عقیق:در آستانه ورود به دهه چهارم زعامت مقام معظم رهبری، مرور منتخبی از مصاحبههای مهم انجام شده شایسته است تا در «سیامین سال انتخاب» سکاندار انقلاب، بر این انتخاب ببالیم، شکوه و عزت کشور را که در پرتو این انتخاب شکل گرفت، ارج نهیم، به پاس این لطف حضرت ایزد، سجده شکر بر سجده بساییم و برای نیل به قلههای تمدن اسلامی و حکومت جهانی مهدوی، طول عمر و حیات با برکت را برای رهبر فرزانه خود طلب کنیم.
پس از درگذشت غمبار امام خمینی، مجلس خبرگان رهبری در جلسهای فوقالعاده، انتخابی سرنوشتساز را بر ملت فهیم ایران رقم زد و در تاریخ 14 خرداد 1368، آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای را به عنوان رهبر انقلاب اسلامی برگزیدند. کمتر از دو ماه بعد نیز، پس از همهپرسی بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، خبرگان رهبری مجدداً تشکیل جلسه داد و با 60 رأی از 64 عضو حاضر، به رهبری معظمله صحه گذارد. این انتخاب یاس دشمن و شعف و خرسندی ملت ایران را در پی داشت و مراجع بزرگی همچون آیتاللهالعظمی گلپایگانی و آیتاللهالعظمی اراکی و علمای برجسته پیشگام حمایت شدند؛ آیتالله العظمی مکارم شیرازی میفرماید:
«هنگامی که ایشان برای رهبری انتخاب شدند، من از کسانی بودم که واقعاً این انتخاب را انتخاب بجایی دیدم و حمایت کردم و همیشه وظیفه خودم میدانم که از ایشان حمایت کنم.
این انتخاب، پیشینه و مقدماتی داشت که بیان آیتالله ابراهیم امینی عضو موثر هیئت رئیسه خبرگان رهبری در این باره خواندنی است؛ ایشان از چگونگی مطرح شدن نام آیتالله خامنهای اینگونه یاد میکند:
«اسم آقای خامنهای به عنوان عنصر صالح و مجتهد برای تصدی این امر اساساً قبل از اعلام نظر امام به میان آمد. وقتی بحث رهبری شورایی پیش آمد، آقای خامنهای جزو چند نفر مجتهدی بود که اعضای خبرگان برای حضور در شورا مدنظر داشتند. نظر امام در باره ایشان در مرحله بعد و وقتی مطرح شد که رهبری شورایی از سوی اکثریت رد شد و بحث به این سو آمد که حالا که بنا بر رهبری فردی است چه کسی را انتخاب کنیم؟ علاوه بر همه اینها همانطور که عرض کردم، مسئله هم، ابتدا از طرف آقای هاشمی مطرح نشد و چند نفر از نمایندگان از طرقی از دیدگاه امام در باره رهبری آیتالله خامنهای اطلاع یافته بودند و از آقای هاشمی خواستند که تفصیل ماجرا را بیان کند. اینجا بود که آقای هاشمی ماجرا را نقل کرد. ایشان هم از قبل، برنامهی از پیش تعیین شدهای برای سوق دادن جلسه به سمت و سویی خاص را نداشت و نمیخواست دست نمایندگان را در انتخاب ببندد. آیتالله خامنهای در یک فرآیند طبیعی و در خلال مباحث نمایندگان مطرح و به رهبری انتخاب شدند».نظر امام خمینی در باره رهبری آیتالله خامنهای، از درایت و دوراندیشی معمار بزرگ انقلاب حکایت میکرد که بیان آن در جلسه مجلس خبرگان، نگاههای پراکنده را متمرکز کرد تا این امانت به یگانه گزینه شایسته رهبری سپرده شود؛ آیتالله امینی درباره شیوه بیان نظر امام نسبت به رهبری آیتالله خامنهای اینگونه اظهار داشت:«یکی از خبرگان ایشان را پیشنهاد داد. بعد هم مرحوم آقای هاشمی گفت که پیشنهاد خود ما هم آقای خامنهای است و برای تأیید حرفش، قول امام در باره ایشان را نقل کرد و گفت: زمانی که مسئله آقای منتظری داغ شده بود، همراه با رؤسای قوا و نخستوزیر و حاج احمد آقا خدمت امام بودیم و خدمت ایشان عرض کردم که اگر آقای منتظری را عزل کنید، ما در انتخاب رهبری دچار مشکل میشویم. امام رهبری شورایی را نمیپسندیدند. ما هم معتقد بودیم که در حال حاضر فردی را نداریم که از هر نظری برای قبول این مسئولیت بزرگ مناسب باشد. امام خیلی قاطع فرمودند: چطور ندارید؟ همین آقای خامنهای! ما تصور کردیم که این حرف را برای اقناع ما زدهاند و قرار گذاشتیم که مطلب به جایی درز نکند که البته کرد. خود آقای خامنهای هم اصرار داشتند که موضوع در جایی مطرح نشود. من بهرغم اینکه قانع شده بودم، یک بار دیگر به شکل خصوصی خدمت امام رفتم و روی این موضوع پافشاری کردم. امام باز فرمودند: وقتی کسی مثل آقای خامنهای را دارید، مشکلتان چیست؟ چرا تردید میکنید؟. دیروز هم از حاج احمد آقا شنیدم که وقتی آقای خامنهای به کره رفته بودند، تلویزیون ایشان را با آقای کیمایلسونگ نشان داد. من گفتم: آقای خامنهای خوب جا افتاده و واقعاً آبرویی برای نظام هستند. امام فرمودند: ایشان برای رهبری هم فرد شایستهای است. به این ترتیب آیتالله خامنهای به عنوان بهترین مصداق واجد شرایط رهبری در آن زمان مشخص شدند و موضوع به رأی گذاشته شد.
آیتالله امینی بر این نکته نیز تاکید داشت که خود آقای خامنهای گفته بودند این مسئله را جایی نقل نکنید. آقای هاشمی وقتی این خاطره را نقل کرد که دیگر شرعاً احساس کرد که باید برخی ملاحظات را کنار بگذارد و از آنچه که خبر دارد، سایر اعضای خبرگان را هم مطلع کند. ثانیاً شاید بشود از این جنبه هم به مسئله هم نگاه کرد که در آغاز جلسه، سعی براین بود که خبرگان نخست خودشان و در خلال مباحث به نتیجه برسند که البته رسیدند. آقای هاشمی، نظر امام در باره آیتالله خامنهای را وقتی مطرح کرد که از سوی برخی از نمایندگان، مسئله رهبری ایشان به شکل تلویحی مطرح شده بود و از آقای هاشمی خواستند که در این باره بیشتر توضیح بدهد.
افزون بر شایستگیهای متعدد، جایگاه ممتاز علمی و اجتهاد، از محوریترین شاخصههای انتخاب رهبری بود؛ آیتالله مومن قمی معتقد بود رهبر انقلاب «قطعاً و بلاخدشه، مجتهد مطلق و درفقه واصول و رجال بسیار متبحر است». ایشان افزود:«بنده خودم نسبت به آقای خامنهای این نظر را داشتم که فردی است از جنبه علمی شایسته و خوشفکر که استنباطهای قوی و در عینحال به روز از مسائل فقهی دارد. این مسئله علاوه بر شهادتهایی بود که دوستان ما قبلاً در باره فضل ومقام علمی ایشان داده بودند. بااین همه، من به لحاظ ارتباطی که بعد از پیروزی انقلاب ـ به تناسب مسئولیتهایی که هر دو در نظام پیدا کردیم ـ با ایشان داشتم، بیشتر به فضل و مقام علمی ایشان پی بردم و نهایتاً به دلیل همین سابقه بود که پس از رحلت حضرت امام، به رهبری ایشان رای دادم. هر چه زمان میگذشت، درجه شایستگی ایشان بیشتر بر ما روشن میشد».آیتالله ابوالقاسم خزعلی نیز از این انتخاب سرنوشتساز چنین یاد می کند: «خودش حاضر نشد به خودش رأی بدهد، ولی ما رأی دادیم و بعد هم دیدیم خیلی رأی مثبت و خوبی شد. و لهالحمد... به مرور هم فهمیدم که انتخابمان بسیار خوب بوده است. امام هم به ایشان نظر مثبتی داشت و یک مقدار هم با بیان امام بود که ما در آن مجلس به این فکر افتادیم. ایشان به کره شمالی رفته بود و امام در تلویزیون ایشان را دیده و گفته بود به درد رهبری میخورد. این جملة امام، ما را تکان داد، ولی باز آنقدر در ما عمیق نبود، اما بعد دیدیم بسیار انتخاب خوبی بود و ارادتمان چند برابر شد».
این انتخاب در نگاه دو عارف فرزانه نیز خواندنی است: آیتالله کاظم صدیقـی میگوید: «یکی از دوستانمان آقای فرحناک برایم نقل کرد، صحبت قائممقامی [آقای منتظری] که شد، آیتالله بهاءالدینی گفت: نه! من اینجور نمیبینم. کسی که ما دلخوش به او هستیم، آسید علی آقا است. آنوقت اصلاً کسی خوابش را هم نمیدید، اصلاً آن فضا، فضایی بود که کسی نمیتوانست مقابل قائممقامی چیزی بگوید.
یکی از رفقایمان -که ایشان هم مثل من گاهی برای آقای بهجت روضه میخواند و آقا هم تشویقش میکرد- گفت در جلسهای که خدمت آقای بهجت بودیم، یکی دو نفر آمدند خدمت آقای بهجت، یک چیزی را سؤال کردند که به نظر میرسید سؤالشان طوری بود که گویا تعریضی به آقا دارند. آقای بهجت با ناراحتی زیاد و نگاه تند و با عصبانیت گفتند: شما بهتر از ایشان سراغ دارید؟ من که بهتر از ایشان سراغ ندارم».
آیتالله العظمی حاج شیخ حسین مظاهری به موفقیت تصدی جایگاه ولایت فقیه از سوی رهبری معظم اشاره کرده، فرمود: «پروردگار عالم ولایت فقیه را در عصر ما به دست حضرت امام زنده کرد و بعد از ایشان هم مقام معظّم رهبری جایگاه و نقش ولایت فقیه را خوب و عالی ایفا کردهاند. همۀ ما باید برای مقام معظّم رهبری دعا کنیم. همه باید سلامت و دوام عمر و تأییدات ایشان را از خداوند بخواهیم. انسان میبیند که الحمدلله خدا ولایت فقیه را به خوب کسی سپرده است»
آیتالله مهدوی کنی جایگاه رهبری را از منظر ولایت و امامت امت به تصویر کشید و تاکید نمود: « اعمال ولایت مسئله مهمی است. و این خصوصیت مهمی است که ایشان دارا بودند، در پاسداری جایگاه امامت و ولایت ثابتقدم بودند». ایشان افزود: «خبرگان این جایگاه را به حسب ظاهر به آقا واگذار کردند و در حقیقت کشف کردند، ولی نگهداری این جایگاه، از امتیازات آقاست. هر کسی قدرت این کار را ندارد... آقا در حفظ این جایگاه مسامحه نکردند، زیرا مسامحه در این کار مساوی است با از بین بردن نظام. امام فرمودهاند: حفظ نظام از اوجب واجبات است... من معتقدم این صلابت در رهبری از خصوصیات ایشان است. بعد از امام، مِن حیث المجموع، چه از نظر اجتهادی که توأم با رهبری است -و نه اجتهاد مطلق- و چه از نظر اداره کشور در بحرانهای مختلف، ما مثل ایشان سراغ نداریم. خداوند ایشان را تا 120 سال نگه دارد. من خودم اینجور باور دارم و از روی عقیده حرف میزنم، نه از روی مصلحتاندیشی. چه در زمانی که بنا شد ایشان رئیسجمهور باشند و بنده نخستوزیر، چه بعد از رحلت امام که ایشان رهبر شدند، در این 20 و چند سال، من واقعاً به عقیده خودم عمل کرده و روی عقیدهام ایستادهام و در تمام این نوساناتی که واقع شد و با تمام مشکلاتی که بود، اعتقادم این بود که رهبری ایشان منحصر به فرد است و ایشان خوب میتوانند مملکت را اداره کنند و باید ایشان را تأیید کرد، لذا در همه این بحرانها و بالا و پایین رفتنها و با همه نوسانات، اعتقاد من این بوده است که باید ایشان را تأیید کرد. اصلح ایشان است و ما صالحش را هم پیدا نکردیم چه رسد به اصلح».
آیتالله مهدوی کنی به جایگاه ولی فقیه به عنوان نایب امام زمان(ع) اشاره کرده و چنین بیان داشت: «من معتقدم ایشان هم از نظر مدیریت و هم از نظر تقوا در جایگاه رفیعی است، چون ما به عنوان نایب امام زمان(عج) درباره رهبر بحث میکنیم. ما آقای خامنهای را به معنای عام و آنچه که در دنیا مرسوم است، رهبر نمیدانیم، بلکه میگوییم ایشان نائب امام زمان(عج) است و نوعی تقدس برای این جایگاه قائلیم. من در ایشان تقوا و عدالت و مردمداری و زهد را میبینم. ایشان تمام خصوصیاتی را که یک فقیه نایب امام زمان(عج) باید داشته باشد، دارند»
با درگذشت آیت الله العظمی اراکی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در آذر 1373 بیانیهای صادر کرد و آیتالله العظمی خامنهای را از کسانی دانست که واجد شرایط مرجعیت بوده و تقلید از وی جایز است. آیتالله سید جعفر کریمی عضو برجسته جامعه مدرسین و یکی از چهرههای موثر در معرفی و تثبیت مرجعیت رهبر معظم انقلاب، چنین بیان میداشت: «بنده با توجه به شناختی که نسبت به آقای خامنهای پیدا کرده بودم... دیدم بینی و بین ربّی، استعداد فوقالعادهای که در ایشان هست، در حافظه، در بُعد نظر، در توجه به متون آیات و روایات و آنچه که باید از آیات و روایات استفاده شود و در فهم کلمات فقها، ایشان مافوق اقران خود هستند. لذا بعد از آقای اراکی ایشان را به عنوان مرجع تقلید معرفی کردم. بینی و بین ربّی این جور تشخیص دادم و الان هم به این معتقدم. دیدم همه لوازم مرجعیت در ایشان هست. حالا مرجع فرض بفرمایید یکی دو خط و نیم خوانده، یکی یک خط خوانده، ولی اصل لوازم مرجعیت موجود است. ما ایشان را معرفی کردیم. با پیشگامی من در این راه، آقای خاتم هم موافقت کرد که ایشان را معرفی کند و آقایان راستی، بنیفضل و مؤمن هم این کار را کردند. الحمدلله مرجعیت ایشان تثبیت شد و بعد از فوت آقای اراکی خلائی باقی نماند»
آیتالله شیخ محمد یزدی نیز ضمن اشاره به تصمیم جامعه مدرسین، بر این نکته تاکید داشت که«بیننا و بینالله، ایشان اگر بالاتر از آقایانی که الان هستند نباشند، کمتر هم نیستند و ایشان مرجع هستند. شعار "هم مرجعی و هم رهبری" هم از آنجا به وجود آمد. آیتالله یزدی در تبیین «اعلمیت» نیز چنین بیان داشت: «آیا اعلمیت فقط در مسائل مبتلا به روزه، حج، جهاد و... فتواست یا اعلمیت در امامت، رهبری و مطلق "ما یحتاج الیه مسلمین" هم هست؟ من با این مبنا، هیچکس را اعلم از ایشان نمیبینم. به خودشان هم گفتهام. داخل پرانتز یک مطایبهای را هم نقل کنم که یک روز ایشان به من گفتند خواهش میکنم از من حمایت نکنید. گفتم یعنی چه؟ گفتند چون به من وابستهاید، نمیخواهد از من حمایت کنید. با شوخی عرض کردم: چشم! دیگر از این به بعد حمایت نمیکنم! اما هر جا مناسبتی پیش میآمد، این بحثها را بدون بردن نام ایشان مطرح میکردم و واقعاً اطاعت کردم»
آیتاللهالعظمی سیدمحمود هاشمی شاهرودی «هوشمندی» را شرط اصلی اجتهاد دانسته، در توصیف قدرت علمی رهبر انقلاب چنین بیان داشت: «عمده قدرت اجتهاد است که خداوند متعال در حد خوب به ایشان داده است اشراف فقهی و شمّ فقاهتی بالائی که باید در یک فقیه و مجتهد باشد، الحمدلله در ایشان هست. ایشان زیاد کار میکند و مقدار زیادی جهاد و قصاص و کل مکاسب محرمه را درس داده است. اهل تتبع هستند و از نظر دقت فقهی از کسانی که الان هستند، اگر جلوتر نباشند کمتر نیستند»
آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی معتقد بود: «در این جامعیتی که خدا این بزرگوار را رشد داده است، هیچ در بین علمای شیعه واسلام نداریم»، ایشان بر این باور بود: «در مراجع قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم. یعنی وقتی به سراغ مسائل سیاسی میروند و مطالعه و جمعآوری و مقایسه میکنند، یک نفر غیر از ایشان نیست. در مسائل فقهی که وارد میشوند و جواب میدهند، کاملاً پیداست که سراپا اخلاص و تقواست. آنقدر احتیاط میکنند که یک سر سوزن بر خلاف تقوا و احتیاط حرکت نکرده باشند. این را من تا الان لمس کردهام و معتقدم دیگران به این صورت به ایشان نگاه نمیکنند».
آیتالله العظمی مکارم شیرای تاکید داشت «ایشان را از نظر علمی، فقهی و از نظر اطلاعات مختلف هم صلاحیت دارند»
آیتاللهالعظمی علوی گرگانی نیز معتقد بود: «الحمدلله شخصیتهای فاضل وپختهای که لیاقت این مطلب را دارند، بر فقاهت و منزلت علمی ایشان نظر دادهاند. لازم نیست ما حرف بزنیم. انشاءالله روز به روز به عظمت و بزرگواری ایشان افزوده شود. الحمدلله».
آیتالله شیخ غلامرضا رضوانیخمینی، رهبر انقلاب را بسیار «خوشفکر و برخودار از توان علمی و فقهی خوب و قوی» توصیف کرد آیتالله مهدوی کنی نیز چنین اظهار داشت: «در جایگاه مرجعیت توأم با رهبری. این جایگاه خاصی بود که اختصاص به ایشان داشت. آقایان دیگر حتی ادعای این را هم نداشتند»
آیت الله واعظ زاده خراسانی، رهبر انقلاب را «یک مجتهد روشنفکر و روشنبین» میدانست که «مسائل دنیای جدید را بیش از هر کسی واقف است و میتواند آنها را حل کند. برخی از آقایان علما واقعاً به مسائل زمان اشراف و آگاهی ندارند، اما ایشان کاملاً مسلط است.این ویژگی در امام هم وجود داشت، به همین دلیل ایشان از لحاظ روشنفکری در صدور فتوا از بسیاری از علما پیشتر و در واقع آمیزهای از اجتهاد حوزوی و روشنبینی سیاسی و اجتماعی است».
آیتالله العظمی سیدمحمود هاشمی شاهرودی وجود رهبری را یک «برکت» شمرده، چنین بیان داشت: «ایشان انصافاً ذخیره الهی است. این امتیازات کمتر در اشخاص جمع میشود، لذا همه باید قدر و قیمت این نعمت را بدانند. کجای دنیا چنین نعمتی دارند؟ مثل نعمت وجود خود امام. کجا آن نعمت را داشتند؟ خدا نکند شیطان از مسیر گلهمندیها وارد و سبب کفران نعمت اصلی شود».
آیتالله شیخ مسلم ملکوتی نیز بر «نعمت الهی» بودن رهبری تاکید داشت و گفت: «من آقای خامنهای را نعمت میدانم. مردم هم باید این را بدانند. شما خودتان میدانید، من هم میدانم که اگر آقای خامنهای نبود و کس دیگری بود، وضع ما اینطور نبود. ایشان یک نعمت الهی است. ما باید قدرش را بدانیم».
نقشه راه ما همان اصول امام بزرگوارما است؛ آیتالله خامنهای ضمن بیان این راهبرد، این مهم را در ارائه روشن خط امام بیان داشتند که «اسم امام و یاد امام به تنهائی کافی نیست، امام با اصولش، با مبانیاش، با نقشه راهش برای ملت ایران یک موجود جاودانه است»؛ این راهبرد در تمام تصمیمات و موضعگیریهای رهبر انقلاب جاری است.
آیتالله مهدوی کنی معتقد بود: «به تصدیق دوست و دشمن و حتی کسانی که مخالف هم هستند، در این بیست و چند سال کسی بهتر از ایشان نمیتوانسته خط امام را دنبال کند».
آیت الله ابراهیم امینی نیز بر این نکته صجه گذاشت و گفت: «ایشان که قطعاً تمام تلاش و جدیتهای لازم را کردهاند و در بهترین وجه ممکن تفکر و خط امام را به درستی و جامع تبیین کردهاند و در مقام عمل برای اجرا و پیگیری راه امام و تحقق آرمانهای امام در بالاترین حد ممکن و بطور خستگی ناپذیر تلاش کردهاند. هرچند در بسیاری از امور بخاطر کوتاهی دیگران در انجام وظایفشان، مطالبات و رهنمودهای ایشان تحقق نیافته و به همین دلیل ایشان از وضعیت بعضی از امور راضی نیستند. ایشان میگویند و تاکید هم میکنند، اما در عمل میبینیم که بعضی از کارها انجام نمیشوند. ایشان کمبودها و نواقص را میبینند، طبعاً در برخی از موارد نگران هم هستند. با این همه قطعاً ایشان در همه کارها بر اساس تکلیف عمل کردهاند، دراین جنبه هیچ تردیدی نیست».
آیتالله شیخ غلامرضا رضوانیخمینی نیز بر این باور بود: «همانطور که ما امام را تشخیص دادیم، ایشان را هم همینجور تشخیص دادهایم ایشان به همان روش امام پایبند است. بقیه مدعیانی که سنگ این چیزها را به سینه میزنند، در عمل پایبند نیستند، اما ایشان پایبند است. وقتی میگویم ایشان متد امام را قبول دارد، یعنی از نظر تفکر و عمل در زهد و سادهزیستی و شجاعت و تدبیر و همه چیز مثل امام عمل میکند».
آیتالله شیخ مسلم ملکوتی به جلوهای دیگر از استمرار خط امام اشاره کرد و گفت: «آقای خامنهای اصلاً خودش را در مقابل امام هیچی نمیبیند. آیتالله خامنهای دارد اثبات میکند که راه امام را زنده نگاه داشته است».
آیتالله مومن قمی بخشی از عشق خود با مقام معظم رهبری را همانندی رفتار ایشان با امام مانند «رفتار در اجرای حکم الهی» دانست و افزود: «مقام معظم رهبری مانند حضرت امام به مسائل شرعی خیلی تأکید دارند».
آیتالله سیدهاشم رسولیمحلاتی عضو برجسته دفتر حضرت امام، مقام معظم رهبری را به معنی کامل کلمه دستپرورده امام دانسته، چنین بیان داشت: «هم گفتار و هم رفتار آقا کاملاً نشان میدهد که ایشان دقیقاً همان راه امام را ادامه میدهند. مبادی اعتقادی و نگرش و دریافت ایشان از اسلام ناب دقیقاً منطبق با امام «رضوانالله علیه» است و همین اشتراک در خاستگاه اعتقادی است که گفتار و رفتار مواضع این دو بزرگوار را همسو و همگون کرده است. ما که از نزدیک شاهد سبک زندگی شخصی حضرت امام از قبیل سادهزیستی، زهد، ورع و وارستگی از تعلقات دنیوی و... بودهایم، هیچ کس را مثل مقام معظم رهبری، نزدیکتر به امام سراغ نداریم. در عرصه رهبری انقلاب هم که دوست و دشمن گواهی میدهند که از جهت ایستادگی در راه اسلام ناب و اجرای احکام الهی، محبت عمیق به مردم بالاخص خانواده شهدا و ایثارگران و همچنین صلابت، شجاعت و قاطعیت در برابر مستکبران و دشمنان اسلام، هیچ فاصلهای را بین امام و آقا نمیتوان پیدا کرد».
آیتالله سیداحمد خاتمی نیز با اشاره به زنده و تحول آفرین بودن بینش امام در باره مسائل فقهی و مسائل جهانی، بر این مهم صحه گذارد که «بحمدالله مقام معظم رهبری هم عیناً همین راه را دنبال میکنند».
توصیه مستمر رهبر انقلاب به مسئولین کشور، درست شناختن دشمن و فریب نخوردن از خدعههای دشمن است ؛ آنکه «دشمن ازطرق مختلف وارد میشود، گاهی دندان نشان میدهد، گاهی مشت نشان میدهد و گاهی هم لبخند نشان میدهد، همه اینها به یک معناست؛ قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر».
آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی، دشمن شناسی را امتیاز برجسته سکاندار انقلاب دانسته، افزود: «آن مقداری که شریعت، برای تبعیت از شخص شرط دانسته است، خدا بیش از آن به این بزرگوار عطا کرده است. فقه، اصول و سایر علومی که به آن ارتباط و بستگی دارد. آگاهیهای جنبیای که خدای متعال به ایشان داده است، بنده گمان ندارم که تا کنون کسی این مقدار آگاهیهای ریز داشته باشد، بهخصوص در دشمنشناسی. خدا به این بزرگوار این نعمت – شناخت دشمن– را عطا کرده است. کسانی که خیال میکنند ایشان دارد تند میرود اشتباه میکنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاهها و چالهها را میبیند».
آیتالله سید جعفر کریمی نیز بر این امر تاکید داشت؛ با این بیان: «در دل مقام معظم رهبری در مقابله با امریکا و علیه امریکا حرف زدن سر سوزنی خوف راه پیدا نمیکند».
آیتالله شیخ محمدعلی گرامی قمی با ذکر این سخن که: «این چیزی که ما میبینیم ایشان طابق النعل بالنعل عمل کردهاند، درست مثل اینکه کفش امام را به پا کرده و پا جای پای امام گذاشتهاند»، به استکبار ستیزی رهبر انقلاب اشاره دارد که «در موضوع مقابله با امریکا دقیقاً همان راه امام را ادامه دادهاند»
حجتالاسلام و المسلمین استاد شیخ عزیزالله عطاردی معتقد بود: «کشور ما که الآن با این همه دشمنی و معاند و مخالف در داخل و خارج روی موج زندگی میکند، دارد الحمدلله با مدیریت آیتالله خامنهای اداره میشود و این چیزی است که همه به آن معتقدند منتهی ابعاد معنوی آدمهای سیاسی همیشه در حجاب میمانند».
آیتالله العظمی مکارم شیرازی از تصمیمات راه گشایی رهبر انقلاب در مشکلات جاری چنین یاد نمود: «ایشان را فرد اصلحی برای مسئله رهبری میدانم. تجربه هم نشان داده که در مشکلات و بزنگاهها تصمیمات ایشان راهگشاست و علاقه ایشان به انقلاب و حفظ مظاهر اسلامی واقعاً مهم است. بعضیها انقلابی هستند، ولی میگویند مظاهر اسلامی را فدای انقلاب کنیم، نه، ایشان هم انقلاب را حفظ میکنند هم مسائل اسلامی را، هم به مسائل حوزوی اهمیت میدهند. من وظیفه خودم میدانم که از ایشان حمایت و پشتیبانی کنم و تا به حال هم عملاً اینرا نشان دادهام. من عرض کردم فردی را اصلح از ایشان برای این جایگاه نمیبینم و بنابراین، لازم است همه برای حفظ اسلام و انقلاب و کشور، ایشان را تأیید کنند. تجربه هم نشان داده که واقعاً ایشان مرد میدان هستند»
آیتالله العظمی علوی گرگانی از نقش رهبری در عبور از آسیبها و مشکلات جاری کشور را با این جمله توصیف نمود: «بینی و بینالله با مشکلاتی که الان مملکت با آنها دست به گریبان است که بعضی از آنها از دوران مرحوم امام هم دشوارترند، با درایت رهبری کردهاند. الان درست مثل این است که گلوگاه ما را گرفتهاند. بنده که از رهبری و درایت ایشان بسیار خشنود هستم».
آیتالله شیخ غلامرضا رضوانیخمینی با اشاره به دشواری شرایط انقلاب چنین بیان داشت: «مشکلاتی که ایشان دارند، امام نداشتند. مشکلات ایشان کمرشکن است. کسانی که آن زمان ولو به ظاهر طرفدار امام بودند، یک کاسه بودند و جرئت نمیکردند مخالفت کنند، اما بعد از امام عدهای جرئت کارشکنی پیدا کردند. هرجا هم تیغشان ببرد، میزنند، اما الحمدلله تا حالا کاری از پیش نبردهاند. البته خدا هم کمک میکند. غائله سبز کم غائلهای نبود. بیست میلیون دلار فقط آمریکا خرج کرد»
حکیم متاله آیتالله حاج شیخ یحیی انصاریشیرازی نیز به تدبیر رهبری در مقابله به «فتنه سبز» یاد کرد و گفت: «در فتنه 88 نقش آیتالله خامنهای، بدون تعصب، انصافاً نقش بسیار خوبی بود».
آیتالله شیخ مسلم ملکوتی هم چنین بیان داشت: «در فتنه 88 حقیقت مطلب این است که دشمنان اسلام خیلی سرمایهگذاری کردند و شرایط بسیار سختی را به وجود آوردند. اما خدا حفظ کرد و نقش ولایت فقیه و رهبری به خوبی ثابت شد».
آیتالله سید جعفر کریمی نیز تاکید داشت که «ما بحمدالله در بحرانهایی که پیش آمد، به فضل الهی و درایت ایشان، سربلند بیرون آمدیم».
آیتالله حاج شیخ علیاصغر معصومی شاهرودی معتقد بود: «اگر درایت و استواری آقا نبود، کشور ما امروز سرنوشتی بدتر از سایر کشورهای خاورمیانه داشت».
میهن اسلامیدر دوره سی ساله رهبری آیتالله خامنهای کامیابیها و کاستیهای متعددی داشته است؛ آیتالله ابراهیم امینی رمز کامیابیها و موفقیتهای انقلاب را پیروی از رهبر معظم دانسته و گفت: «رهبری همواره بر رفع مشکلات تاکید و برای آن تلاش کردهاند. در هر مورد که مسئولین ذیربط، دستورات ایشان را با جدیت اجرا کردهاند نظام جمهوری اسلامی به موفقیتهای بزرگی دست یافته است و به تعبیر دیگر هرکجا پیروزی و موفقیت بزرگی رخ داده است همانجاست که پیروی ازمقام ولایت بعمل آمده است».
آیتالله شیخ نصرالله شاهآبادی نیز بر اهمیت تاسی به زعیم انقلاب اشاره داشت:«اگر این سید اولاد پیغمبر(ص)، مقام معظم رهبری را رها کنیم واقعاً بیچارهایم. به همه گفتهام تنها کاری که میتوانید بکنید این است که جمعیت پشتوانه این سید را زیاد کنید. واقعاً معتقدم ایشان غریب واقع شده است. خود امام هم با آن قدرتش غریب بود، چه رسد به این بزرگوار. واقعاً اگر امیدی هم هست فقط به ایشان است. باید یک قدرت اسلامی داشته باشیم. من میگویم آقای خامنهای«حفظهالله»، یک مرکز قدرت اسلام. از مراجع دیگر ما که حرفشان به جائی نمیرسد. آن کسی که حرفش به جائی میرسد ایشان است. باید جمعیت را به سمت ایشان سوق داد که وقتی کلامی را میگوید در مملکت حرکت ایجاد کند. اعتقادم بینی و بینالله این است که بر ما واجب است پشتیبانی از مقام معظم رهبری. باید ملت متوجه ایشان باشد، یعنی مردم اگر به دین علاقه دارند، باید بدانند فقط ایشان به درد میخورد».
این سخن آیتالله العظمی علوی گرگانی هم برای بزرگان و بخصوص مسئولین الهام بخش است که: «واقعاً نظر مقام معظم رهبری را ملاک میگیرم، چون ایشان حقیقتاً اشراف تمام معنا به این مسائل دارد و سخنی بیجهت از دهان مبارکشان بیرون نمیآید. به همه مسئولین هم سفارش میکنم در اینگونه مسائل واقعاً خط رهبری را دنبال کنند».
آیتالله شیخ غلامرضا رضوانیخمینی به امتیاز مدیریت رهبر انقلاب اشاره نمود: «ایشان بسیار خوب انقلاب و نظام را رهبری کرده است. البته کمک خدا و امام زمان(عج) است».
آیتالله العظمی علوی گرگانی نیز بر همین نکته صحه گذاشت :«انصافاً نباید از حق گذشت که سیاست کاملی داشتند و توانستند مملکت را رهبری کنند. اگر کسی غیر از این بگوید به نظرم کم لطفی کرده است».
آیتالله حاج شیخ یحیی انصاری شیرازی، رهبر انقلاب را «مؤید به تأییدات الهی» میدانست. آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی به جامعیت شخصیت سیاسی و مدیریتی آیتالله خامنهای اشاره کرد: «ایشان در مقطعی که خودشان مستقیماً این مسئولیت الهی را به عهده داشتند، کارهای بزرگی انجام دادند، آن قدر بزرگ که نمیشود حجم آن را تعیین کرد. اگر خدای متعال این بزرگوار را در این سمت قرار نداده بود، هیچیک از علما تا سالهای طولانی هم این همت و اراده را نداشت که آنچه را من خیال هم نمیکردم که در عمرم آن ابعاد معنوی، الهی، شرعی و انسانی را ببینم شاهد باشیم.آثاری که به عنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده، خیلی بیش از زمان امام خمینی است. نه اینکه امام نمیتوانستند. خدای متعال از آن بزرگوار آنچه خواسته ایشان عمل کرده، از این بزرگوار هم آنچه خواسته دارند عمل میکنند. ما الان زیر آسمان، نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگیاش را داشته است. هر کسی که دلش بخواهد که به این نمیرسد».
آیتالله علیرضا اعرافی رئیس حوزههای علمیه کشور، از «نگاه راهبردی و کلان توام با نگاه عینی و جزئی» رهبر انقلاب یاد کرد و گفت: «حضرت آقا ضمن اینکه آن نگاه راهبردی کلان جامع امام را ملتزمند و دائم هم آن را بازسازی و بازآفرینی میکنند، با صحنههای ریزتر و جزئیتر مهم و عینی، درگیری عملی بیشتری داشتهاند و تولیدات ذهنی ایشان در این زمینهها واقعاً درخور تحسین و تقدیر است. ایشان با مسائل عینیتری درگیر شدند و مرور زمان یک چیزهایی را ملموستر کرد و آسیبهای جدیدی پیدا شدند که در آن زمان نبود. این است که مواضع ایشان ناظر به عملیات عینیتر و واقعیتهای ملموستر و متوجه آسیبهایی هستندکه جدیداً پیدا شدهاند. به همین خاطر راهبردهای ایشان یک ذخیره بزرگ برای هدایت جامعه، نهادهای علمی و بهطور خاص حوزه هستند».
آیتالله شیخ ابراهیم امینی به نقش ولی امر مسلمین در مدیریت خیزشهای اسلامی در جهان یاد کرد: «در طول این مدت در ارتباطاتی که با آیتالله خامنهای داشتیم و در موقعیتهای مختلف، فرد بهتری را نیافتیم و هر چه همزمان میگذرد، میبینیم ایشان با موضعگیریها و رفتارش، بهخصوص در شرایط خطیر فعلی، بهترین فرد برای این منصب بوده وهست. تاکید میکنم که بعد از سیسال، میبینیم که هنوزهم بهترین فردی که بتواند جامعه اسلامی را در دنیا اداره کند و در صدور انقلاب هم توفیق کامل داشته باشد، ایشان است و کاملاً از این موضوع مطمئن هستیم. الان آیتالله خامنهای در جهان جا افتاده است و نهضتهای اسلامی را در جهان اداره میکند. گاهی که خدمت ایشان میرسم، عرض میکنم این کار را بسیار خوب انجام میدهید».
آیتالله محمدعلی گرامی قمی بر جایگاه جهانی آیتالله خامنهای صحه گذاشت و گفت «به ایشان گفتم نه تنها امید این ملت به شماست که شما امید بعضی از ملل دیگر هم هستید. نهضتهای آزادیبخش در کشورهای دیگر نظرشان به ایران و شخص رهبری است».
سردار مقاومت حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله، نیز به نقش فرا کشوری رهبر انقلاب اشاره داشت: «در شکل ظاهری قضیه از طرف مجلس خبرگان رهبری انتخاب شدند ولی به اعتقاد بنده و همه برادران و خواهران ما در لبنان این شکل ظاهری قضیه است و الا انتخاب حضرت آیتالله العظمی خامنهای برای رهبری و ولایت یک امر الهی بود, خدا ایشان را انتخاب کرد. مجلس خبرگان یک وسیله بود و یک شکل قانونی پیدا کرد و از آن لحظه که این انتخاب اعلام شد, اصلاً در همه دلهای مومنین و مومنات و شیعیان لبنان نشست و موجب اطمینان و آرامش شد و آن نگرانی و تلخی که از رحلت امام به وجود آمد تسکین شد یعنی مومنین در لبنان هم به خاطر اعتقاد و ایمان به ولایت مطلقه فقیه که حضرت امام فرمودند و مقام معظم رهبری که در این جایگاه هستند و هم به شخص ایشان عشق و محبت و ایمان و اعتقاد دارند و آقا فقط نقش رهبری برای جمهوری اسلامی و ملت ایران ادا نمیکنند بلکه برای کل مسلمین و مخصوصاً شیعیان دنیا».
آیتالله محمدعلی گرامی قمی در توصیف گوشهای از ویژگیهای اخلاقی رهبر انقلاب چنین بیان داشت: «خصوصیاتی را که در ایشان هست در حال حاضر با هیچکس دیگری نمیتوانیم مقایسه کنیم. ما با ایشان همدوره بودهایم و کاملاً با ویژگیهای ایشان آشنا هستیم. ایشان شرح صدر خوبی دارد که جزو مهمترین خصوصیتهای رهبری و مدیریت است».
آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی به «بلندهمتی» رهبر انقلاب اشاره کرده، چنین گفت: «آنقدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد و از این حرکت اختصاصی و استثنایی هم هیچ غفلت نورزید. خصیصه دیگر ایشان این بود که نسبت به والدین تأدب، تواضع، فروتنی و اطاعت بسیار زیادی داشتند. خیلی زیاد که از عرفیت خارج است، بهخصوص نسبت به پدر بزرگوارشان. عجیب بود. آنها هم حتماً اثر وضعی دارد و پیدا بود که حق تعالی تعبیر همان خواب را برای ایشان تقدیر کرده است و باید منتظر باشیم که خدا ایشان را به آن منزلت برساند. آنچه که بنده در این عرایضم به عنوان محور دارم، مسئله اخلاص است. ایشان مرتب دارد زحمت میکشد که این اخلاص را بیشتر، پررنگتر، لطیفتر و حساستر کند»
آیتالله شیخ محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، رهبر انقلاب را فوقالعاده مهربان، رئوف و اجتماعی توصیف کرد».
آیتالله شیخ مسلم ملکوتی نیز رهبر انقلاب را از حیث مواظبت و عبادت و دعا ممتاز دانسته، چنین گفت: «من تا به حال از آقای خامنهای یک عیبی ندیدهام. یک آدم مخلص، پاک به تمام معنا. نعمتی است که خدا داده و باید قدرش را بدانیم».
آیتالله حائری شیرازی ضمن اشاره به بعد معنوی آیتالله خامنهای، چنین بیان داشت: «وقتی نماز میخواند نمازش با حضور قلب بود. من معنای نماز با حضور قلب را میفهمم که میگویم. حضور قلب فقط این نیست که انسان معنایش را بداند. حضور قلب اگر نباشد جلوی انسان بند قرار میگیرد و انسان نمیتواند وارد حالت تذکر بشود. اگر حقالناس به گردن انسان باشد، این بند برداشته نمیشود و نمیتوان وارد شد. انسان باید خیلی مواظب باشد که کلامش موجب آزردگی مؤمنی نشده باشد، حقی از کسی ضایع نکرده باشد و وقتی میخواهد بیاید سر نماز، این بند را از جلویش بردارند. آقای خامنهای وقتی اللهاکبر میگفت، احساس میکردی بندی جلویش نبود. داخل نماز بود. این چیزی بودکه من از ایشان دیدم».
آیتالله مهدوی کنی «روحیه گذشت» را بزرگواری رهبر انقلاب دانسته، چنین اظهار داشت: «اگر انسان به کسانی که مخالفت میکنند و حتی فحش میدهند، برود و سلام کند، بزرگواری است و من اینها را در آقا میبینم».
آیتالله حاج شیخ علیاصغر معصومی شاهرودی با یاد از «جذبه مهربانی»رهبر معظم انقلاب، افزود: «اخلاص، توکل و معنویتی که همواره مرا به ایشان جذب کرده است، این که ذرهای خودخواهی و منیّت در وجود این بزرگوار نیست و هر کاری که میکند برای خداست، مهر، محبت و تواضع، ادب، مردمداری، قدردانی از زحمات دیگران، احترام و محبت به همه بهخصوص دوستان و یاران، مدیریت، تلاش، برنامهریزی مدبرانه و... اینها واقعاً اعتقاد من هستند و در روز قیامت هم خواهم گفت. اخلاص و همتی که ایشان دارد، خدایی است و از سوی خداوند استعانت میشود. اگر کسی این همه تحمل، صبر و هوشمندی را نمیبیند یا میبیند و انکار میکند، عاری از انصاف است. مردم باید قدر بدانند و شما رسانهها هم باید این نکات را بیان کنید. خود حضرت آقا تمایلی ندارند که برخی از این نکات نقل شوند، ولی مردم باید بدانند از چه نعمتی برخوردارند تا آرامش خاطر بیشتری بیابند».
«ایشان نه دنبال مال است، نه به دنبال اعمال قدرت به معنای غلط آن، نه خانوادهشان را میخواهند وارد این مسائل و از این جایگاه سوء استفاده کنند...و این چیزی است که برای همه معلوم است و حتی دشمن هم میداند و به آن معترف است»؛ این بیان آیتالله مهدوی کنی در وصف زندگی رهبر انقلاب بود.
همین توصیف را نیز آیتالله ابوالقاسم خزعلی داشت: «من این را میدانم که ایشان هنوز دارد مانند گذشته و همیشه، ساده زندگی میکند. اینطور نیست که حالا که به جایی رسیده، برای خود زندگی مفصلی را تشکیل داده باشد. به پسرانش هم گفته اگر خواستید در اقتصاد وارد شوید، نام خامنهای را از روی خود بردارید. همة فرزندانش انسانهای سالمی هستند. ایشان پیروز است، چون دارد با قناعت و ساده زندگی میکند».
آیتالله واعظزاده خراسانی سادهزیستی ایشان را نکته بسیار چشمگیر و برجستهای میدانست و گفت: «ایشان زندگی سادهای دارند و تنها اسباب مورد علاقه ایشان کتاب است و کتابخانه مفصلی هم دارند. بسیار مقید هستند که فرزندانشان در امور دخالت نکنند تا از این موقعیت سوءاستفاده نشود. ایشان زیطلبگی را همچنان حفظ کرده است».
آیتالله شیخ محمد مومن قمی این سخن را از رهبری معظم نقل کرد: «من هیچ چیز از دولت نمیگیرم، من تمام خرجهایی که دارم پولهایی است که در اختیار ولیامر است».
آیتالله سیداحمد خاتمی در توصیف نوع زندگی جاری رهبر انقلاب گفت: «زندگی خود آقا از هدایا میگذرد. آقا از سهم امام یک ریال مصرف نمیکنند، از بودجههای دولتی هم استفاده نمیکنند. مثل امام زندگیشان از طریق هدایایی میگذرد که نذر میکنند. مواردی را خود من شاهد بودم که کسی نذر کرده بود که اگر مشکلم حل شود، این مبلغ را تقدیم آقا میکنم و حل شده بود. بنده واسطه بودم که این مبلغ را به مقام معظم رهبری تقدیم کنم. زندگیشان اینچنین میگذرد و واقعاً گاهی وق ها مقروض میشوند و قرض میکنند تا هدیه دیگری برسد. مقام معظم رهبری در سادهزیستی حتی پیش دشمنان ضربالمثل هستند. حتی آنهایی که آقا را قبول ندارند، سخت بر این باورند که در بین روحانیون کشور، اگر بخواهند کسی را به عنوان ضربالمثل برای سادهزیستی و احتیاط در بیتالمال مثال بزنند،آقا هستند».
این فراز را با فرمایش آیتاللهالعظمی مظاهری پی میگیریم: «امیدوارم انشاءالله سایۀ ایشان بر سر این نظام مقدّس پایدار باشد و روزی را شاهد باشیم که با ظهور حضرت ولیعصر«عجلاللهتعالیفرجهالشّریف» نظام عدل الهی، جهانی شود و زمان ظهور و پس از آن، رجعت و حکومت اهلبیت «سلاماللهعلیهم» فرا برسد».
آرزوی آیتالله مومن قمی آن بود که شعار «تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» در مورد آیتالله خامنهای مصداق پیدا کند تا نهضت را به دست حضرت ولیعصر(ع) بسپرد.
آیتالله ابراهیم امینی با بیان این دغدغه که «نگرانم بعد از ایشان قرار است چه کسی امور را اداره کند؟ بالاخره ما هم بشرهستیم و مثل هر انسان دیگری گاهی نگران میشویم» به در میان گذاشتن این نگرانی با رهبر معظم انقلاب اشاره نمود و گفت: «من بارها خودم این را بهطور خصوصی به رهبری گفتهام که: برای طول عمر و دوام توفیقات شما دعا میکنم. از خدا میخواهم تا زمان ظهور حضرت مهدی(عج) شما را زنده نگه دارد، همانطور که در زمان امام هم همین دعا رامیکردیم ولی باید مراقب حریان طبیعی زندگی بشر هم بود. ایشان معمولاً در جواب این عرض بنده میفرمایند: "خدا میخواهد این نظام باقی بماند و طبعاً همین نظام درمواقع لزوم نیازهای خود را برآورده میکند، همانطور که بعد از امام اینطور شد"
نوشتار را با این دعای مرحوم آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی پایان میبریم: «انشاءالله خدای متعال 120 سال و هر چه بیشتر به این بزرگوار عمر با برکت عطا بفرماید. هر چقدر خدا به ایشان عمر طولانی عطا فرماید، باز عرض میکنیم که خدایا! کم است. یا ما را ببر یا جامعه را خالی از ایشان نبینیم»
منبع:مجله پاسدار اسلام