال بیش از ۲۰۰ برنامه مذهبی را در مناسبتهای مختلف اعیاد، عزا و مناسبتهای ملی برگزار میکند که یکی از مهمترین برنامههای آن مراسم عزاداری دهه اول محرم و دهه آخر صفر است و به صورت هفتگی و ثابت نیز مراسم قرائت دعای کمیل و قرائت دعای ندبه در آن برگزار میشود که تاکنون هیچگاه این مراسم تعطیل نشده است.
امروز منبر رفتن بعد از کافی در مهدیه سخت است. حسن کافی در این باره میگوید: «حدود ۸۰ سخنران از سوی مسئولین مهدیه گزینش شدهاند و در طول سال برای مناسبتهای مختلف دعوت میشوند. از طرفی روی برنامههای مهدیه نیز دقت و حساسیت ویژهای وجود دارد؛ به طوریکه اگر سخنرانی بیراهه برود، تذکر داده میشود و دیگر دعوت نمیشود و یا مداح اگر دعایی را اشتباه بخواند و یا مقتل اشتباهی بیان کند، تذکر گرفته و دیگر دعوت نمیشود؛ زیرا علاوه بر جمعیت حاضر در مهدیه، بارها برنامههای مهدیه به صورت آنلاین بیش از ۸۰ هزار نفر بیننده از طریق فضای مجازی داشته است.»
برنامههای مهدیه تهران با نظم بسیار خاصی اجرا میشود؛ به طوری که افراد علاقهمند برنامههای این مجموعه میدانند که فرضاً مراسم دعای ندبه این مکان، از ساعت ۶:۳۰ تا ۸:۳۰ صبح روز جمعه برگزار میشود و شبهای جمعه نیز مراسم قرائت دعای کمیل از ۲۰:۴۵ تا ۲۱:۴۵ برگزار میشود.
مهدیه تهران مورد عنایت حضرات معصومین به ویژه امام زمان (عج) قرار دارد و افراد، نقلهای متعددی از عنایات ائمه (ع) نسبت به این مکان مذهبی دارند. حسن کافی در نقل یکی از این روایات میگوید: «یک روز صبح جمعه، فردی ۸ هزار سیب برای صبحانه مهدیه آورد که دلیل را جویا شدیم و او گفت جوانی ۲۲ ساله داشتم که در بیمارستان بستری بود. یک صبح جمعه در دعای ندبه شرکت کردم و دقیقاً کنار حاج مرتضی طاهری، مداح نشستم و از او خواستم برای بچهام دعا کند. همگی متوسل به حضرت ولیعصر (عج) شدیم و همانجا نیت کردم اگر فرزندم شفا یابد، تمام جمعیت مهدیه را سیب بدهم. بعد از چند روز شب خواب دیدم در مقابل مهدیه هستم و شخصی نورانی در حال ورود به مهدیه است. احساس کردم حضرت ولیعصر (عج) است. به ایشان متوسل شدم که بچهام شفا یابد و ایشان فرمودند «بچهات خوب خواهد شد.» سپس وارد صحن مهدیه شدم و دیدم گویی دوباره مرتضی طاهری در حال ندبه خواندن است. باز نزد او رفتم و التماس دعا گفتم. او نیز دعا کرد. صبح بعدش، به ما اعلام کردند که بیماری بچهام خوب شده است. حال بعد از سه سال که گذشته است، نذرم را ادا کردهام.»
منبع:فارس