عقیق:موضوع آمرزش و رحمت خداوند و امید به بخشش از جمله موضوعاتی است که در قرآن کریم به آن بسیار اشاره شده و بشارتی است برای گنهکاران که با توبه درهای رحمت الهی به روی آنها باز خواهد شد.
خداوند در این زمینه در آیه ۱۱۰ سوره مبارکه نساء به همین موضوع اشاره کرده و پس از هشدار به افراد خائن در آیه ۱۰۹ راه بازگشت و بخشش را در آیه ۱۱۰ به آنها نشان میدهد تا دریابیم همیشه امیدی برای بازگشت و کسب رحمت خدا وجود دارد اگر بخواهیم و برای بازگشت اراده کنیم.
در این زمینه امام باقر (ع) میفرمایند: به خدا سوگند! خداوند از مردم جز دو خصلت نخواسته است ۱. اعتراف به نعمتهای خدا (شکرگذاری) تا نعمت را برایشان بیشتر کند ۲. اعتراف کردن به گناهان (به پیشگاه خدا) تا خدا گناهان را بیامرزد. (اصول کافی جلد ۴ صفحه ۱۵۸)
به این آیات توجه کنید؛
هَأَنتُمْ هَؤُلَآءِ جَدَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیَوةِ الدُّنْیَا فَمَنْ یُجَدِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ أَمْ مَّنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکِیلاً (۱۰۹ نساء)
وَمَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَّحِیماً (۱۱۰ نساء)
ترجمه
هان شما همانها هستید که در زندگى دنیا از ایشان (خائنان) جانبدارى کردید، پس چه کسى در روز قیامت در برابر خداوند از آنان جانبدارى خواهد کرد؟ یا چه کسى (در آن روز،) وکیل و مدافع آنان خواهد شد؟ (۱۰۹ نساء)
و هر کس بدى کند یا بر خویشتن ستم نماید سپس از خداوند آمرزش طلبد، خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد یافت. (۱۱۰ نساء)
تشویق خائنان به بازگشت به سوی خدا
در سه آیه ۱۰۷ تا ۱۰۹ ، به سه گروه سه هشدار داده شده است:
به قاضى مىگوید: مواظب باش از مرز حقّ تجاوز نکنى. «بما اراک الله»
به خائن مىگوید: خدا ناظر کار توست. «هو معهم»
به خائن مىگوید: تلاش شما به درد قیامت نمىخورد. «فمن یجادل الله عنهم یوم القیامة»
خداوند در آیه ۱۰۹ مجادله و دفاع از خائنین را بیفائده میداند و اینکه آنها از این دفاع بهرهای نمیبرند، چون این دفاع فقط در زندگی محدود دنیاست که در برابر خدا ارزشی ندارد، اما در قیامت کسی نخواهد بود تا تدبیر امور آنها و اصلاح شئون ایشان را به عهده بگیرد و حقیقت آنست که در حیات آخرت که در نزد خدا دارای مرتبتی عظیم است خائنان نه مدافعی خواهند داشت و نه وکیلی که از آنان دفاع و درباره آنان مجادله کند.
خداوند در آیه ۱۱۰ خائنان را تشویق میکند که بسویش بازگردند و از او طلب آمرزش کنند. نکته اینجا است که در این آیه هم تعدی به دیگران (سوء) و هم ظلم به نفس مطرح شده است، علامه طباطبایی در این زمینه میگوید: منظور از «سوء» گناهی است که از نظر زشتی پایینتر از گناه ظلم باشد و مانند معصیت صغیره است نسبت به معصیت کبیره، در هر حال خداوند داناتر است.
این آیه و دو آیه بعد هر سه غرض واحدی دارند و آن غرض بیان گناهی است که آدمی با علم به گناه بودنش مرتکب شود، هریک از این سه آیه جهتی از جهات آن گناه را بیان میکند، آیه اول روشن میسازد که هر معصیتی که انسان مرتکب شود با تبعات و پیامدهایی که دارد در نفس او اثر بدی باقی میگذارد و در نامه اعمالش ثبت میشود و بنده خدا میتواند با توبه و استغفار آن اثر سوء را از بین ببرد و چون خدا آمرزنده و مهربان است او را خواهد آمرزید.
تنها راه رهایی از گناه رفتن به سمت خداوند است و با انداختن آن به گردن دیگران فقط بار گناه سنگینتر میشود
آیه دوم تذکر میدهد که هر گناهی که افراد مرتکب شوند، فقط و فقط به خودشان ضرر رساندهاند و ممکن نیست که اثر آن گناه دامن او را نگیرد و به جای او دامنگیر غیر شود، پس گنهکار بیهوده تلاش نکند تا گناه خود را به گردن دیگران بیاندازد و دست به افتراء و تهمت بزند. در آیه سوم توضیح میدهد که خطا و گناهی که انسان مرتکب شود، به فرض هم که آن را به گردن دیگران بیاندازد، تازه مرتکب گناه تهمت و افتراء شده است که این خود گناهی افزون بر گناه اول است.
باتوجه به این آیات و نکات مطرح شده در آن نتیجه میگیریم که راه رهایی از گناه فقط و فقط توبه، تصمیم به بازنگشتن به گناه و طلب بخشش از خداوند است و با انداختن گناه به گردن دیگران نه تنها از بار معصیت خلاص نمیشویم بلکه گناه دیگری هم مرتکب خواهیم شد.
امام صادق (ع) میفرماید: همانا خداوند دوست دارد بندهای را که در گناه بزرگ به او توجه کند (و از او آمرزش بخواهد) و دشمن دارد بندهای را که گناه اندک را کم و خوار شمارد و به آن بیاعتنا باشد. (اصول کافی جلد ۴ صفحه ۱۵۹)
در کنار آیه قبل که تهدید خائن بود، این آیه راه توبه به روى او مىگشاید. «سوء» در لغت، به معناى زیان رسانى به دیگران هم آمده است. پس آیه هم ظلم به مردم و هم ستم به خویش را مطرح مىکند. چنانکه برخى مراد از «سوء» را گناه صغیره و مراد از «ظلم به نفس» را گناهان کبیره دانستهاند. (تفسیر راهنما)
پیامهایی از آیات ۱۰۹ و ۱۱۰ سوره مبارکه نساء
خائنان، به حامیان امروز خود دلخوش نباشند که فردایى هست. همه حمایتها از خائنان موقّت و زودگذر است. «فمن یجادل اللَّه عنهم یوم القیمة»
حکم دادگاه در دنیا نافذ است، ولى مجرم، حساب کار خود را براى قیامت بکند که آن روز تنهاست. «فمن یجادل اللَّه عنهم یوم القیمة»
وکیل مدافع خائن نشویم و فریب حقّ الوکاله را نخوریم. «فمن یجادل اللَّه عنهم»
مظلومانى که در دنیا نتوانند حقّشان را بگیرند، دلگرم باشند که در قیامت، پشتیبان دارند و به حساب ظالم رسیدگى مىشود. «فمن یجادل اللَّه عنهم...»
انسان حقّ ندارد حتّى به خودش ظلم کند و گناه در حقیقت ظلم به خویشتن است. «یظلم نفسه»
راه بازگشت براى خطاکاران باز است. «یستغفر اللَّه»
میان استغفار بنده و مغفرت الهى، فاصلهاى نیست. «یستغفراللّه یجداللّه غفوراً»
توبه واقعى چنان شیرین است که انسان، رحمت الهى را در درون خود احساس مىکند. «یجدالله غفوراً رحیماً»
خداوند نه تنها بدىها را مىبخشد، بلکه مهربان هم هست. «غفوراً رحیماً»
منبع: تفاسیر نور و المیزان