عقیق:آنچه تحت عناوین ارز دیجیتال، بیتکوین، و پول مجازی خوانده میشود، نوعی پول است که بهصورت فیزیکی نیست و وجود آن بر بستر دیجیتال بوده و در فضای مجازی تولید، نگهداری و مبادله میشود. 2 ویژگی مهم بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال که وجه تمایز آن با ارزهای رایج جهانی همچون دلار و یورو است عبارتاند از:
1. انتشار غیرمتمرکز و بیحدوحصر 2. ناشناس بودن معامله کنندگان.
اما گویا برای این این ارزهای مجازی 2 اشکال شرعی مهم نداشتن مالیت و غرری بودن مطرح است. در همین باره گفتوگویی داشتهایم با غلامعلی معصومینیا عضو شورای فقهی بورس و رئیس گروه بانکداری اسلامی دانشگاه خوارزمی.
*در قم درباره بیتکوین صاحبنظران اتفاق نظر داشتهاند؛ بیتکوین و رمز ارز متفاوت هستند
حکم شرعی بیتکوین و رمزارز چیست؟ آیا این دو با یکدیگر در حکم و ماهیت شرعی متفاوت هستند؟
اول از همه بگویم که در یک جلسهای که با برخی خبرگان و بزرگان اقتصاد اسلامی در قم داشتهایم در بحث ابعاد شرعی بیتکوین بهنوعی به یک اتفاق رأی حداکثری رسیدهایم و صحبتهایی که در اینجا بیان میکنم رأی غالب نخبگان اقتصاد اسلامی درباره بیتکوین است.
باید بین رمزارز و بیتکوین تفاوت قائل شد. رمزارز در حقیقت پولی است که توسط یک نهاد بهرسمیت شناخته میشود و از بعد شرعی با ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین تفاوت پیدا میکند. یک زمانی در دنیا مبادلات تجاری تهاتری و کالا به کالا رایج بود و بعد از آن پولکالایی و پولفلزی و سپس پولکاغذی و در نهایت امروزه پول اعتباری بهوجود آمده است. امروز پول رایج بین مردم کاملاً الکترونیکی شده یعنی دیگر پشتوانههای طلا و... برای پول وجود ندارد. سابقاً برای پول پشتوانههای مختلفی مثل طلا در نظر میگرفتند ولی الآن پول یک ماهیت اعتباری دارد و یک عدد شده است که تنها پشتوانهاش حکومت هست.
*رمزارز اگر یک پشتیبان مشخص و مقبولیت عرفی پیدا کند، حکم پول پیدا میکند
چگونه رمز ارز می تواند ماهیت پول رایج را پیدا کند و اعتبار داشته باشد؟
بانک مرکزی که برای بار اول پول منتشر میکند بهنام hot power money و بین مردم پخش میکند تا در گردشهای اقتصادی بتوانند از آن استفاده کند و بهعنوان بدهی بانک مرکزی محسوب میشود. میخواهم بگویم که بهطور کلی پول کاملاً اعتباری شده و تنها پشتوانهاش حکومتها هستند تا بهوسیله آن امور مردم را رفع و رجوع کنند، ریال ایران، دلار آمریکا، و یورو اتحادیه اروپا پشتوانهاش میباشد. اگر یک حکومت و نهاد معتبر به رمزارز اعتبار اعطا کند که بتواند نقش پول را ایفا کند در حقیقت بهنوعی اعتبار عقلایی و عرفی پیدا کرده است و در اینجا میتوان آن را پول نامید.
اگر این رمزارز بین مردم مقبولیت عقلایی داشته باشد و یک پشتوانه مشخص نیز همراه آن باشد در اینجا حکم پول را پیدا میکند و بعد ابعاد شرعی آن بهعنوان یک پول مورد بررسی قرار میگیرد. الآن ریال محبوبیت عقلایی و عرفی دارد و همه با آن خرید و فروش میکنند ولی از سوی دیگر ممکن است یک پول وجود داشته باشد که اعتبار موهومی و تخیلی داشته باشد و اساساً پشتوانهای نداشته باشد مانند بیتکوین.
*بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال بدون پشتوانه مالیت ندارد
اشاره کردید که بیتکوین بهخلاف رمزارز یک اعتبار موهوم و تخیلی دارد و بدون پشتوانه است، چرا؟
در موضوع بیتکوین بهعلت اینکه مالیت ندارد دیگر حتی نوبت به بررسی حکم شرعی آن نمیرسد چراکه مالیت ندارد که قابلیت آن را دارد که در آینده نزدیک یا فرداروزی بیاعتبار و سقوط کند و قابلیت اعتماد کردن بلندمدت به آن وجود ندارد. بهزبان ساده اگر بگویم هر کس از آن استفاده کند ممکن است خود را مورد سرزنش قرار دهد. ولی اگر ما یک رمزارز داشته باشیم که چندین کشور با آن توافق کنند تا بین خودشان بهعنوان یک پول جدید رایج شود و به آن اعتبار بدهند و خودشان نیز پشتوانه آن باشند در اینجا مالیت در پول صدق کرده است.
اگر بیتکوین مالیت ندارد معاملاتی که در دنیا با آن انجام میشود بر چهاساس هست؟
الآن در بحث دور زدن تحریمها علاوه بر پیمانهای پولی چندجانبه، این رمزارزها نیز گفته میشود قابلیت دور زدن را دارد چرا که میتواند جایگزین دلار شود و پرداخت با این رمزارزها انجام شود. بیتکوین از پایه و اساس دچار مشکل است چرا که از منظر عرفی مالیت داشتن آن زیر سؤال است اگر هماکنون مبادلات بیتکوین صورت میگیرد براساس یک مالیت توهمی است، یعنی بهبیان دیگر تعداد معدود بیتکوینی که در دنیا معامله میشود براساس یک مالیتپنداری موهومی است که افراد خطر سقوط و بیاعتبار شدن آن را به خود پذیرفتهاند.
*ریال کمارزش شده است و با بیاعتبار شدن متفاوت است
ریال هم کمارزش شده است آیا میتوان گفت همانند بیتکوین مالیت خود را از دست داده است؟
بعضیها میگویند که ریال هم بیاعتبار شده است پس مانند بیتکوین ماهیتش را از دست داده است اما در پاسخ باید گفت که کمارزش و بیارزش شدن با بیاعتبار شدن ریال تفاوت دارد. ریال اگر هم بیارزش شود چون دولت پشتیبان آن است بالاخره سعی میشود تا ارزش آن تا حد ممکن حفظ شود، اما بیتکوین سازندگانش و پشتوانهای که دارد کاملاً هر دو مجهول است حتی از بعضی افراد موثق شنیده شده است که سازندگان آن از سازمان سیا هستند و از سوی دیگر بیتکوین چون پشتوانه محکمی ندارد نوسانات قیمت شدیدی را تجربه میکند و هیچکس نیز مسئولیت آن را بهعهده نمیگیرد و این قضیه باعث غرری شدن موضوع معاملات بیتکوین شده است.
*غرر 3 معنا دارد و هر سه بر بیتکوین منطبق است
اشاره کردید یک اشکال وارد دیگر به بیتکوین غرری بودن آن است، بیشتر توضیح دهید.
معاملات غرری از اساس باطل است. غرر سه معنا دارد:
1. اولین آن خدعه و نیرنگ و ایجاد کردن فریب در معامله است الآن کارشناسان میگویند برای بیتکوین احتمال سقوط ارزش ناگهانی بسیار محتمل است و یا اینکه این خطر برای آن وجود دارد که عدهای بتوانند بیتکوین عظیمی جذب کنند و سپس بتوانند قیمت آن را بهسرعت دستکاری کنند، اینها یعنی مصداق خدعه و نیرنگ.
2. معنای دوم غرر نیز در معرض هلاک قرار دادن است در این باب اگر بخواهند مثالی زده شود به مثل پرندهای که از قفس رها شده اشاره میکنند. پرندهای خارج از قفس موجود است و دستیابی به آن بعید است اما صاحب آن این پرنده را به شخصی میفروشد، از منظر شرعی این معامله باطل است. در این معنا هم معاملات بیتکوین مصداق غرری بودن است چرا که ارزش آن هر آن امکان بیاعتبار شدن و در معرض هلاک قراردادن خریداران متصور است.
3. معنای سوم غرر نیز جهالت است، برخی فقها میگویند جهالت منشأ در خطر قرار دادن است یعنی اینکه معنی اصلی غرر همان معنای اول و دوم میشود و حتی معنای اول یعنی خدعه و نیرنگ از همه قویتر است.
اینکه فردی بگوید "پول خودم است و میخواهم معامله غرری انجام دهم" صحیح است؟
ضمناً باید بگویم که انجام دادن معاملات غرری باطل است هیچ کدام از طرفین مالک پول و بیتکوین مبادلهشده نمیشوند. این توجیه که گفته شود "پول خودم است و اختیارش را دارم معاملات غرری کنم" این حرف مسموع نیست چرا که شارع مقدس این نوع معاملات را ممنوع کرده است.
بین مراجع هم هیچ کس فتوا به جواز بیتکوین نداده است. دستگاههای استخراجکننده بیتکوین هم اگر صرفاً برای استخراج بیتکوین کاربرد داشته باشند خرید و فروش آن نیز مصداق اعانه بر اثم میشود و اشکال شرعی دارد اما اگر برای غیر استخراج بیتکوین هم کاربرد داشته باشد حکم ابزارهای مشترک را پیدا میکند که فقها استفاده از آن را جایز میدانند.