عقیق:زمانی که امام رضا علیه السلام ولایتعهدی مأمون را با گذاشتن شروطی قبول کردند، گروهی از مردم به آن حضرت اعتراض کردند و گله داشتند که چرا ایشان ولایتعهدی مأمون خبیث را پذیرفتهاند. چون این افراد نسبت به اسرار عمل امام معصوم علیه السلام ناآگاه بودند، با وجود اینکه باید در برابر عمل امام مطیع باشند و امر حضرت را بدون قید و شرط قبول کنند، اما از روی همین جهالت معترض به امام رضا علیه السلام شدند. برای این افراد عجیب بود در حالی که هارون الرشید، پدر مأمون، امام موسی کاظم علیه السلام را به شهادت رسانده بود، چرا امام رضا علیه السلام ولایتعهدی پسر قاتل پدر خود را پذیرفتند. در این میان گروهی از علویانی که جلوتر و تندتر از امام خود حرکت میکردند ناراضی بودند و به همین دلیل بخشی از ریزشها در دوران امام رضا علیه السلام در زمان پذیرش ولایتعهدی توسط آن حضرت روی داد.
در گفتوگویی که با حجتالاسلام صادق ایرانی، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر دینی انجام دادیم، به بررسی سبک زندگی و سیاست رضوی در مواجهه با حیلهها و کیدهایی که قصد کمرنگ کردن معارف دینی را داشتند، پرداخته یم. آن طور که این کارشناس دینی شرح میدهد، برکات حضور امام رضا علیه السلام را در دوران امروز هم میتوان مشاهده کرد.
همین که امروز کشور ما به یکی از قدرتهای بزرگ و قطبهای بزرگ سیاسی در جهان تبدیل شده، در اثر آموزههای فرهنگی و سیاسی اسلام است که اگر به درستی ادامه پیدا کند به رشدهای بزرگی دست پیدا خواهیم کرد. همان طور که مقام معظم رهبری در یکی از بیانات خود به این نکته مهم اشاره فرمودند که قدرت ایران اسلامی به اندازهای است که اگر قدرتهای بزرگ دنیا بخواهند کار بزرگی انجام دهند، بدون در نظر گرفتن ایران نمیتوانند و موفق نخواهند شد. این، یکی از تأثیرات بزرگ تاریخی و پایدار حضور مقدس امام رضا علیه السلام در کشور ماست.
خنثی کردن حیلههای دشمن توسط امام رضا علیه السلام
پس از پذیرفتن ولایتعهدی مأمون از سوی امام رضا علیه السلام، عدهای شیعیان و مسلمانان معترض آن حضرت شدند. در این شرایط رویکرد و واکنش امام رضا علیه السلام چه بود؟ درواقع میخواهیم بدانیم پشت پرده این راز بزرگ چه بود و اگر آن حضرت ولایتعهدی را نمیپذیرفتند، چه اتفاقی میافتاد؟
یکی از نیتهای پست مأمون از اینکه ولایتعهدی را به امام رضا علیه السلام پیشنهاد داد و حتی آن حضرت را ناگزیر و وادار به پذیرش آن کرد، آن بود که آن حضرت را با خود همراه کند و ایشان را فردی دنیاطلب و دوستدار قدرت در نظر عامه مردم معرفی کند. او در عین حال میخواست به فعالیتهای خود وجهه قانونی و شرعی بدهد و بگوید چون امام رضا علیه السلام ولیعهد من است، پس هر کاری میکنم به تائید ایشان و طبق دین اسلام است. در نهایت به این ترتیب، قیام علویان در گوشه و کنار سرزمین خود را خاموش میکرد.
در این مورد امام رضا علیه السلام به این نکته در مقابل مأمون اذعان فرمودند که تو با پیشنهاد ولایتعهدی قصد داری من را فردی دوستدار قدرت و ثروت دنیایی معرفی کنی و مقام امامت را تخریب کنی.
در این میان یکی از اهداف مأمون آن بود که از مسیر ولایتعهدی امام رضا علیه السلام، حکومت خود را مشروعیت ببخشد. امام رضا علیه السلام در آن شرایط حساس، چگونهاین نیرنگ دستگاه حکومت را خنثی کردند؟
درست است که مأمون چنین نیتی داشت و میخواست این پیام را به مردم برساند که وقتی امام رضا علیه السلام ولیعهد حکومت بنیعباس شود، یعنی این حکومت و شیوه اداره مملکت اسلامی را قبول دارند، اما امام رضا علیه السلام در همان مرحله این کید و حیله مأمون را از بین بردند و بیاثر کردند. به این صورت که وقتی ولایتعهدی را به ایشان پیشنهاد کردند از قبول آن امتناع کرده و علناً تا جایی میتوانستند آشکارا اعلام کردند که این منصب را به هیچ عنوان قبول نمیکنند. همین عدم پذیرش ولایتعهدی این پیام را در خود را دارد که آن حضرت اساس حکومت مأمون را قبول ندارند، چه رسد به اینکه ولایتعهدی او را بپذیرند. البته در آن مرحله ایشان در مدینه زندگی میکردند و حکم ولایتعهدی از طریق نامه، پیک و مأمور ابلاغ میشد. ولی آن حضرت در هر مرحله آن را به شدت رد میکردند.
کار به جایی رسید که مأمون آن حضرت را تهدید کرده و ناگزیر به پذیرش کردند. ایشان را به مرو یعنی خراسان امروزی تبعید کرده و تهدید کرد که اگر ولایتعهدی را قبول نکنی، شما را از بین میبریم. درواقع تهدید کرد که یا ولیعهدی حکومت خبیث بنیعباس را بپذیرید یا کشته شدن را انتخاب کنید.
امام رضا علیه السلام در این مرحله ولایتعهدی را قبول کردند اما همین که از مدینه میخواستند خارج شوند، به گونهای رفتار کردند که همه مردم بدانند ایشان نه با میل و رغبت، بلکه از سر ناچاری و برای دفاع از جان اسلام به این سفر رفته و ولیعهدی مأمون را قبول میکنند.
اسرار پذیرش ولایتعهدی
مشروط کردن پذیرش ولایتعهدی هم در همین راستا بود؟
بله. وقتی مأمون امام رضا علیه السلام را تهدید کرده و آن حضرت را مجبور به قبول ولایتعهدی کرد، ایشان هم شرطهایی گذاشتند تا مأمون حتیالمقدور نتواند به اهداف شوم خود دست پیدا کند. یکی از مهمترین شرطها این بود که امام رضا علیه السلام در هیچ یک از برنامهها، تصمیمگیریها و عملکردهای مأمون و دستگاه حکومت او مداخله نکنند. این در حالی بود که در آن زمان رسم بر این بود که ولیعهد قدرتی داشت و یکی از مسئولیتهای او حضور در برنامهریزیها و عملیات دستگاه حکومت بود.
امام رضا علیه السلام با گذاشتن این شرط، معلوم کردند که ایشان مجبور به پذیرش ولیعهدی شدهاند و تصمیمهای مأمون، نه بر اساس نظر امام، بلکه در راستای حیلههای خود اوست. به این ترتیب این نیرنگ حکومت بنیعباس مبنی بر تحت فشار گذاشتن امام و رسیدن به اهداف خود را خنثی کردند.
برکات حضور امام رضا علیه السلام در ایران
به هر حال حضور امام رضا علیه السلام به ایران و این هجرت و تبعید تاریخی، برکتهایی برای شیعیان و ایرانیها داشته است.
درست است. یکی از مهمترین آثار و نتایج این هجرت تاریخی این بود که امام رضا علیه السلام از هر فرصتی برای پیشبرد منافع اسلام و مسلمانان استفاده میکردند. در همان زمانی که ایشان به مرو تبعید شده بودند، در بغداد علیه دستگاه بنیعباس و حکومت مأمون توطئههایی صورت گرفت. امام رضا علیه السلام، مأمون را از این توطئه آگاه کرده و با این شیوه او راهی بغداد شد تا آن را از بین ببرد. در این مدت که مأمون در بغداد مشغول رسیدگی به شورشها و توطئههایی بود کارش به جایی رسید که بغداد را پایتخت حکومت قرار داد و دیگر مرو در حاشیه قرار گرفت. در این شرایط خراسان بدون مانع برای رشد باقی ماند و امام رضا علیه السلام در ایران پایگاهی برای شیعیان راهاندازی کردند و به امور شیعیان رسیدگی کردند.
از سوی دیگر با حضور امام رضا علیه السلام در ایران و صورت گرفتن آن هجرت تاریخی، امامزادهها و سادات بزرگ وارد کشور ما شدند. حتی هجرت حضرت معصومه سلامالله علیها به ایران هم در نتیجه حضور امام رضا علیه السلام در کشور ما بود و آن بانوی مکرم اسلام برای دیدار برادر بزرگوار خود به ایران هجرت کردند. هرچند که متأسفانه هجرت ایشان به شهادتشان ختم شد و امروز بارگاه مقدس آن بانوی دانشمند و ارزشمند شیعه در شهر قم قرار دارد.
حضور سایر امامزادهها هم به برکت همان هجرت تاریخی امام رضا علیه السلام به ایران بود و موجب شد زمینههای اعتقادی شیعه از آن زمان تا به امروز، محکمتر شود. به این ترتیب کانون تشیع قوی شود.
از تمدن کوروش تا تمدن سازی مهدوی
با این وجود، عدهای این اشکال را در مورد گسترده شدن مکتب شیعی در ایران وارد میکنند که ایرانیها قبل از ورود اسلام، تمدن ساز بودند و بعد از اسلام از تمدن دور شدند. نشانههای پیشرفت در دوران حضور اسلام در ایران و به خصوص در اثر هجرت امام رضا علیه السلام به کشورمان در چه زمینههای مشهود است که باید به آن توجه شود؟
درست است که برخی افراد معاندانه و بر اساس دشمنی با اسلام و گروهی هم غیرعمدی و ندانسته عنوان میکنند که ایرانیها در دوران قبل از ورود اسلام پیشرفته بوده و تمدن ساز بودهاند، اما دقت کنید که ایرانیها هم در دوران قبل از اسلام و دوران هخامنشیان تمدن ساز بودهاند و هم بعد از ورود اسلام در این راستا فعال بوده و به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا کردهاند.
این در حالی است که تمدن سازی ایرانیها در دوران قبل از اسلام را باید در تخت جمشید و پاسارگاد جستجو کرد که شامل کاخ سازی با ابزار سنگ بوده است. در حالی که تمدن سازی ایرانیها بعد از اسلام بیشتر در ابعاد فرهنگی و زمینهسازی برای تمدن مهدوی بروز پیدا کرد. به این ترتیب بعد از اسلام سبک زندگی مردم بهبود بخشیده شد و زمینه جامعه امام زمانی مهیا شد. این در حالی است که در دوران قبل از اسلام مردم ایران یا آتش را خدای خود قرار داده و میپرستیدند یا درخت و ابزاری مانند آن را. در حالی که بعد از ورود اسلام، ایرانیها خداپرست شده و یکتاپرستی را در پیش گرفتند. در عین حال با آشنایی با سیره و سبک زندگی ائمه اطهار علیهم السلام، نمونههای عینی و کامل زندگی انسانی را در دسترس داشته و از آن الگو گرفتند.
برکات مستمر حضور امام رضا علیه السلام در ایران
نقش امام رضا علیه السلام در این میان چگونه است؟
حتی در دوران امام رضا علیه السلام هم دقت شود که ایشان با عنوان عالم آل محمد علیهم السلام شناخته میشوند. به این معنا که آن حضرت از جلسههای مأمون به عنوان فرصتی برای مناظره با عالمان و دانشمندان علوم از دینهای دیگر بهره برده و تعالیم الهی، دینی و علمی را به عنوان امام و پیشروی دین اسلام نشر میدادند.
البته توجه داشته باشید که فرهنگسازی و ساخت تمدن مهدوی مانند کاخ سازی و تمدن در دوران قبل از ورود اسلام نیست که به سرعت قابل انجام باشد. این نوع تمدن به همان اندازه که نتایج و آثار گستردهای دارد، به همان اندازه زمان بیشتری میبرد تا به ثمر برسد و نتیجه بدهد.
این همان برکت بزرگی است که حضور امام رضا علیه السلام برای ایرانیها داشته است. چون با حضور آن حضرت و در پی ایشان حضور امامزادهها، به مرور آموزههای دینی در کشور ما ریشه دوانده و گسترده شد تا جایی که زمینههای فرهنگسازی مهدوی فراهم شد. امروز هم تعالیم دینی در راستای همان حضور بابرکت رشد کرده و مردم کشور ما ایمانی قوی و پایهای دارند. هرچند در این زمان هم مانند سایر دوران تاریخی، ریزشهایی در شیعیان و اعتقادات اصیل اتفاق میافتد اما اینها گوشهای از رویداد ثابت و پایداری است تا مؤمنان و بندگان اصیل شناخته شوند.
امروزه در چه زمینههایی میتواند آثار و برکات حضور امام رضا علیه السلام را در زندگیها مشاهده کنیم؟
این رشد و پیشرفت در اثر حضور امام رضا علیه السلام تا به امروز هم ادامه دارد. همین که امروز کشور ما به یکی از قدرتهای بزرگ و قطبهای بزرگ سیاسی در جهان تبدیل شده، در اثر آموزههای فرهنگی و سیاسی اسلام است که اگر به درستی ادامه پیدا کند به رشدهای بزرگی دست پیدا خواهیم کرد. همان طور که مقام معظم رهبری در یکی از بیانات خود به این نکته مهم اشاره فرمودند که قدرت ایران اسلامی به اندازهای است که اگر قدرتهای بزرگ دنیا بخواهند کار بزرگی انجام دهند، بدون در نظر گرفتن ایران نمیتوانند و موفق نخواهند شد. این، یکی از تأثیرات بزرگ تاریخی و ادامهدار حضور مقدس امام رضا علیه السلام در کشور ماست.
از طرف دیگر معرفت امام شناسی در میان بسیاری از مردم مشاهده میشود. این معرفت، در اثر حضور امام رضا علیه السلام است و اثر پر برکتی است که آن وجود مقدس در طول تاریخ برای ما داشته و دارد. وقتی امام رضا علیه السلام در مناظرههای شرکت میکردند، علم، حکمت، دانش و جایگاه امام معصوم علیه السلام را مردم ایران در اثر شناخت امام رضا علیه السلام به دست آوردند و از برکتهای آن در طول سالها و قرنها بهره بردند.
منبع:تسنیم