25 مرداد 1401 19 محرم 1444 - 34 : 06
کد خبر : ۱۰۶۲۳۷
تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۵
کتاب «سه دیدار» نشان می‌دهد ما نه امام خمینی (ره) را به درستی می‌شناسیم، نه نادر ابراهیمی را که اینگونه تصویری از پیر و مراد خود را به نمایش در آورده است.

عقیق:همه ما در زندگی با کارهای سخت بسیاری روبه رو بوده‌ایم که گاهی از شدت سختی، برآمدن از پس آنها راحت نبوده و سبب شده تبدیل به یک کار دشوار شود. حالا اگر قرار باشد درباره دو انسان که در دو ساحت متفاوت بودند ولی یک نقطه اشتراک با هم داشتند حرف بزنی یکی از آن کارهای دشوار است.

امام خمینی (ره) و نادر ابراهیمی!

اولی کسی است که به نظر می‌رسد نیاز به معرفی ندارد (هرچند با خواندن و مرور روایت‌های گوناگون می‌بینیم آنطور که تصور می‌کنیم او را نمی‌شناسیم)، مردی که تاریخ را در قرن قبل تکان داد و آخرین سطر‌های تاریخ در قرن قبل را به نام خود ثبت کرد.

اما نادر ابراهیمی، او هم در میان علاقه‌مندان به داستان چهره ناشناسی نیست. چهره‌ای که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در مجامع ادبی و هنری جایگاه داشت و فعالیت می‌کرد. بعد از انقلاب هم این جایگاه را از دست نداد ولی دیگر از سوی برخی محافل و مجامع تحویل گرفته نشد و به عبارت بهتر زیر تیغ بایکوت رفت.

«ابوالمشاغل» و «ابن مشغله» را در کنار «یک عاشقانه آرام» و «چهل نامه کوتاه به همسرم» باید در زمره مشهورترین آثار او دانست، هرچند «آتش بدون دود» و «مردی در تبعید ابدی» نیز در میان مخاطبان اندکی جدی‌تر ادبیات بسیار رواج دارد. اما نادر ابراهیمی به خاطر حمایت از انقلاب اسلامی و رهبری انقلاب محکوم به طرد و بایکوت شد. نویسنده‌ای که آزادانه نظرش را مطرح کرد ولی در رفتاری غیرروشنفکرانه از سوی محافلی که او را تا پیش از انقلاب جدی می‌گرفتند بایکوت شد. این زمانی شدت گرفت که ابراهیمی جلدهای آخر رمان «آتش بدون دود» را به رهبر انقلاب آیت‌الله خامنه‌ای تقدیم کرد زیرا رهبر انقلاب در بازدیدی از نمایشگاه کتاب از او خواسته بود این رمان را ادامه دهد!

حالا این دو شخصیت یعنی امام خمینی (ره) و نادر ابراهیمی چه نسبتی با هم دارند؛ اگر تحمل کنید، می‌گوییم. امروز سالروز رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی است. علاوه بر این شانزده خرداد هم سالگرد درگذشت نادر ابراهیمی است.

نادر ابراهیمی رمانی سه جلدی درباره با عنوان «سه دیدار؛ با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد» نوشته که تاکنون دو جلد از آن منتشر شده و حاصل سه دیدار با امام است که در این کتاب شرحی از زندگی امام را در قالبی ادبی روایت کرده است.

این کتاب در واقع نقطه اتصال و پیوند امام خمینی(ره) و نادر ابراهیمی است و به همین خاطر است که نوشتن چنین مطلبی سخت و دشوار است. چون هم باید درباره امام خمینی(ره)؛ مرد تاریخ‌ساز دوران حرف زده شود و هم درباره نادر ابراهیمی که آثارش بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال از درگذشت او خوانده می‌شود. آثاری که برخی از آنها بارها تجدید چاپ شده است. 

نقطه‌ای که تاریخ آن را فراموش نمی‌کند و گواهی خواهد داد که نویسنده‌ای در شان و مرتبه نادر ابراهیمی با آن قلم خلاق که بسیاری لقب معناگرا به آن داده‌اند درباره معنوی‌ترین رهبر انقلاب‌های قرن بیستم نوشته است. در روزگاری که بسیاری پشت کردند و سکوت را پیشه کردند و برخی از شدت بغض و کینه، توهین به بنیانگذار کبیر انقلاب روا داشتند.

اما نادر ابراهیمی داستانی بر اساس زندگی «عارف، فیلسوف، سیاستمدار و رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران» نوشته و راوی بزرگی این رهبر بزرگ بوده است.

 

«من می‌خواهم اینجا، زیر این درخت سیب، بنشینم. باید که برایم فکر یک زیر‌انداز باشید.

 فعلا پتو داریم.

آلوده می‌شود.

یک تکه ابر یا مقوا یا چیز تمیز دیگر می‌اندازیم روی زمین، بعد پتو را چند لا می‌کنیم می‌اندازیم روی آن.

بله... درست است. یادتان باشد که پشت و روی آن چیز را علامت بزنید. مبادا، یک بار، اشتباها پشت رو شود و روی آلوده‌اش به پتو مالیده شود. 

همین کار را می‌کنیم.

دیدید خانم دباغ، درست می‌گفتم که احمد آقای ما همه مشکلاتمان را حل می‌کند؟»

آقا، این ورق مقوا و این زیر انداز را احمد آقا دادند. گفتند: زیر انداز پاک پاک است.

البته... البته... ایشان، همان پاک را بگویند، برای من کافی است. پاک پاک، دیگر لزومی ندارد. بدهید به من.

اجازه بدهید.

خیر، من هنوز آن‌قدر جان دارم که زیراندازم را خودم پهن کنم.

آقا دست راستشان را زیر سرشان گذاشتند و خوابیدند.

انگار نه انگار که جهان را به لرزه انداخته‌اند. وقت خوابشان بود و چندان آسوده خفتند که کودکی می‌خوابد و در خواب، شاید که قدس‌ایران را دیدند که در تنهایی خود، غرق اندوه است.»

تصویری که خواننده در این کتاب از امام خمینی (ره) می‌بیند را باید در دسته همان تصاویری قرار داد که ما ندیده‌ایم. او امام را طوری معرفی می‌کند و نشان می‌دهد که خواننده با خود می‌گوید این همان امامی است که ما می‌شناسیم؟ یا امام دیگری است که از فراسوی باور ما آمده است؟!

در واقع این کتاب نشان می‌دهد ما نه امام خمینی (ره) را به درستی می‌شناسیم (البه از تقصیر تلویزیون و دیگر رسانه‌های جمعی در این میانه در ناقص معرفی کردن این رهبر جهانی نباید گذشت) نه نادر ابراهیمی را که اینگونه تصویری از پیر و مراد خود را به نمایش در آورده است.

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: