عقیق: یک کارشناس دینی گفت: امام کاظم (ع) در سایه سیاست تقیه، ۲ کار مهم انجام داد به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیتهای دینی خبرگزاری فارس، امام موسی کاظم (ع) در سال ۱۲۸ هجری در «ابواء» منزلی بین مکه و مدینه متولد شد. امام صادق (ع) این گونه بشارت ولادت نور دیدهاش را به اصحاب داد که «خداوند به من پسری عنایت فرموده که بهترین مخلوقش است». امام کاظم (ع) در سایه تربیت پدر بزرگوارشان دوران کودکی و نوجوانی را سپری کردند تا جایی که هوش و ذکاوت امام (ع) در نوجوانی مشهود و آثار نبوغ از رفتار و کردار ایشان نمایان بود. صفاتی چون بزرگواری، بخشندگی، بردباری، گذشت و علم از رفتار و سکناتشان هویدا بود. حضرت (ع) به مدت ۲۰ سال با پدرش امام صادق(ع) زندگی کرد. به مناسبت سالروز ولادت هفتمین آسمان ولایت و امامت پای سخنان کارشناسان دینی درباره سیره باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر (ع) نشستیم که در ادامه میآید:
حجتالاسلام فرحزاد: امام کاظم (ع) مظهر سخاوت و خوش اخلاقی بودند/ گره از کار دوستان خدا باز کنیم
حجتالاسلام حبیبالله فرحزاد کارشناس دینی با اشاره به یک حدیث از امام موسی کاظم (ع) گفت: امام کاظم (ع) در کتاب «تحف العقول» میفرماید: «السَّخِی الْحَسَنُ الْخُلُقِ فِی کنَفِ اللَّهِ لَا یتَخَلَّى اللَّهُ عَنْهُ حَتَّى یُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیاً إِلَّا سَخِیاً وَ مَا زَالَ أَبِی یوصِینِی بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ حَتَّى مَضَى»؛ انسان با سخاوت، اهل جود و کرم و خوشاخلاق همیشه تحت کنف و حمایت و حفاظت خدای متعال است خداوند از او جدا نمیشود و او را رها نمیکند تا اینکه او را وارد بهشت کند.
وی با تأکید بر اینکه امام کاظم (ع) مظهر سخاوت و خوش اخلاقی بودند، افزود: امیدواریم یک شعاعی از صفات اخلاق برجسته امام هفتم (ع) در میان دوستان و شیعیانش باشد و با انفاق و سخاوت سعی کنیم از کار دوستان خدا گرهگشایی کنیم که این والاترین عمل و مورد پسند خدای تعالی است.
این کارشناس دینی با اشاره به فعالیت یکی از یاران امام موسی کاظم (ع) در دربار عباسیان بیان داشت: یکی از یاران خوب امام هفتم شخصیتی به نام «علی بن یقطین» وزیر دربار هارونالرشید بود که بارها میخواست استعفا بدهد، اما حضرت قبول نمیکرد و فرمود: کفاره اینکه تو در کنار ظلم هستی، با طاغوت زندگی میکنی و مشاور وزیر یک حکومت طاغوت هستی این است که هر چه میتوانی گرهگشایی کنی و کار مردم را راه بیندازی.
وی ادامه داد: بر اساس این روایت، اگر انسان عامل و کارگزار طاغوتها و ظالمان شد، سعی کند در همان جا ظلم نکند و گره از کار مردم باز کند. هر چند که علی بن یقطین در حکومت طاغوت بود و گرهگشایی میکرد. اما از بس که این شخصیت متواضع و مؤدب بود، حضرت کاظم (ع) خطاب به وی فرمود: من در روز عرفه در سرزمین عرفات بیش از همه به یاد تو بودم و برای تو دعا میکردم.
حجتالاسلام احمد غلامعلی عضو هیأت علمی دانشگاه قرآن و حدیث درباره القاب و کنیههای امام کاظم (ع) گفت: حضرت (ع) مزین به القابی مانند: صابر، الوفی، امین، العالم، الکاظم و کنیههایی مانند ابو ابراهیم، ابوالحسن الماضی و ابوالحسن الاول بود. این موضوع بیانگر جبر تقیهای آن زمان بوده است که مردم نمیتوانستند به راحتی از امام اسم ببرند.
حجتالاسلام غلامعلی: راهکاری کاربردی برای زندگی امروزی از سوی امام کاظم (ع)
وی با اشاره به سیره تربیتی امام کاظم (ع) افزود: تربیت عقلانی که امام کاظم (ع) داشتند برای دوران ما بسیار عالی و کاربردی است؛ یعنی با توجه به شبهات و انحرافاتی که در دوران حضرت (ع) وجود داشت، امام (ع) در برابر آنها موضعگیریهای بسیار زیبایی داشتهاند.
عضو هیأت علمی دانشگاه قرآن و حدیث اظهار داشت: امام موسی بن جعفر (ع) به فضل بن یونس فرمود: «ابلغ خیرا وقُل خیرا»؛ خیر برسان و خیر بگو، هم کار نیکو انجام بده و هم حرف نیکو بزن! سپس حضرت در ادامه فرمود: «و لاتکن إن معه» و این گونه نباشد که جزو حزب باد باشی و بگویی من هم مانند یکی از مردم، هر کس هر تصمیمی گرفت من هم همان تصمیم را خواهم گرفت.
وی ادامه داد: امام (ع) با این سخن میخواهند به ما بگویند که باید از خود، اندیشه و فکر داشته و در انتخابهای خود بر اساس معیارهای عقلانی و دینی رفتار کنیم.
حجتالاسلام میرزایی: عمده روایات باقی مانده از امام کاظم (ع) در باب مباحث اخلاقی و احکام اعتقادی است
حجتالاسلام علیاکبر میرزایی کارشناس دینی تریح کرد: یکی از بزرگترین و برجستهترین مباحث در اندیشههای امام کاظم (ع) این است که ایشان تلاش کردند تا انسانیت انسان را به او یادآوری کنند و بین انتخاب بلا و آسایش، بلا را نعمت بدانند و به دنبال راحتطلبی نباشند.
وی با بیان اینکه در زندگی امام کاظم (ع)، ۳ اصل امامت، ولایت و هدایتگری لحاظ شده است، افزود: هدایتگری نیز به ۲ صورت گروهی و فردی انجام میشود. به این معنا که در هدایتگری خصوصی افراد خاصی توسط ائمه پرورش پیدا میکنند و در کلاسهای درس امامان حضور مییابند. برای نمونه در دوره امام کاظم (ع) افرادی چون هشام بن حکم، علی بن یقطین و برخی از شاگردان امام صادق (ع) جزو یاران خاص حضرت محسوب میشدند.
این کارشناس دینی ابراز داشت: عمده روایات باقی مانده از امام کاظم (ع) در باب مباحث اخلاقی و احکام اعتقادی است. برای نمونه در کتاب «وسائل الشیعه» بسیاری از این روایات با عنوان عبدصالح یا ابوالحسن از القاب امام موسی کاظم (ع) بیان شده است. همچنین در یکی از کتابهای شیخ صدوق که یک دوره خداشناسی را در بردارد، سلسله معارف اعتقادی امام موسی کاظم (ع) بیان شده است.
خضری: ۲ کار مهم امام هفتم برای حفظ شیعیان/ امام کاظم (ع) از گسترش اندیشههای افراطی جلوگیری کرد
سیداحمدرضا خضری استاد دانشگاه با اشاره به وضعیت شیعیان در دوره امام موسی کاظم (ع) خاطرنشان کرد: بعد از شهادت امام صادق (ع) و در پی مشاجرات و گفتوگوهای مذهبی، عموم شیعیان و پیروان آن امام در اطراف امام موسی (ع) اجتماع کرده و با ایشان به عنوان امام هفتم شیعیان بیعت کردند. در این میان بیعت کسانی چون علی بن یقطین، هشام بن الحکم و مومن الطاق از اهمیت بسزایی برخوردار بود و تردید و تزلزل را از پیروان مردد دور میکرد.
وی افزود: در همین حال به سبب بروز اختلاف در صفوف شیعیان از یک سو و احتمال وقوع جنبشهای شیعی از دیگر سو خلفای عباسی که علویان را رقیب خود میدانستند؛ فعالیتها و ارتباطات رهبران علوی به ویژه امام موسی کاظم (ع) را در این دوره زیر نظر گرفته و به دنبال هر اقدام مشکوکی وی را بازداشت و بازجویی میکردند.
خضری بیان داشت: امام کاظم (ع) به پیروی از سنت امامان شیعه از زمان فاجعه کربلا تا آن روز از دخالت آشکار در جنبشهای سیاسی و تحرکات نظامی دوری جسته و به تعلیم و تعلم شاگردان روی آورد. این امام همام بیشترین فعالیت آشکار خود را صرف برپا کردن مجالس و محافل درسی کرد و مسند علمی پدر را با همان شور و شوق دنبال کرد. امام (ع) نظریه نوپای امامت را که توسط پدرانش پایهگذاری شده بود، برای شاگردان و پیروانش تبیین و تفسیر میکرد و از گسترش اندیشههای افراطی و تندروانه غالیان و بدعتگذاران، جلوگیری میکرد.
وی با اشاره به فعالیتهای فرهنگی و سیاسی امام هفتم (ع) ادامه داد: امام در کنار این فعالیتهای علمی و مذهبی و در سایه سیاست تقیه، ۲ کار مهم دیگر انجام داد و تشیع را از خطر پراکندگی و فروپاشی تدریجی و فرسایشی نجات داد. نخست؛ گسترش تشکیلات «وکالت» و دیگر گماردن افراد نفوذی در تشکیلات سیاسی و حکومتی عباسیان بود. در واقع گسترش تشکیلات وکالت و افزایش تعداد وکیلان موجب میشد تا ارتباط افراد و گروههای شیعی با یکدیگر و امام به صورتی شبکهای محفوظ بماند.
این استاد دانشگاه بیان داشت: گزارشهایی که در منابع تاریخی درباره افزایش چشمگیر وجوهات شرعی و اموالی که نمایندگان و وکلای امام از شهرهای مختلف ایران، عراق، حجاز و مصر جمع آوری کردهاند، شاهد این سخن است. همچنین گماردن افراد با نفوذ و تأثیرگذاری چون علی بن یقطین در مناصب کلیدی دستگاه خلافت عبّاسی موجب میشد تا امام به موقع از خطراتی که شیعیان را تهدید میکرد، آگاهی یافته و آنها را از خطر برهاند و گاهی با دخالت غیر مستقیم در تصمیم سازیهای حاکمیت، فشارهای آنها بر شیعیان را کاهش دهد.