20 مهر 1400 6 (ربیع الاول 1443 - 19 : 21
کد خبر : ۱۰۷۵۸۷
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۲

عقیق: حساب کاربری
tabatabaei14 منتشر کرد:

"بسم الله
هانیه میگوید: «شب بخیر»؛ و پتوی کوچکش را روی سرش می کشد.
«شب بخیر» گفتن را تازه یاد گرفته؛ و وقتی می ‌بیند ما با شنیدنش چقدر ذوق میکنیم، خوشش می آید و تکرار میکند.

میروم بالای سرش و آرام پتو را کنار میزنم. با اینکه خنده ‌اش گرفته، اما به زور پلک‌ هایش را روی هم نگه میدارد که یعنی خوابش برده!

می‌بوسمش و پتو را دوباره روی سرش می کشم.

ناگهان چشمم می‌ افتد به دختر بزرگترم. نکند بیدار باشد و به دل بگیرد. اما سمتش نمی روم. با خودم می گویم: «من که به او هم کم محبت نمیکنم.» صبح می رسم خدمت آقا، سلام می کنم.

بلافاصله بعد از سلام، می پرسند: «ان‌شاءالله تسویه(رفتار برابر) بین اولاد را که رعایت می کنید؟»
.
.
.
.

#خاطره_به_نقل_از_شاگردان

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: